۱۳۸۹-۰۹-۲۷

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

محتشم کاشانی

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو

کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب

کاشوب در تمامی ذرات عالم است

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست

این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست

سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند

گویا عزای اشرف اولاد آدم است

خورشید آسمان و زمین نور مشرقین

پروردهٔ کنار رسول خدا حسین

کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا

در خاک و خون طپیده میدان کربلا

گر چشم روزگار بر او زار می‌گریست

خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا

نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک

زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا

از آب هم مضایقه کردند کوفیان

خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید

خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا

زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد

فریاد العطش ز بیابان کربلا

آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم

کردند رو به خیمهٔ سلطان کربلا

آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد

کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد

کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی

وین خرگه بلند ستون بی‌ستون شدی

کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه

سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی

کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت

یک شعلهٔ برق خرمن گردون دون شدی

کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان

سیماب‌وار گوی زمین بی‌سکون شدی

کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک

جان جهانیان همه از تن برون شدی

کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست

عالم تمام غرقه دریای خون شدی

گر انتقام آن نفتادی بروز حشر

با این عمل معاملهٔ دهر چون شدی

آل نبی چو دست تظلم برآورند

ارکان عرش را به تلاطم درآورند

برخوان غم چو عالمیان را صلا زدند

اول صلا به سلسلهٔ انبیا زدند

نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید

زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند

آن در که جبرئیل امین بود خادمش

اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند

بس آتشی ز اخگر الماس ریزه‌ها

افروختند و در حسن مجتبی زدند

وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود

کندند از مدینه و در کربلا زدند

وز تیشهٔ ستیزه در آن دشت کوفیان

بس نخلها ز گلشن آل عبا زدند

پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید

بر حلق تشنهٔ خلف مرتضی زدند

اهل حرم دریده گریبان گشوده مو

فریاد بر در حرم کبریا زدند

روح‌الامین نهاده به زانو سر حجاب

تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب

چون خون ز حلق تشنهٔ او بر زمین رسید

جوش از زمین بذروه عرش برین رسید

نزدیک شد که خانهٔ ایمان شود خراب

از بس شکستها که به ارکان دین رسید

نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند

طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید

باد آن غبار چون به مزار نبی رساند

گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید

یکباره جامه در خم گردون به نیل زد

چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید

پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش

از انبیا به حضرت روح‌الامین رسید

کرد این خیال وهم غلط کار کان غبار

تا دامن جلال جهان آفرین رسید

هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال

او در دلست و هیچ دلی نیست بی‌ملال

ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند

یک باره بر جریدهٔ رحمت قلم زنند

ترسم کزین گناه شفیعان روز حشر

دارند شرم کز گنه خلق دم زنند

دست عتاب حق به در آید ز آستین

چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند

آه از دمی که با کفن خونچکان ز خاک

آل علی چو شعلهٔ آتش علم زنند

فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت

گلگون کفن به عرصهٔ محشر قدم زنند

جمعی که زد بهم صفشان شور کربلا

در حشر صف زنان صف محشر بهم زنند

از صاحب حرم چه توقع کنند باز

آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند

پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل

شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل

روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار

خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار

موجی به جنبش آمد و برخاست کوه

ابری به بارش آمد و بگریست زار زار

گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن

گفتی فتاد از حرکت چرخ بی‌قرار

عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر

افتاد در گمان که قیامت شد آشکار

آن خیمه‌ای که گیسوی حورش طناب بود

شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار

جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل

گشتند بی‌عماری محمل شتر سوار

با آن که سر زد آن عمل از امت نبی

روح‌الامین ز روح نبی گشت شرمسار

وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد

نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد

بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد

شور و نشور واهمه را در گمان فتاد

هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند

هم گریه بر ملایک هفت آسمان فتاد

هرجا که بود آهوئی از دشت پا کشید

هرجا که بود طایری از آشیان فتاد

شد وحشتی که شور قیامت بباد رفت

چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد

هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد

بر زخمهای کاری تیغ و سنان فتاد

ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان

بر پیکر شریف امام زمان فتاد

بی‌اختیار نعرهٔ هذا حسین او

سر زد چنانکه آتش ازو در جهان فتاد

پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول

رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول

این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست

وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی

دود از زمین رسانده به گردون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست

زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

این غرقه محیط شهادت که روی دشت

از موج خون او شده گلگون حسین توست

این خشک لب فتاده دور از لب فرات

کز خون او زمین شده جیحون حسین توست

این شاه کم سپاه که با خیل اشگ و آه

خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست

این قالب طپان که چنین مانده بر زمین

شاه شهید ناشده مدفون حسین توست

چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد

وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد

کای مونس شکسته دلان حال ما ببین

ما را غریب و بی‌کس و بی‌آشنا ببین

اولاد خویش را که شفیعان محشرند

در ورطهٔ عقوبت اهل جفا ببین

در خلد بر حجاب دو کون آستین فشان

واندر جهان مصیبت ما بر ملا ببین

نی نی ورا چو ابر خروشان به کربلا

طغیان سیل فتنه و موج بلا ببین

تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر

سرهای سروران همه بر نیزه‌ها ببین

آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام

یک نیزه‌اش ز دوش مخالف جدا ببین

آن تن که بود پرورشش در کنار تو

غلطان به خاک معرکهٔ کربلا ببین

یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد

کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد

خاموش محتشم که دل سنگ آب شد

بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد

خاموش محتشم که ازین حرف سوزناک

مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد

خاموش محتشم که ازین شعر خونچکان

در دیدهٔ اشگ مستمعان خون ناب شد

خاموش محتشم که ازین نظم گریه‌خیز

روی زمین به اشگ جگرگون کباب شد

خاموش محتشم که فلک بس که خون گریست

دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد

خاموش محتشم که بسوز تو آفتاب

از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد

خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین

جبریل را ز روی پیامبر حجاب شد

تا چرخ سفله بود خطائی چنین نکرد

بر هیچ آفریده جفائی چنین نکرد

ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده‌ای

وز کین چها درین ستم آباد کرده‌ای

بر طعنت این بس است که با عترت رسول

بیداد کرده خصم و تو امداد کرده‌ای

ای زاده زیاد نکرداست هیچ گه

نمرود این عمل که تو شداد کرده‌ای

کام یزید داده‌ای از کشتن حسین

بنگر که را به قتل که دلشاد کرده‌ای

بهر خسی که بار درخت شقاوتست

در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده‌ای

با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو

با مصطفی و حیدر و اولاد کرده‌ای

حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن

آزرده‌اش به خنجر بیداد کرده‌ای

ترسم تو را دمی که به محشر برآورند

از آتش تو دود به محشر درآورند

منشور پارسوماَش کوروش


آيا تابحال فكر كرده ايد به انساني مقتدر كه در دوهزارو پانصدسال پيش مي‌زيسته و از چنين سطح فكر، شعور و انديشه والايي برخوردار بوده؟! كه انسان امروز با تمام ادعايش از آن بي بهره است؟ منظورم كوروش كبير است.

بخوانيد بخشي از منشور پارسوماش از کوروش


اینتر میلان - بارسلونا


بگذارید هرکس به آیین خویش باشد
زنان را گرامی بدارید
فرودستان را دریابید
وهرکس به تکلم قبیله ی خود سخن بگوید
آدمی تنها در مقام خویش به منزلت خواهد رسید
گسستن زنجیرها آرزوی من است
رهایی بندگان و عزت بزرگان آرزوی من است
شکوه شب و حرمت خورشید را گرامی میدارم
پس تا هست شب‌هایتان به شادی باشد و روزهایتان رازدار رهایی باد

این فرمان من است این واژه وصیت من است
او که آدمی را از ماوای خویش براند، خود نیز از خواب خوش رانده خواهد شد
تا هست هوادار دانایی وتندرستی باشید من چنین پنداشته ، چنین گفته ، وچنین خواسته‌ام

-------------------------------------------




زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی. کورش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟ گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوششان رسانید.مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.کورش رو به کزروس کرد و گفت ، ثروت من اینجاست.اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه باید نگران آنها بودم . زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره اند مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد.

