همشهری سرنخ، دزدها بیشتر اوقات چه در فیلمها و کتابها و چه در واقعیت انسانهای خشن و حیلهگری هستند که به راحتی در چنگال قانون گرفتار نمیشوند. سارقان حرفهای بسیاری هستند که به دلیل خطرناک بودن، نام و آوازهشان در جهان پیچیده است. اما در این بین، نام گروه دیگری از افراد هم در فهرست سارقان جهان جای دارد، البته نه به عنوان یک دزد حرفهای، بلکه به عنوان احمقترین دزدان جهان که یا به کاهدان زدهاند یا به دلیل تصمیمگیریهای نه چندان عاقلانهشان، در چنگال قانون گرفتار شدهاند.
دزدی از بانک تعطیل
ساعت 11:40 دقیقه صبح بود که کریستوفر آلن کوچ 28 ساله سوار بر خودروی خود جلوی بانک سیتیزن نورترن توقف کرد و بعد آهسته به طرف پارکینگ بانک پیچید و چند دقیقهای در همان جا در ماشینش نشست. کریستوفر مرتبا به ساعتش نگاه میکرد و منتظر بود تا ثانیهها هر چه زودتر سپری شوند. ساعت 12:01 دقیقه که شد، جوان در حالی که دستکش به دست داشت و کلاه اسکی روی سرش گذاشته بود، از خودرواش پیاده شد. ظاهرش بسیار عجیب بود و از تفنگی که در دست داشت، معلوم بود که میخواهد از بانک سرقت کند. از این رو یکی از کارمندان بانک وقتی دید او در حال نزدیک شدن به بانک است، سریعا گوشی تلفن را برداشت و با پلیس ایالت پنسیلوانیا تماس گرفت. کریستوفر به در بانک که نزدیک شد، خواست وارد شود اما نکته جالب اینجا بود که در بانک باز نمیشد و وقتی چشمش به کاغذی که روی در بانک چسبانده شده بود، افتاد، چشمانش از تعجب گرد شده؛ چراکه او بعد از ساعت اداری دست به سرقت زده بود و حتی پیش از دزدی به خودش زحمت نداده بود که ساعات باز بودن بانک را چک کند. با رسیدن ماموران، هرچند دزد بی هوش و حواس پا به فرار گذاشت اما هنوز به در پارکینگ نرسیده، به اتهام حمل غیر قانونی اسلحه و اقدام به دزدی دستگیر شد.
دزد و قهرمان شمشیر بازی!
ویرجین اوجلاکی 23 ساله - قهرمان شمشیر بازی المپیک اهل گرجستان- در حال تمرین کردن و شمشیر زدن بود که ناگهان چشمش از پنجره خانه به حیاط افتاد. او مرد غریبهای را دید که یواشکی در حال وارد شدن به خانه است. پال ناگی بی خبر از اینکه به کجا آمده، به آرامی در حال باز کردن در خانه شمشیرباز بود که ناگهان تیغ بلند و تیزی را مقابل خود مشاهده کرد و چند ثانیهای بیشتر طول نکشید که با یک حرکت سریع قهرمان المپیک سارق 43 ساله به سینه دیوار چسبید و وقتی شمشیر را روی گلویش دید، دیگر جرات نکرد که یک لحظه هم تکان بخورد. اوجلاکی با یک دست شمشیر را زیر گردن دزد گرفته بود و با دست دیگر، شماره پلیس را گرفت و 20 دقیقه بعد پلیس به محل حادثه رسید و دزد بخت برگشته را دستگیر کرد. جالب اینجاست که صاحبخانه درباره دستگیری سارق گفت: «من با دیدن دزد اصلا نترسیدم. از آنجایی که هفته بعد مسابقه دارم تمرین خوبی با سارق خانه ام داشتم.»
دزدی از باشگاه کاراتهکاها
کریستین گاراس، از قهرمانان کاراته در سال 2008 تصمیم گرفت تا قسمتی از محل زندگیاش را تبدیل به باشگاه ورزشی کند و از این رو تمام کاراته کاهایی که کمربند مشکی داشتند، به باشگاه ورزشی گاراس آمدند که در آنجا تمرین کنند. تا اینکه یک روز دزد بخت برگشتهای که از همهجا بیخبر بود و نمیدانست که صاحب این باشگاه کیست و چه کسانی در آنجا ورزش میکنند، مخفیانه وارد ساختمان شد. دزد دقیقا زمانی دست به دزدی زده بود که همه مردها در حال تمرین بودند. البته او اصلا به اینکه تا چه اندازه خطر کرده، هیچ توجهی نداشت و بعد از دزدیدن یک لپ تاپ، دو دوربین دیجیتال و تعدادی دیگر از اشیای باارزش داخل باشگاه خواست فرار کند که ناگهان گاراس با دیدن غریبه ساک به دست شستش خبردار شد که از باشگاهش سرقت شده و از این رو بدون معطلی به طرف غریبه حمله کرد. وقتی صدای داد و بیداد در باشگاه پیچید، بقیه مردها هم از ماجرا خبردار شدند و دزد بیچاره وقتی دید که چندین مرد کاراتهکا با کمربند مشکی به طرفش میدوند، اشیای مسروقهاش را همان جا رها کرد و خواست پا به فرار بگذارد که از بخت بد تا میتوانست کتک خورد و تا رسیدن پلیس دست بسته او را نگه داشتند. وقتی پلیس به باشگاه ورزشی گاراس رسید، او رو به ماموران کرد و گفت: «فکر نمیکنم که این دزد بعد از این خیال سرقت به سرش بزند؛ چرا که امروز خیلی ترسیده بود.»