به مناسبت تاسوعای حسینی


گوشه ای از معجزات حضرت ابوالفضل عباس(ع)+تصاویری از سرداب حرم مطهرش(التماس دعا)

شیخ عباس 74 ساله ، که 36 سال خادم حرم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در مورد جریان آب دور قبر علمدار کربلا گفت: قبلا دو چشمه در سرداب مطهر وجود داشت که از 400 سال قبل که آب لوله‌کشی نبود این آب مرتب می‌جوشید و از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج می‌شد که مزه و طعم آن آب از بهترین آب معدنی امروز هم بهتر بود و آن سرداب پله داشت مردم می‌آمدند و از آن آب به عنوان تبرک استفاده می‌کردند که آب در تابستان خنک و در زمستان گرم بود، اما یک فرد از خدا بی‌خبر آمد به بهانه اینکه یک ترکی در دیوار حرم اباالفضل پیدا شده گفت، می‌خواهم آزمایش کنم این اب از کجا می‌آید و بعد آن دو چشم را کور کرد و هر چه تلاش کردند، نتوانستند آن دو چشمه احیا شود اما بعد از دو ماه آب دوباره بالا آمد و به سرداب رسید و آن آب اینقدر چشم‌های کور شده را شفا می‌داد و از 50 سال قبل تاکنون این آب در یک سطح ثابت مانده و هر چه از آن استفاده نشود نه کم و نه زیاد می‌شود. وی ادامه داد: شما به خوبی می‌دانید اگر آب به مدت 10 روز در یک جا بماند گندیده می‌شود، اما این آب با وجود اینکه درب ورودی آن بسته شده مانند گلاب می‌ماند و در اطراف قبر مطهر حضرت اباالفضل حلقه زده و همچنان بسیار تازه و معطر مانده است. شیخ عباس ادامه داد: این آب به ارتفاع یک متر بالاتر از قبر قرار دارد، اما هرگز وارد مرقد مطهر نشده و من این‌ها را به چشم خود دیده‌ام و بارها شاهد بوده‌ام چقدر افراد کور وارد حرم شده و چند قطره از این آب در چشمان آنها ریخته شده و بینا شده‌اند و یا افرادی دارای امراض پوستی و سرطانی با استفاده از این آب شفا پیدا کرده‌اند. وی ادامه داد: مگر آب دریای رحمت اباالفضل تمام می‌شود. وی افزود: هم اکنون در بخش درب صاحب‌الزمان مرقد مطهر اباالفضل پنجره کوچکی قرار دارد که وصل به سرداب حرم است و اگر نگاه کنید از آن مرتب بوی گلاب می‌اید و این همان آبی است که متأسفانه خادمان کنونی در ورودی آن را و راه رسیدگی به سرداب را به روی زوار بسته‌اند













۱۳۸۹-۰۸-۱۱

منابع کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری و گرایش های جغرافیا


۱- - فلسفه جغرافیا

شکویی,حسین ,اندیشه های نو در فلسفه (جلد اول) , انتشارات گیتا شناسی ,سال 1378

شکوئی,حسین, فلسفه جغرافیا , انتشارات گیتا شناسی ,سال 1381

فرید ,یدالله,سیر اندیشه در قلمرو جغرافیای انسانی ,انتشارات دانشگاه تبریز ,1385

بهفروز ,فاطمه ,فلسفه ی روش شناسی تحقیق در جغرافیا ,انتشارات دانشگاه تهران ,1384,تهران ؛فصل اول و بخش قوانین و نظریه ها در فصل سوم

شکوئی,حسین , شناخت و فلسفه جغرافیا , انتشارات دانشگاه پیام نور , سال 1381

پور احمد,احمد,1385,قلمرو و فلسفه جغرافیا,انتشارات دانشگاه تهران

بلانت,آلیسون,جین ویلس,1386,دگراندیشی در فلسفه جغرافیا, ترجمه,حسین حاتمی نژاد,انتشارات دانشگاه تهران

بهفروز ,فاطمه ,زمینه های غالب در جغرافیای انسانی ,انتشارات دانشگاه تهران ,1380

هولت جنسن ,آریلد ,جغرافیا (تعاریف و مفاهیم )ترجمه : جلال تبریزی ,انتشارات سیر و سیاحت ,تهران ,بهار 1376

نظری ,علی اصغر,1375,مبانی علم جغرافیا, انتشارات دانشگاه پیام نور

شبلینگ,ژاک,1385,جغرافیا چیست؟ ,اقتباس,سیروس سهامی ,انتشارات محقق

فنی,زهره,1383,مقدمه ای بر تاریخ علم جغرافیا,انتشارات امیر کبیر تهران

نظری,علی اصغر,1379,ویژگی های جغرافیایی کشور های اسلامی ,انتشارات دانشگاه پیام نور

۲- جغرافیای شهری(مبانی و ایران)

شکویی, حسین, دیدگاههای نو در جغرافیایی شهری ,جلد اول ,انتشارات سمت ,1373,تهراتن

صفی نژاد,جواد ,مبانی جغرافیای انسانی ,انتشارات دانشگاه تهران ,تهران ,سال 1377

نظریان,اصغر, 1385,جغرافیای شهری ایران, انتشارات دانشگاه پیام نور

رضوانی ,علی اصغر ,روابط متقابل شهری و روستایی با تاکید بر ایران ,انتشارات پیام نور , سال 1380

۳- برنامه ریزی شهری (مبانی و ایران)

رستم صابری فر، تاریخ علم برنامه ریزی شهریَ انتشارات دانشگاه پیام نور، ۱۳۸۷

شیعه , اسماعیل , مقدمه ایی بر مبانی برنامه ریزی شهری , انتشارات دانشگاه علم و صنعت , سال 1381

شیعه ,اسماعیل,با شهر و منطقه در ایران ,انتشارات دانشگاه علم و صنعت ,سال1384

حبیبی, سید محسن, از شار تا شهر ,انتشارات دانشگاه تهران , سال 1380

حسامیان ,فرخ ,اعتماد و حائری ,شهر نشینی در ایران ,انتشارات آگه ,1383

زیاری ,کرامت الله, برنامه ریزی شهرهای جدید, انتشارات سمت , سال 1379

زیاری,کرامت الله,1378, اصول و روشهای برنامه ریزی منطقه ای, انتشارات دانشگاه یزد

رهنمایی,محمئ تقی,1369, مجموعه مباحث و روشهای شهرسازی:جغرافیا,انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری

رهنمایی .محمد تقی-پروانه شاه حسینی-۱۳۸۵. فرآیند برنامه ریزی شهری ایران.انتشارات سمت

سعید نیا ,احمد ,کتاب شهرداریها ,جلد پنجم : طرحهای شهری در ایران ,انتشارات سازمان شهرداریهای کشور, تهران , سال 1382

سعید نیا ,احمد ,کتاب شهرداریها ,جلد چهارم : نظام مراکز شهری و فضاهای مسکونی ,انتشارات سازمان شهرداریهای کشور, تهران , سال 1382

سعید نیا ,احمد ,کتاب شهرداریها ,جلد دوم : کاربری زمین ,انتشارات سازمان شهرداریهای کشور, تهران , سال 1382

سعید نیا ,احمد ,کتاب شهرداریها ,جلد سوم :1382

کردوانی ,پرویز ,جغرافیای خاکها , انتشارات دانشگاه تهران ,سال 1378

علیجانی ,بهلول , آب و هوای ایران ,انتشارات پیام نور , سال1381

محمودی,فرج الله ,ژئومورفولوژی ,( ساختمانی و دینامیک ) ,انتشارات دانشگاه پیام نور

علائی طالقانی ,محمود ,ژئومورفولوژی ایران ,نشر قومس ,تهران ,سال 1382 حمل و نقل شهری ,انتشارات سازمان شهرداریهای کشور, تهران , سال 1381

سعید نیا ,احمد ,کتاب شهرداریها ,جلداول : شهرسازی ,انتشارات سازمان شهرداریهای کشور, تهران , سال 1382

مشهدیزاده ی دهاقانی ,ناصر ,تحلیلی از ویژگی های برنامه ریزی شهری در ایران ,انتشارات دانشگاه علم و صنعت ,سال 1378

زیاری,کرامت الله,1383,مکتب ها نظریه ها ومدل های برنامه و برنامه ریزی منطقه ای ,انتشارات دانشگاه یزد

سعید,عابدین درکوش,1362,درآمدی بر اقتصاد شهری,انتشارات دانشگاه تهران

۴-جغرافیای طبیعی

کاویانی ,محمدرضا,علیجانی ,بهلول ,مبانی آب و هوا شناسی ,انتشارات سمت ,تهران, سال 1382

کردوانی ,پرویز , منابع و مسائل آب در ایران (جلد اول) ,انتشارات دانشگاه تهران ,سال 1381

کردوانی ,پرویز , مناطق خشک ,انتشارات دانشگاه تهران ,سال

5- زبان تخصصی

سرور ,رحیم ,فرهنگ لغات و اصطلاحات جغرافیایی انسانی , انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری ,سال 1384, تهران

سیف الدینی ,فرانک ,فرهنگ واژگان برنامه ریزی شهری و منطقه ایی ,انتشارات دانشگاه شیراز ,1381

شایان ,سیاوش ,فرهنگ اصطلاحات جغرافیایی طبیعی , انتشارات مدرسه ,سال 1369,تهران

عسجدی ,مینو,گودرزی نژاد,شاپور , انگلیسی برای دانشجویان رشته جغرافیای طبیعی ,انتشارات سمت , سال 1377

فشارکی ,پریدخت ,فرهنگ جغرافیا , انتشارات امیر کبیر ,تهران ,سال 1379

جعفری,عباس,1376,فرهنگ بزرگ گیتا شناسی,انتشارات گیتا شناسی ,تهراتن

رحمانی ,بیژن,فرهنگ اصطلاحات برگزیده جغرافیای انسانی و طبیعی,

کتابهای کمکی

جنگجو ,شهرام ,خلاصه مباحث کارشناسی ارشد برنامه ریزی شهری و منطقه ایی و طراحی شهری ,انتشارات پردازش ,1381

جنگجو ,شهرام ,مجموعه سوالات سالهای گذشته کارشناسی ارشد رشته جغرافیا ,انتشارات پردازش

برای دریافت سوالات مراجعه کنید به

http://sharsaz.eblog.ir/

http://sharsaz.dorblog.com

http://139000.zet.ir/

http://139000.dorblog.ir

۱۳۸۹-۰۷-۲۸

اهنگ جدید و فوق العاده زیبا و احساسی رضا شیری با نام بزن زیر گریه

پیشنهاد می کنم این اهنگ فوق العاده زیبا رو از دست ندید

اهنگ ساز و تنظیم این کار از سعید سام و شعر از علی استیری هست که دوست خوبمون یونس به ما اطلاع دادن ، از ایشون ممنونیم .

نوع فایل : MP3 کیفیت : ۱۲۸ حجم : ۳٫۲ مگابایت دانلود

تکست اهنگ در ادامه مطلب …

نزار امشبم با یه بغض سر بشه
بزن زیر گریه چشات تر بشه
بزار چشماتو خیلی اروم رو هم
بزن زیر گریه سبک شی یکم
یه امشب غرورو بزارش کنار
اگه ابری هستی با لذت ببار
هنوزم اگه عاشقش هستی که
نریز غصه هاتو تو قلبت دیگه
.
غرورت نزار دیگه خستت کنه
اگه نیست باید دلشکستت کنه
نمی تونی پنهون کنی داغونی
نمی تونی یادشش نباشی ی ی ی ی ی ی …
.
.
به این اسونی

هنوز عاشقیو دوسش داری تو
نشونش بده اشکای جاریتو
نمی تونی پنهون کنی داغونی
نمی تونی یادش نباشی …
.
به این اسونی

نزار امشبم با یه بغض سر بشه
بزن زیر گریه چشات تر بشه
بزار چشماتو خیلی اروم رو هم
بزن زیر گریه سبک شی یکم
یه امشب غرورو بزارش کنار
اگه ابری هستی با لذت ببار
هنوزم اگه عاشقش هستی که
نریز غصه هاتو تو قلبت دیگه

غرورت نزار دیگه خستت کنه
اگه نیست باید دلشکستت کنه
نمی تونی پنهون کنی داغونی
نمی تونی یادش نباشی ی ی ی ی ی ی …
.
.
به این اسونی

هنوز عاشقیو دوسش داری تو
نشونش بده اشکای جاریتو
نمی تونی پنهون کنی داغونی
نمی تونی یادش نباشی …
.
.
به این اسونی

آهنگ قشنگ مبارک باشه آرمین

فرمت MP3

.

Mobarak bashe Armin 2AFM mp3

حجم 4.02 مگ

آهنگ قشنگ مبارک باشه آرمین 2AFM

.

http://www.4shared.com/audio/wQOBNmJe/Mobarak_Bashe.html


.

==

.

فرمت 3GP کلیپ موبایلی کیفیت صدای mp3 رو نداره ولی تصویر موبایلیش خوبه حجم 3.48 مگه

.

http://www.4shared.com/video/16Vpe9_l/Mobarak_Bashe_shomalclub.html

.

==

فرمت 27.4مگی کلیپ تصویری کیفیت مدیا پلیر WMV

.

.

.

http://www.4shared.com/video/UXqhu18p/2AFM_Armin.html

.

===

.

اگه ارور میده زیپ RAR فایل رو دانلود کنید :

http://www.4shared.com/file/w9YEoGs-/2AFM_Armin.html

.

.

اینهم 4 تا پارت RAR با 7 مگ اسپلیت شده اگه ارور میده سرور

==

http://www.4shared.com/file/MZklkyC9/_3__2AFM_Arminpart1.html


http://www.4shared.com/file/6uzGYVr3/_3__2AFM_Arminpart2.html


http://www.4shared.com/file/mIwcdpQR/_3__2AFM_Arminpart3.html


http://www.4shared.com/file/tr5AUxq2/_3__2AFM_Arminpart4.html

=


==

متن كامل :

.

چه لاك خوش رنگی چه آرایشی داری
چه دوست پسر خوبی چه آرامشی داری
وقتی تو ای اف امی نی دیگه به تو فكر كنه
روزی صد بار زنگ بزنه تو رو چك كنه
راستی شنیدم تو دیگه از ما خسته شدی
شنیدم به یه كسی دیگه ای وابسته شدی
به دوست پسر جدیدت مبارك باشه
اصلا مگه میشه سلیقه ی شما بد باشه
میگن خیلی با هم خوشین خوب خدا رو شكر
یكی هم پیدا شدو دل شما رو برد
منم كه واسه رسیدن به تو بی امیدم
تا جایی كه یادمه هی دنبالت میدویم
بذار بگم حالا كه داری میری راحت بی لیاقت
گفتی تا تهش باهاتم ولی دیدی طاقت
نیاوردیو یكی دیگه رو جایگزین من آوردیو
خیلی راحت تو آبروی منو بردی
یه روزی فقط دستای تو بود تو دستم
ولی حالا حسابی وا نمی كنم روت اصلا
همه رو میپیچیدمو پاشدی رو دستم
دیگه برو فكر منم نباش و راحت
با هر كی هستی باش منم حواشو دارم
هر كی كه با تو یا یه جورایی آشناس با تو
با اینكه بد بودی ولی باز شانس با توست
چون من حالیمه هنوزم حرمت نون و نمك
با اینكه همه حرفای تو دروغ بود و كلك
ما كه از همه خوردیم خب میگیم توام روش
میتونی این موزیكو بدی با صدای بلند گوش
میدونی امثال تو دور و ورم پرن كوش
اونكه باب میل من و من بی تابشم
اونكه به چشم نیاد بزرگترین ایرادشم
حتی به بدترین شكل بزنن زیرابشم
بازم دونسته با دروغاش سیا بشم
اونكه به یادش من زیر بارون پیاده شب
قدم می زنم اما نیست عین خیالشم
من تو فكرشو اون بی استرس می خوابه شب
یه روزی فقط دستای تو بود تو دستم
ولی حالا حسابی وا نمی كنم روت اصلا
همه رو میپیچیدمو پاشدی رو دستم
خدایی تو وجود تو احساسی بود اصلا
یه روزی فقط دستای تو بود تو دستم
ولی حالا حسابی وا نمی كنم روت اصلا
همه رو میپیچیدمو پاشدی رو دستم
شاید طبق معمول با یه شیشه مارتینی مستی
یا با دوست پسرت داری توی پارتی می رقصی
یا شایدم اونو مثل من آزارش میدی
یا خیلی ولو رو تخت ماساژش می دی
مثل من حرصت میده كه دیوونه بشی
سرش داد بزنی بگی تو خونه بشی
بگی جایی نرو دور همرو خط بكش
ولی خودت جلو آینه بكشی خط چشم
سر قرارت برسی و تو با اون باشی
میگن شیفتش شدی تابع قانوناشی
آخه مگه یه آدم تا این حد میشه بی رحم
نبودی ببینی تو نبودت چی كشیدم
آواره ی كوچه خیابونا شدم
عین بی خونه ها درست عین دیوونه ها
با خودم حرف می زدم
میگفتم بر میگرده
میاد میمونه پیشم
فكر میكردم
میدونی نباشی دیوونه میشم
.
**************