الو... پول توی صندوق هست؟
سال 2008 صندوقداری از یکی از فروشگاههای شهر اونتاریو به خاطر تلفن مشکوکی که به او شده بود، با پلیس تماس گرفت و کمک خواست. چند دقیقه پیش از این تماس، دانیل گلین 40 ساله با فروشگاهی که سوزان سیمسون در آن به عنوان صندوقدار کار میکرد، تماس گرفت و از او پرسید که آیا در صندوق به اندازه کافی پول هست که او برای دزدی به آنجا بیاید یا نه؟ و با این تلفن مشکوک سوزان که به شدت ترسیده بود، بدون معطلی ماموران را در جریان گذاشت و طولی نکشید که یک ماشین پلیس جلوی در فروشگاه توقف کرد. گلین در حال نزدیک شدن به فروشگاه بود که یکی از ماموران به او مشکوک شد و دستگیرش کرد. در جریان بازجوییها معلوم شد که مظنون دستگیر شده، همان مردی است که تلفنی از صندوقدار سراغ مقدار پولهای موجود در صندوق را گرفته بود. جالب اینجاست که دانیل گلین پیش از این هم دو بار دیگر با همین روش دست به دزدی زده و البته موفق هم شده بود؛ البته این فکر بکرش بالاخره او را به دام انداخت.
دزد و پیرزن شجاع
ساعت سه صبح بود که هتی مایرز 95 ساله اهل اوکلاهاما با صدای شکسته شدن شیشه در ناگهان از خواب پرید. به نظر میرسید که یک نفر به عمد شیشه را شکسته. با صداهایی که به گوش میرسید، پیرزن مطمئن شد که پای یک دزد در میان است. او که تنها زندگی میکرد، خیلی ترسیده بود و نمیدانست باید چه کار کند. همان طور که در تخت نشسته بود، به اطرافش نگاه کرد و چشمش به پیچگوشتی کنار پنجره افتاد. آن را برداشت و سریع از جایش بلند شد و به طرف در رفت. به محض اینکه هتی از پلهها پایین آمد، اولین چیزی را که دید دستهای رابرت هارسلی بود که هنوز تلاش میکرد از بیرون در را باز کند. در همین موقع مادر بزرگ 95 ساله بدون اینکه ثانیهای معطل کند به طرف دزد رفت و پیچ گوشتی را محکم به دست او که به دستگیره چسبیده بود، فرو کرد. صدای فریاد هارسلی 46 ساله در سکوت نیمه شب تمام محله را پر کرد و پیرزن تنها به یک ضربه رضایت نداد و چندین بار با پیچگوشی ضربههای محکمی به دست هارسلی بیچاره زد و از ترس اینکه فرار نکند، همانطور که به دزد حمله میکرد، فریاد میکشید و کمک میخواست. وقتی پلیس به محل حادثه رسید، دستها و ساعد رابرت هارسلی غرق در خون بود. به این ترتیب حمله پیرزن شجاع باعث دستگیری دزد خانهاش شد. هارسلی در دادگاه به جرم سرقت درجه یک به زندان محکوم شد.
دزد خواب آلود
مارتین استیونز برای چند مورد دزدی تحت تعقیب بود؛ اما او هر بار از دست قانون فرار میکرد تا اینکه یک روز بعد از دزدیدن پول و جواهرات بسیار ، تصمیم گرفت به خاطر این موفقیت برای خودش جشن بگیرد. بعد از اینکه با پولهای دزدی خوراکیهای گرانقیمت خرید و همه آنها را نوش جان کرد، پشت فرمان ماشین، بی خبر از اینکه چه سرنوشتی در انتظارش است خوابش برد. عابرانی که از کنار ماشین مارتین رد میشدند با دیدن مردی که در خودرویش به خواب رفته، نگران شده و پلیس را در جریان گذاشتند. تا اینکه ماشین پلیس کنار خودروی سارق متوقف شد. دزد هنوز در خواب بود و نمیدانست که خوابیدنش چه ماجراهایی را رقم زده است. دو مامور پلیس به طرف ماشین مورد نظر رفته و او را از خواب بیدار کردند. سارق جواهرات وقتی چشم هایش را باز کرد، نمیتوانست آنچه را میبیند، باور کند. دو مامور پلیس بالای سر او ایستاده بودند. ناگهان مارتین به یاد اموال مسروقهای که در ماشین داشت افتاد. ماموران از او خواستند تا کارت شناساییاش را نشان دهد و وقتی از هویت او مطلع شدند باورشان نمیشد که یکی از سارقان تحت تعقیب را به همین راحتی دستگیر کرده اند.