۱۳۸۹-۰۷-۰۴

حرام است

ما می بینیم که پیغمبر اسلام در ۲۳ سال رسالتش ،
اسلام و تمام احکام و عقایدش را در همان سال اول مطرح نکرد ؛
به تدریج مطرح کرد : اول مسئله توحید را طرح کرد
و تا ۳ سال هیچ کلمه دیگری بر آن اضافه ننمود :
(( قولوا لا اله الا الله تفلحوا ))
خوب ، نماز چیست ؟ هنوز نمی خوانند !
روزه چیست ؟ هیچ !
حج ؟ اصلا ندارد !
زکات ؟ اصلا !
قید و بندی ، حدودی ، عملی ؟ اصلا
یک چیز فقط فکری است همین است که بتها را
در ذهنشان و اعتقادشان نفی کنیم و به خدا معتقدشان کنیم.
بنابر این کسانی که در ۳ سال اول مسلمان شدند
و به توحید معتقد شدند و مردند ،احتمالا « شرابخوار » بودند ،
« نماز نخوان » ، « روزه نگیر »‌ ، « حج نکن » ، و …. بودند
بعد از اینها در سال هفتم ، هشتم حجاب مطرح می شود ؛
یعنی بعد از هجده ، نوزده ،بیست سال کار روی مردم حجاب را مطرح می کند.
همچنین مسأله شراب مطرح می شود. شراب را چگونه طرح می کند ؟
از همان مکه نمی گوید که
« آهای مردم ، آهای ملت ، آهای عرب ها ،
تا به توحید معتقد می شوید ، باید دیگر تمام کارهایتان راست و ریست باشد »
! نه ! کی ؟ در سال های آخر بعثتش مسأله شراب را مطرح می کند .
محمد (ص) گفت :
((فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمهما اکبر من نفعهما))
یعنی گناه دارد و نیز برایتان منفعتی دارد ؛
اینطور نیست که من آدم متعصبی باشم ،
ارزشش را ندانم و نفهمم ؛ نخیر ، قبول هم دارم ، درست ! اما زیانش بیشتر است .
شنونده در برابر چه کسی قرار می گیرد ؟ یک آدم روشنفکر که شعور دارد ،
تعصب ندارد و شراب را ، به صورت تابویی ،جنی ،
غولی نجس ، و متا فیزیکی و غیبی تلقی نمی کند ؛
اما به خاطر اینکه زیان های اجتماعی و انسانی زیاد دارد ،
در عین حال که منافعش را هم قبول دارد و می شناسد ، نفی اش می کند .
آدم حرف او را گوش می دهد ؛
اما هیچکس حرف آن ملایی را که می گوید ، « موسیقی حرام است » ،
ولی اصلا نه در عمرش موسیقی شنیده
و نه اگر بشنود می فهمد ، گوش نمی دهد !
ای کسی که می گویی « غنا» حرام است ،
اصلا تو می فهمی « غنا » چیست ؟
اصلا تو این را که این موزیک حماسی است
یا ملی است یا علمی است ، تشخیص می دهی ؟!
موسیقی هزار شعبه دارد ، تاریخ دارد ، نقش های گوناگون دارد ،
بنابراین وقتی که تو فتوا می دهی « حرام است » ، هیچکس گوش نمی کند ؛
برای اینکه تو نمی فهمی که چیست !

۱۳۸۹-۰۶-۱۸

۱۳۸۹-۰۵-۰۳

ایران را بیشتر بشناسیم






کوه پرديس

نزديک ترين نقطه زمين به خورشيد


cid:1.2069400956@web36302.mail.mud.yahoo.com



نام اين کوه باستاني پرديس است در حومه شهرستان جم از توابع عسلويه استان بوشهر و در نيمه هاي راه بندر کنگان به فيروز آباد شيراز قرار دارد .


نکات قابل توجهي كه در اين کوه باستاني وجود دارد :


1. قله اين کوه نزديک ترين نقطه زمين به خورشيد است چون بالاترين ارتفاع در نزديکي خط استواست .


2. آتشکده فوق العاده باستاني که در قله کوه قرار دارد ، محل تولد و غسل تعميد پدر جمشيد جم است .


3. مغناطيس فوق العاده قوي کوه در جهان زبانزد است و اگر در فاصله 50 تا 100 متري کوه يعني تقريبا انتهايي ترين نقطه مشخص اسفالت با ماشين توقف کني و ترمز دستي را بخوابانيد ، ماشين بجاي سر پائيني به نرمي به سمت کوه کشيده مي شود که البته همين مغناطيس براي رانندگان نا آشنا بسيار دردسر ساز بوده و تا کنون تعداد زيادي از خودروها بي اختيار با کوه تصادف کرده اند .


4. پوشش گياهي منطقه نوعي خار بياباني گرمسيري منحصر به فرد است که خواص دارويي فراوان دارد و عسل حاصله از منطقه تماما" پيشخريد چند کارخانه داروسازي بزرگ جهان است يکي از ترکيبات اصلي مسکن Advil که يکي از بهترين قرصهاي شناخته شده براي ناراحتي هاي اعصاب و دردهاي ميگرني است از همين عسل تهيه مي شود .


5. اين منطقه خرماي ويژه نيز توليد مي کند كه به نام خرماي خصه معروف است و کاملا در شيره خود غرق مي شود يعني يک کاسه آن ظرف سه ساعت پر از شيره مي شود و اندازه اين خرما اندازه آلبالو بود و به جهت همان خواص دارويي منطقه تماما" براي ساخت قندهاي رژيمي براي بيماران ديابتي صادر مي شود، نکته جالب ديگر رويش درخت زيتون در دامنه شمالي کوه حد فاصل شهرستان جم تا روستاهاي چاهه و دره پلنگي مي باشد که در آب و هواي آن منطقه بسيار بعيد مي نمود .


فعلا" سندي براي قدمت چاهه و دره پلنگي وجود ندارد ولي علائم مشهودي از غار نشيني مشاهده ، و فسيل هاي مختلفي در اين منطقه به وفور پيدا شده است .


6. در لايه هاي زيرين اين کوه معدن عظيمي از آب خنک و فوق العاده سالم وجود دارد ، آن هم در اطراف عسلويه !


مردم چاهه و جم ، کوه پرديس را فوق العاده مقدس و محترم مي شمارند ، و به استناد علائم موجود در آتشکده احتمالا يکي از اولين مکانهايي بوده که نفت در آن سوزانده شده است .


با افتتاح جاده فيروز آباد به عسلويه توسط پتروشيمي ، رفتن به اين منطقه خيلي ميسر تر و راحت تر شده است . پتروشيمي با تاسيس سه شهرک بزرگ در اين منطقه اقدام به تاسيس فرودگاه جم نموده و چهارشنبه هر هفته يک پرواز به مقصد جم انجام مي شود که امکان بسيار خوبي براي سفر به اين منطقه اعجاب انگيز است .

۱۳۸۹-۰۳-۱۳

قوه ی نمکی

اون (دختر) رو تو یک مهمونی ملاقات کرد. خیلی برجسته بود، خیلی از پسرها دنبالش بودند در حالیکه او (پسر) کاملا معمولی بود و هیچکس بهش توجه نمی کرد.
آخر مهمونی، دختره رو به نوشیدن یک قهوه دعوت کرد، دختر شگفت زده شد اما از روی ادب، دعوتش رو قبول کرد. توی یک کافی شاپ ناز نشستند، پسر عصبی تر از اون بود که چیزی بگه، دختر احساس راحتی نداشت و با خودش فکر می کرد، "خواهش می کنم اجازه بده برم خونه
.
یکدفعه پسر پیش خدمت رو صدا کرد، "میشه لطفا یک کم نمک برام بیاری؟ می خوام بریزم تو قهوه ام." همه بهش خیره شدند، خیلی عجیبه! چهره اش قرمز شد اما اون نمک رو ریخت توی قهوه اش و اونو سرکشید.

دختر با کنجکاوی پرسید: "چرا این کار رو می کنی؟

پسر پاسخ داد: وقتی پسر بچه کوچیکی بودم، نزدیک دریا زندگی می کردم، بازی تو دریا رو دوست داشتم، می تونستم مزه ی دریا رو بچشم مثل مزه ی قهوه ی نمکی. حالا هر وقت قهوه ی نمکی می خورم به یاد بچگی ام می افتم، زادگاهم، برای شهرمون خیلی دلم تنگ شده، برا والدینم که هنوز اونجا زندگی می کنند.

همینطور صحبت می کرد، اشک از گونه هاش سرازیر شد. دختر شدیدا تحت تاثیر قرار گرفت. یک احساس واقعی از ته قلبش. مردی که می تونه دلتنگیش رو به زبون بیاره، اون باید مردی باشه که عاشق خونوادشه، هم و غمش خونوادشه و نسبت به خونوادش مسئولیت پذیره... بعد دختر شروع به صحبت کرد، در مورد زادگاه دورش، بچگیش و خونوادش.
مکالمه ی خوبی بود، شروع خوبی هم بود. اونها ادامه دادند به قرار گذاشتن. دختر متوجه شد در واقع اون مردیه که تمام انتظاراتش رو برآورده می کنه، خوش قلبه، خونگرمه و دقیق. اون اینقدر خوبه که مدام دلش براش تنگ میشه! ممنون از قهوه نمکی! بعد قصه مثل تمام داستانهای عشقی زیبا شد، پرنسس با پرنس ازدواج کرد و با هم در کمال خوشبختی زندگی می کردند... هروقت می خواست قهوه براش درست کنه یک مقدار نمک هم داخلش می ریخت، چون می دونست که با اینکار حال می کنه.
بعد از چهل سال، مرد درگذشت، یک نامه برای زن گذاشت:

عزیزترینم، لطفا منو ببخش، بزرگترین دروغ زندگی ام رو ببخش. این تنها دروغی بود که به تو گفتم... قوه ی نمکی. یادت میاد اولین قرارمون رو؟ من اون موقع خیلی استرس داشتم، در واقع یک کم شکر می خواستم، اما هول کردم و گفتم نمک. برام سخت بود حرفم رو عوض کنم بنابراین ادامه دادم. هرگز فکر نمی کردم این شروع ارتباطمون باشه! خیلی وقت ها تلاش کردم تا حقیقت رو بهت بگم، اما ترسیدم، چون بهت قول داده بودم که به هیچ وجه بهت دروغ نگم... حال من دارم می میرم و دیگه نمی ترسم که واقعیت رو بهت بگم، من قهوه ی نمکی رو دوست ندارم، چه عجیب بد مزه است... اما من در تمام زندگیم قهوه ی نمکی خوردم! چون تو رو شناختم، هرگز برای چیزی تاسف نمی خورم چون این کار رو برای تو کردم. تو رو داشتن بزرگترین خوشبختی زندگی منه. اگر یک بار دیگر بتونم زندگی کنم هنوز می خوام با تو آشنا بشم و تو رو برای کل زندگی ام داشته باشم حتی اگه مجبور باشم دوباره قهوه ی نمکی بخورم.
اشک هاش کل نامه رو خیس کرد. یه روز، یه نفر ازش پرسید: مزه ی قهوه ی نمکی چیه؟

او جواب داد: "شیرینه"

۱۳۸۹-۰۲-۳۰

(ماهی باهوش، ماهی کم هوش، ماهی کودن)!

قبول دارید ماهی ها هم دارای ضرایب متفاوتی از IQU هستند؟

وقتی که شروع به نگهداری ماهی کردم هیچ گاه فکر نمی کردم که این موجودات هم ممکن است دارای درک قابل توجهی باشند. خیلی از حیوانات – به استثنای بعضی گونه ها - تمام فعالیت هایشان تنها از روی غریزه است و مغز آنها آنقدر پیشرفته نیست که کاری را از روی فکر، اندیشه و با طرح نقشه قبلی انجام دهند. حتی تصور اینکه یک ماهی قدرت تشخیص چهره افراد را داشته باشد و یا اینکه مثلاً سعی کند برخی از کارهایش را از صاحبش مخفی کند برای من بسیار جالب بود.

در بین ماهی ها – حتی بین ماهی های یک گونه – ممکن است برخی دارای هوش بالایی بوده و برخی چندان بهره ای از هوش نبرده باشند.

مدتی قبل تعدادی ماهی از جمله چهارparrot Fish ( طوطی ماهیِ )، دو پنکوسی،تعدادی گلدفیش، دو گوآرامی و چند بچه ماهی اسکار داشتم. یکی از مسائلی که در ابتدا هنگام غذا دادن به ماهی ها متوجه شده بودم و حتماً همه شما نیز چنین حالتی را تجربه کردید این بود که پس از مدت کوتاهی آنها مرا به عنوان صاحب خود به طور دقیق می شناختند و حتی در مقاطعی که غذای آنها را روزانه بطور منظم و دقیق می دادم در همان ساعت بخصوص شاهد تغییر واضحی در حالات و حرکات آنها بودم ( حتی اگر بدون غذا در مقابل آکواریم می نشستم )

اما نكته جالب تر اينكه آنها علاوه بر خود من نوع غذايي را كه قصد دادن آن را داشتم نيز تشخيص مي دادند. مثلاً يك جفت ماهي اسكار بزرگ داشتم كه از وقتي كوچكتر بودند فقط به خوردن ماهي جوبي عادت كرده بودند و زياد تمايلي به خوردن دل گاو از خود نشان نمي دادند. بزرگتر هم كه شدند ماهي كيلكا برايشان مي انداختم. طوري كه هر كدام هر روز يك وعده يا گاهي دو وعده، يك ماهي كيلكاي كامل را مي خوردند. در عوض طوطي ماهي ها و بچه اسكارها علاقه شديدي به دل گاو داشتند و گوآرامي ها و گلدفيش ها هم بيشتر به غذاهاي روي آبي و يا نوزاد ميگو تمايل داشتند.

و اما نكته اي كه برايم جالب بود اين است كه هر گاه با ظرف محتوي ماهي كيلكا جلوي آكواريم مي نشستم، فقط همان دو ماهي اسكار بودند كه با حركات جالب خود در جلوي شيشه و نگاه مستقيم به من و ظرف ماهي بيصبرانه انتظار غذا را مي كشيدند. بلافاصله وقتي كه با تكه اي دل گاو جلوي آكواريم مي نشستم در فاصله اي كه مشغول ريز كردن آن بودم، طوطي ماهی ها و بچه اسكارها كه تا قبل از اين به حركات معمولي و هميشگي خود مشغول بودند، خود را بيصبرانه به اصطلاح به در و دیوار مي كوبيدند و يكديگر را كنار مي زدند تا شايد اولين قطعه گوشت نصيبشان شود. در تمام اين مدت گوآرامي ها و گلدفيش ها وضعيت طبيعي خود را داشتند. آنها هم ظرف صورتي رنگ محتوي غذاي خود را خوب مي شناختند بطوري كه وقتي همراه آن ظرف به آكواريم نزديك مي شدم هنوز كاملاً جلوي آكواريم مستقر نشده، با تجمع ملتمسانه آنها روبرو مي شدم كه چشم به ظرف غذا دوخته بودند. تا اينجا شايد نياز خاصي به هوش سرشار احساس نشده باشد و بتوان گفت كه با اندك دركي كه هر حيواني دارد قادر به شناسايي اينگونه موارد است كه ارتباط مستقيم با نيازهاي طبيعي آنها دارد. درواقع همان كمي هوش براي شناسايي يك چنين موقعيت هايي كافي بنظر مي رسد.

و اما ماهي با هوش؛ برخي ماهي ها واقعاً هوش سرشاري دارند و از اين لحاظ يك سرو گردن از بقيه گونه ها و حتي از همنوعان خود بالاترند. به عنوان نمونه مي توانم يكي از بچه اسكارهايم را نام ببرم كه با حركتش بي نهايت من را شگفت زده كرد. يك روز كه حال و حوصله ام برقرار بود و با علاقه و توجه به ماهي ها غذا مي دادم با كمال تعجب متوجه شدم وقتي دل گاو را درون آكواريم مي ريزم در بين همه پَروت ها و بچه اسكارها كه به طور طبيعي وعده اي را كه نصيبشان مي شد مي خوردند، يكي از بچه اسكارها با حركاتي سريع و زبلانه تكه هاي بزرگ گوشت را از جلوي دهان بقيه هم كه شده شكار كرده و بسرعت فرار مي كند و به پشت يكي از سنگها كه به گوشه آكواريم تكيه داده شده بود پناه مي برد. پيش خودم از زبلي اين بچه اسكار خوشم آمد. ولي وقتي كمي بيشتر دقت كردم ديدم كه خيلي زودتر از حالت طبيعي دوباره به دنبال غذا آمده و هنوز بقيه فرصت كامل بلعيدن لقمه اول را پيدا نكرده اند، اين بچه اسكار به همين ترتيب، سه چهار تكه غذاي بزرگ شكار مي كند. هر چه فكر كردم نتوانستم قبول كنم كه به اين سرعت ميتوانداين غذاها را بخورد اين بود كه به گوشه آكواريم رفتم و با كمال تعجب ديدم كه اين غذاها را پشت آن سنگ برده و در گوشه اي رها مي كند و بسرعت برمي گردد. آنقدر اين كار را تكرار مي كند تا تكه گوشت هاي شناور در آب تمام مي شود و دراين هنگام كه ماهي ها از يافتن يك لقمه چرب و نرم ديگر نااميد مي شوند و به دنبال خرده غذاهاي ریز ته آب مي روند، بچه اسكار زبل به پشت آن سنگ رفته با تكه هاي چرب و نرم گوشت حسابي براي خود جشن مي گيرد و به سختي هم از آن ناحيه دفاع مي كند. كار دفاع هم زياد سخت نيست، چون زورش به علت تغذيه خوبي كه داشت به ساير بچه اسكارها مي چربيد و از ناحيه ماهي هاي بزرگتر هم نگراني نداشت، چون به علت بزرگي، اصلاً نمي توانستند به قلمرو تنگ و باريك او حتي نزديك شوند. ( وقتی که این موضوع را با همسرم و سایر افراد خانواده در میان گذاشتم تا مدتی از غذا دادن به ماهی ها محروم بودم، چون آنها که تا آنروز چندان تمایلی به اینکار نشان نمی دادند، تا مدتی موقع غذا دادن به ماهی ها که می شد، همگی جلوی آکواریم صف می کشیدند تا شاهد این صحنه ها باشند !)

و اما چه بگویم از ماهی های کودن!!!. به عنوان مقدمه بگویم که من در ابتدا دو بچه پَروت سرخ رنگ داشتم که به مرور بزرگ شدند و مشخص شد که هر دو ماده هستند، ولی چون خوشرنگ هستند و بسیار به آنها علاقه مند شدم به فکر تعویض هیچ کدام نیافتادم و دو بچه پَروت زرد هم خریدم که اتفاقاً این دفعه هر دو نر از آب در آمدند. خلاصه اولین ماجرا نحوه غذا خوردن این دو بچه پَروت بود. یکی با هوش معمولی و دیگری آخر خپلی. هر دو را یک اندازه انتخاب کرده بودم ولی الان اندکی اختلاف سایز دارند و مربوط می شود به نحوه غذا خوردن آنها. اولی مثل همه ماهی ها غذا می خورد، ولی دومی که من فکر می کنم بجای هوش صفت طمع در عقل او تزریق شده، وقتی که غذا به آکواریم ریخته می شود، بسرعت و شاید به اصطلاح خودش با زرنگی تمام، به سمت بزرگترین تکه گوشت حمله ور شده و آنرا به دهان می گیرد. ولی لقمه بزرگتر از دهان گرفتن عاقبتش بهتر از این نمی شود. بله ، این پَروت مثلاً زرنگ ما، وقتی از خوردن تکه گوشت بزرگ مأیوس می شود که دیگر لقمه ای اندازه دهانش باقی نمانده است و تنها چیزی که برایش می ماند ناکامی است و گرسنگی. (حالا بماند که چقدر تلاش می کنم که این پَروت کودن را به طور اختصاصی سیر کنم) و اما بشنوید از دست گل جدید این ماهی خپل که مدتی است او را بی خانمان هم کرده. این جریان مربوط به همین اواخر است. در واقع مدتی پیش ماهی های اسکار را به علت رشد زیاد و نیاز به فضای بیشتر فروخته ام و از زمان فروختن آنها، یکی از پَروت های ماده که ظاهراً دیگر عامل مهاجمی در آکواریم احساس نمی کند، به تخم افتاده و تقریباً هر سه هفته یکبار تخم می کند و جالب اینکه در موعد هر تخم ریزی، دو بچه پَروت زرد بر سر جفت شدن با او رقابت می کنند و جالب اینکه در سه یا چهار مرتبه ای که این اتفاق افتاده فقط یک بار آنهم همان اول پَروت خپل ما برنده شده بود. ( که خود جای تعجب دارد) به هر حال این جریانات می گذشت تا ماه پیش که دکوراسیون آکواریم را تغییر دادم و بعد از تمیز کردن آن یک کوزه بزرگ در یک گوشه آکواریم قرار دادم، چون می دانستم که پَروت ها به کوزه علاقه شدیدی دارند. خلاصه یک طرف دیگر آکواریم هم دستگاه تصفیه دست سازی را که حدود 45 سانت طول دارد بطور مایل قرار دادم و یک سنگ به دیواره آن تکیه داده ام که فضایی شبیه غار بوجود آورده است. ( البته این قسمت از اول به همین شکل بود) برایم جالب بود که بدانم کدام یک از پَروت های ماده کوزه را برای خود تصرف خواهد کرد. بالاخره بعد از اینکه مدتی اوضاع داخل آکواریم را بررسی کردند آن یکی که تخم ریزی نمی کند جرأت کرد وارد کوزه شود و آن را صاحب شد. ( به همین راحتی !) خلاصه مگر کوزه را ول می کرد. ماهی تخم گذار هم تازه فهمید چه فرصتی را از دست داده. (بخصوص اینکه داخل کوزه امن ترین جا برای تخم ریزی بود و خودم هم بیشتر دوست داشتم ماهی تخمگذار آن را تصرف کند، چون به هر حال همانطور که می دانید تخم پَروت ها بعلت عدم توانایی 99% از نرهایشان، باز نمی شود و با توجه به این مسئله که بعد از چند روز تخم ها به علت تجمع باکتریها سفید می شوند و باعث آلودگی آب می گردند، خارج کردن آنها هم به این شکل راحت تر بود) خلاصه ماهی تخمگذار هم شاید به همین تصور که محیطی امن برای تخمگذاری بدست آورد، بر سر فتح کوزه روی به جنگ آورد. ولی بعد از چند روز کشمکش ناامید شد و به همان فضای غار مانند زیر لوله تصفیه قناعت کرد. اوضاع آرام شد و پَروت تخمگذار هم برای اوقاتی که احساس می کرد نیاز به تنهایی دارد به پناهگاه خودش می رفت. و اما بشنوید از وضعیت بچه پَروت های نر. پَروت بزرگتر که طبق معمول همیشه با ماهی تخمگذار بود گهگاه به پناهگاه او می رفت ولی ماهی ماده دیگر حتی فرصت نزدیک شدن به دهانه کوزه را هم به او نمی داد. این در حالی بود که پروت نر خپل، که شانس به او روی آورده بود، بدون دردسر می توانست داخل کوزه رفت و آمد نماید. ولی مگر کودنی می گذارد کسی با شانس هم به جایی برسد. بله، این اوضاع به همین منوال بود تا این دفعه آخر که ماهی تخم گذار، تخم ریزی کرد. ( البته احتمالاً به دلیل جریانات آب زیر تصفیه ترجیح داده بود تخمهایش را در قسمت دیگری از آکواریم بگذارد ). و اما نکته جالب توجه این بود که این بار ماهی کودن ما بالاخره موفق شده بود که در رقابت پیروز شود و او بود که به عنوان جفت ماهی تخمگذار از تخمها مراقبت می کرد! حتماً حدس زدید چطور؟

بله، ظاهراً ماهی نر زرنگ از این فرصت استفاده کرده و با کوتاه آمدن و تعویض جفت بالاخره به رؤیای خودش که رسیدن به کوزه بود دست یافت. جالب تر از همه اینجاست که حالا بعد از تمام شدن قضیه تخم ها طوطی ماهی خپل ما نه اجازه ورود به کوزه را دارد و نه طوطی ماهی تخم گذار او را به پناه گاه خود راه می دهد. خلاصه حسابی از اینجا رانده و از آنجا مانده شده است و ویران و سرگردان و بی خانمان در آکواریم پرسه می زند.

نور آکواريوم

اهميت نور در آکواريوم

نور پردازي آکواريوم

نور در آکواریوم نقش بسیار مهمی رو ایفا میکنه و خیلی حیاتیه برای هم ماهی ها و هم گیاهان آکواریوم و هم از نظر تزئین و دکوراسیون و جنبه زیبایی آکواریوم . به دو صورت میتونیم آکواریوم رو نور پردازی کنیم . یا با نور طبیعی و یا با نور مصنوعی . نور طبیعی هر چند برتری داره اما مشکلاتی رو هم باعث میشه که افراد کم تجربه رو دچار زحمت میکنه . مثل رویش بیش از حد گیاهان و رشد بیش از حد جلبک های رشته ای و تک سلولی و فیتو پلانگتون ها که باعث سبز شدن آب و کثیفی ماسه ها و شیشه آکواریوم و همچنین گرفتار شدن ماهی ها در بین اونها و گاه مرگ ماهی ها میشه و فقط آکواریومیست های با تجربه از نور طبیعی استفاده میکنن !
نور مصنوعی بهتره , به این شرط که از طیف نور مناسب استفاده کنید . معمولن آکواریومیست های مبتدی از لامپ های مهتابی ساده استفاده میکنن . ولی آکواریومیست های حرفه ای از دو نوع لامپ استفاده میکنن : هم نوع آفتابی و هم نوع مهتابی تا طیف نور مناسب رو ایجاد کرده باشن ! میدونیم که نور خورشید داری طیف نور کاملیه . اما نور مهتابی های معمولی فقط بخشی از اون طیف رو داره و به همین دلیل از لامپ مهتابی های آفتابی یا زرد در کنار لامپ های سفید استفاده میکنن تا هم خوشرنگ تر بشه و هم برای گیاهان مناسب تر باشه !
لامپ های مناسب برای آکواریوم باید از نظر درجه Kelvin تعیین شده باشن . برای نمونه طیف آبی نور لامپ های مهتابی دارای 6500K به بالا هست که فقط برای رشد گیاهان مناسبه و 2500K طیف قرمز داره ! وقتی به تنهایی با نور مهتابی آکواریوم رو روشن میکنیم نور به نظر سرد و بی روح میاد ! اما وقتی از لامپ با طیف قرمز 6500k در کنارش استفاده میکنیم نور بسیار زیبا و طبیعی جلوه میکنه و هم برای رشد گیاهان مناسبه و هم آکواریوم رو بسیار زیبا نشون میده . در کل برای رشد گیاهان نیاز به 6000K تا 9000K طیف نور آبی دارین . پس موقع خرید لامپ حتمن به مشخصات درج شده روی جعبه لامپ دقت کنید و اگر آکواریومی دارین که در اون گیاه طبیعی قرار بدین سعی کنین لامپی با درجه 8000K بخرید .
استفاده از لامپ های رنگی نه تنها زیبا نیست که آکواریوم و ماهی ها رو بد نما جلوه میده و همینطور استفاده از لامپ های معمولی سوای رنگ بدی که دارن و زرد هستن , خطراتی رو باعث میشن . لامپ های سقفی معمولی چون گرمای زیادی دارن باعث شسکتن شیشه روی آکواریوم میشن و ماهی ها رو هم بدنما تر میکنن . این روزها از لامپ های کم مصرف هم استفاده میکنن که باز هم از نوع مهتابی و آفتابی اون در کنار هم میتونید استفاده کنید . هم نور دهی خوبی دارن و هم بسیار کم مصرف و با صرفه هستن و گرما هم تولید نمیکنن . لامپ های رنگی مثل لامپ قرمز فقط برای بعضی ماهی ها مناسبه مثل ماهی دیسکوس که نور قرمز بهش آرامش میده .

منبع نور آکواریوم رو باید در بالا و در قسمت وسط قرار داد بطوریکه سرتاسر طول آکواریوم رو پوشش بده و اونقدر قدرت داشه باشه که تا عمق یا کف آکواریوم قادر به نفوذ باشه . در نور , ماهی ها غذای خودشونو پیدا میکنن و جفت یابی میکنن و رنگ بدنشون نمایان میشه و حرکات نمایشی زیبایی انجام میدن . گیاهان رشد بهتری پیدا میکنن و شاداب تر میشن و آکواریوم رو خوش نماتر میکنن و زیبایی خاصی به محیط میدن . پس سعی کنید از نور مناسب استفاده کنید . در ضمن برای آکواریوم های کوچک از نور ضعیفتری استفاده کنید چون هر چقدر منبع نور قوی تر باشه , رشد جلبک ها بیشتر میشه و جلبک های سبز شیشه رو میپوشونن و باعث تار شدن شیشه میشن و مجبور میشید زحمت تمیز کردنش رو متحمل بشید . جلبک های قهوه ای توسط بعضی ماهیها خورده میشن اما جلبک های سبز به علت چسبندگی زیاد , باقی می مونن روی شیشه و خورده نمیشن . در ضمن لایه ای از جلبک ها هم روی ماسه ها و لوازم تزئینی آکواریوم میشینه و اونها رو بد نما میکنه !!! وقتی نور زیاد باشه گاهی جلبکهای تک سلولی و پلانگتونها هم در آب زیاد میشن و آب رو تار و سبز میکنن . برای جلوگیری از سبز شدن آب میتونید مقدار خیلی کمی کات کبود در آب بریزید یا یک قطعه فلز مس در آب بندازید و یا از آنتی بیوتیک های ضعیف استفاده کنید یا فیل تر هایی با زغال اکتیو استفاده نمایید.

دكوراسيون محيط داخلي آكواريوم

جدول توليد مثل ماهي ها

جدول زیر حاوی اطلاعات مفیدی در باره تولید مثل گونه هایی از ماهیان زینتی است امیدوارم که مورد استفاده شما دوستان عزیز قرار بگیره

ردیف

نام خانواده

نام ماهی

دوره جنین تخمها

دوره تکثیر

سن بلوغ

اول

ماهیهای زنده زا

گوپی ، پلاتی ، سوارتیل، مولی

48 ساعت

هر ماه یک نوبت

5 ماهگی

دوم

ماهیهای طلایی

بلک مور، فلس مرواریدی، ردکپ،

کله شیری

48 ساعت

هر 15 روز یک نوبت

یک سالگی

سوم

ماهی های بارب

تایگر بارب ، گرین بارب، رزی بارب،

شوبرتی بارب

24 ساعت

هر 15 روز یک نوبت

6 ماهگی

چهارم

ماهی های تترا

تترا سیاه، تترا پنگوئن، تترا نئون، تترا جواهر

24 ساعت

هر 10 روز یک نوبت

6 ماهگی

پنجم

ماهی های سیچلاید

آنجل، اسکار،

سیچلاید گوره خری، جولی فیش

48 ساعت

هر 10 روز یک نوبت

6 ماهگی

ششم

ماهیهای گوارامی

پرل گوارامی، فایتر، گورامی آبی،

گورامی بوسنده

24 ساعت

هر 10 روز یک نوبت

6 ماهگی


اهمیت و نگهداری گیاه در آکواریوم :


۱- تولید اکسیژن و جذب گاز کربنیک ( مبادله گازها ) :

یکی از خواص مهم گیاهان این است که ، در مقابل نور آفتاب یا نور مصنوعی دارای خاصیت فتوسنتز بوده و اکسیژن پس می دهند ، و در مقابل از دست دادن اکسیژن گاز کربنیک را جذب می کنند.دفع اکسیژن و جذب انیدرید کربنیک مخصوص گیاهان است ، بدیهی است در شب و نقاط تاریک عکس این عمل صورت می گیرد. از این نقطه نظر وجود گیاه در آکواریوم نقش مهمی از لحاظ تامین اکسیژن آب برای تنفس ماهیها بازی می کند . زیرا ماهی مانند هر موجود زنده دیگر برای ادامه حیات و متابولیسم بافتها به اکسیژن احتیاج دارد که پس از جذب آن از راه برانشی ها گاز کربنیک
( Co2) حاصله از اکسید اسیون را به آب پس می دهد .


در این صورت این تبادل گازی بین ماهی و گیاه که هر دو در محیط محدود آکواریوم ناگریز از همزیستی هستند در تعادل بیولوژیکی آنها بسیار موثر بوده و کمال اهمیت را دارد . اولین و شاید مهمترین خاصیتی که باعث بکار گرفتن گیاه در آکواریوم گردید ، تولید اکسیژن وبه وجود آوردن تعادل بیولوژیکی است .
گیاهان غوطه ور در زیر آب طی روند فتوسنتز به تولید اکسیژن می پردازند . در جریان فتوسنتز توسط برگها جذب می شود و با نفوذ نور در آب کربوهیدارتها ساخته می شود . تمام موجودات زنده به کربوهیدرات نیاز دارند ، لیکن تنها گیاهان سبز می توانند کربوهیدرات بسازند . شدت تولید اکسیژن در گیاهان اولا بستگی به شدت نور و در ثانی نوع گیاه دارد . مثلا : میریوفیلیوم (Myriophyllum) و ریکسیا (Riccia) و بعضی از خزه ها بیشتر اکسیژن می دهند ، در این صورت این موضوع را نیز باید به خاطر داشت که شدت تولید اکسیژن به سطح برگها بستگی نداشته و نمی توان گفت هر گیاهی که سطح برگهایش وسیع تر باشد ، می تواند اکسیژن بیشتری تولید کند . ممکن است این سوال پیش بیاید که اکنون با وجود پمپ های الکتریکی که به آسانی آب را تهویه نموده و اکسیژن لازم را برای تنفس ماهیان تامین می نماید دیگر احتیاجی به وجود گیاه نیست و می توان از آن صرف نظر نمود . ولی دو موضوع را نباید از نظر دور داشت ، یکی این که پمپ تهویه قادر به جذب گاز کربنیک محلول در آب که از تنفس ماهیان حاصل می گردد نیست ، در صورتی که گیاه این عمل را انجام می دهد . نگهداری گونه هایی از گیاهان غوطه ور در زیر آب (زیر آبی مولد اکسیژن) مانند الودآ (Elodea canadensis) و اگریادنسا(Egeria densa) که به لحاظ شکل ظاهری شباهت به الودآ دارد با این تفاوت که برگهای اگریادنسا بزرگتر (حدود cm5/2) و برگهای الودآ در (حدود cm 1) و رنگ اگریادنسا روشن تر است .






گیاه سراتوفیلوم (Ceratophyllum demersum) که دارای ساقه های به هم پیچیده با برگهای نرم و سوزنی که فاقد ریشه دائمی است و میریوفلیوم به خاطر شکل قرار گیری برگها به پر طولی معروف است . این گیاهان اکسیژن‌زا قادرند طی روند فتوسنتز اکسیژن را در زیر آب آزاد سازند و بسیاری از مواد شیمیایی موجود در آب (نمکهای فلزی ) که به وفور وجود دارند ، جذب نمایند . بنابراین کاشتن این گیاهان در آکواریوم علاوه بر تولید اکسیژن زیاد ، باعث تصفیه زیاد آب می گردد.



۲ـ جذب مواد محلول در آب (مبادله مواد )

گیاهان در مبادله مواد در آکواریوم نقش مهمی را به عهده دارند . گیاهان با جذب مواد آلی و غیر آلی که در نتیجه فعل و انفعالات زندگی ماهی ها و باقیمانده غذای ماهی ها و مدفوعات آنها و بقایای گیاهان به وجود می آیند ، نقش بزرگی را ایفا می کنند . جذب مواد محلول در آب به وسیله گیاهان برای نمو آنها ضرورت دارد. هر چند که آب تمیز و عاری از مواد زیان آور برای ماهی باشد ، باز در اثر عمل زیستی در آکواریوم باکتری هایی به وجود می آید ، که جذب گیاهان می شود و به همین دلیل هیچ صافی نمی تواند از این نظر جایگزین گیاهان شود . به طوری که می توان در آکواریومی که گیاه کاشته شده و تهویه هوا در آب خوب صورت می گیرد آب آکواریوم را تا مدت زیادی عوض نکرد .
گیاهان آبزی می توانند مواد غذایی را از طریق ریشه ها و یا برگها جذب نمایند و برخی از آنها از هر دو طریق جذب غذا می کنند . به غیر از گیاهان شناور در آب همه آنها برای استوار ماندن خود در آب نیاز به بستر ماسه ای و یا سنگریزه ای دارند . این گیاهان فقط موقعی می توانند ریشه های سالمی تولید نمایند ، که در بستر آکواریوم مواد غذایی به مقدار و اندازه کافی وجود داشته باشد . جذب فضولات ماهیان توسط ریشه از نظر کود است و اگر مواد غذایی مورد نیاز برای گیاه کافی نباشد ، می توان از کودهای خاص شیمیایی استفاده کرد .
همچنان که گفته شد ، گیاهان طیف وسیعی از مواد شیمیایی را از آب جذب می کنند و در مبادله مواد در آکواریوم نقش مهمی را به عهده دارند . برخی از این مواد شیمیایی برای زندگی آبزیان خطرناکند و بسیاری از این مواد همان موادی هستند که جلبکها برای رشد خود به آنها نیاز دارند . در نتیجه گیاهان غوطه ور در زیر آب عامل طبیعی موثری برای کنترل رشد جلبکها محسوب می شوند و می توانند تعادل بیولوژیکی را در آب برقرار نمایند .






۳ـ نقش زیبایی در تزئین آکواریوم
علاوه بر این وجود گیاهان مختلف و با اشکال گوناگون برای تزئین آکواریوم و احساس لذت از مشاهده یک منظره کاملا طبیعی غیر قابل اجتناب است . گیاهان با شکل های متنوع و رنگ سبز برگهای خود منظره زنده ای به آکواریوم داده و آثار را طبیعی جلوه‌گر می سازند .
نقش زیبایی گیاهان در آکواریوم خیلی زیاد است . گیاهان شدت نور را تنظیم می کنند ، ماهی ها را بر می انگیزند که رفتارهای مخصوصی از خود نشان دهند ، رنگ روشن ماهیها را می پوشانند و آنها را زیباتر جلوه می دهند ، و ما را از مشاهده خود مسرور می کنند .





۴ـ تولید مثل و پناهگاهی مناسب برای ماهی ها
بدون شک گیاهان محیط مصنوعی آکواریوم را برای ماهی ها نیز طبیعی جلوه داده ، و حالتی طبیعی در آکواریوم برای آنها مجسم می کند ، که در آکواریوم تخم ریزی و تولید مثل می نماید. و شاخ و برگهای آن جای مناسبی برای تخم ریزی بعضی از ماهیان آکواریومی است . بعضی از ماهی ها تخم هایشان را به گیاه می چسبانند . مانند فرشته ماهی و دسته ای دیگر مانند ماهی طلای در لابلای گیاهان تخم ریزی می نمایند .
بسیاری از گیاهان تخم ماهی ها را که به وسیله والدین آنها و سایر ماهی ها خورده می شود ، مخفی نگه می دارند . و بعضی از ماهی ها که از خورده شدن نوزادان خود وحشت دارند ، از گیاهان برای لانه سازی استفاده می کنند . علاوه بر آن شاخ و برگهای گیاهان مکان مناسبی برای مخفی شدن ماهی ها خصوصا نوزادان است . ماهی ها در بین گیاهان مخفی می شوند و از تعقیب همجنسان خود و یا انواع دیگر مصون می مانند خصوصا هنگامی که ماهی های کوچک و بزرگ در یک آکواریوم زندگی می کنند .
با توجه به نکات فوق ملاحظه می گردد که وجود گیاه در آکواریوم تا چه اندازه مورد توجه و ضروری است .



پرشین فیش
منبع :
کتاب: گیاهان آکواریومی گرمسیری - ترجمه و تالیف: عباس حسنی‌ نیا