هویت من این است
تا به حال شنیدهاید که یک سارق اسم خود را در صحنه جرم بنویسد؟ پیتر آدیسون زمانی که برای دزدی وارد ساختمان اردوی کودکان شد، تنها به خاطر همین یک اشتباه احمقانه دستگیر شد. بعد از اینکه گزارش دزدی از ساختمان اردوی کودکان در شهر چشیر انگلستان به دست پلیس رسید، گاریس وود - کارآگاهی که برای بررسی این موضوع و پیدا کردن سارق به محل مورد نظر اعزام شده بود- به دقت شروع به بازرسی از محل کرد تا سرنخی از دزد به دست آورد که ناگهان چشمش به نوشته بالای پوستری افتاد که به دیوار چسبیده بود. با ماژیک سیاه رنگی روی دیوار نوشته شده بود «پیتر آدیسون اینجا بود» و این، اولین سرنخ از سارق فراری بود. کارآگاه وود وقتی اسم مورد نظر را وارد رایانه کرد، پروندهای با همین نام به دست آورد و به راحتی توانست دزد 18 ساله را دستگیر کند. جالب اینجاست که جوان سارق نام گروهش را هم روی دیوار نوشته بود و همین باعث شد تا یک باند از جوانان سارق انگلیسی دستگیر و متلاشی شود.
حضور در دادگاه با ماشین دزدی
جونز کوپر 37 ساله به اتهام دزدیدن خودرو پورشه کاریرا به ارزش 125 هزار دلار، به دادگاه اظهار شد تا به پروندهاش رسیدگی شود. روز دادگاه او سوار بر ماشین لکسوس اس یو وی جلوی در دادگاه که رسید، توقف کرد و بعد از پارک خودرو، در حالی که سوئیچ آن را در دست داشت از ماشین پیاده شد. همه او را با تعجب نگاه میکردند، چرا که تیپ و قیافه جونز کاملا مثل اهالی سانفرانسیسکو بود. چند سگ داخل ماشین او بود و هنگامی که جونز خواست پیاده شود، بدون اینکه توجهی به سگها بکند، در را بست و به طرف دادگاه رفت. این رفتار جونز شک پلیس را برانگیخت و از آنجایی که او در دزدی خودرو سابقه داشت و دادگاهی هم که قرار بود در آن شرکت کند، برای رسیدگی به یکی از پروندههای دزدیاش بود، مشخصات خودروی لکسوس مورد بررسی قرار گرفت. وقتی ثابت شد که خودروی جونز مسروقه است، دیگر هیچ شکی برای متهم بودن او وجود نداشت.
ماسک ماژیکی
ریکی لی کالیچون 45 ساله از اهالی ایندیانا بود که گاه و بیگاه برای تفریح دست به دزدی میزد. یک روز فکر احمقانهای به سر کالیچون زد. او ماژیک مشکی را گرفت و شروع به کشیدن آن روی سر و صورتش کرد. بعد شمشیری را که در خانهاش بود، در دست گرفت و به سراغ همسایهاش رفت و بیآنکه در بزند، وارد خانه شد و شروع به تهدید کردن اعضای خانواده همسایه کرد. صدای داد و فریاد چند مرد از بیرون خانه به گوش میرسید. عابرانی که در حال گذر از آنجا بودند با شنیدن صدا فورا پلیس را در جریان گذاشتند و وقتی ماموران پلیس وارد خانه مورد نظر شدند، کالیچون بین پلههای طبقه اول و دوم - در حالی که اموال مسروقه را زیر بغلش زده بود- شمشیر به دست از پلهها پایین میآمد که ناگهان با دیدن ماموران خواست دوباره به طبقه بالا برود که یک پلیس دیگر پشت سرش سبز شد و بالاخره به دام افتاد.
دزدی در شومینه
فرانک مولار از جمله دزدهای باسابقه کالیفرنیا بود که گاه و بیگاه دستگیر میشد و پس از گذراندن دوران حبس، دوباره دست به دزدی میزد. یک روز فرانک تصمیم گرفت از یک خانه سرقت کند. او نقشه دقیق و حساب شدهای کشید و پیش خودش فکر کرد اگر از شومینه وارد شود، به راحتی و بدون هیچ سر و صدایی میتواند وارد ساختمان مورد نظر شود. مولار بعد از اینکه دزدکی به پشت بام خانه رفت، سرش را داخل لوله شومینه کرد و دستهایش را به اطراف دیوار گرفت و بعد سعی کرد تا تمام بدنش را وارد لوله کند. او آهسته آهسته پایین آمد و درست وقتی سرش از شومینه بیرون آمد و توانست اتاق پذیرایی را ببیند، تمام بدنش داخل لوله گیر کرد و دیگر نتوانست تکان بخورد. افراد حاضر در خانه به محض دیدن مولار، با پلیس تماس گرفتند و دزد بیچاره بار دیگر دستگیر شد.
موش مردگی هنگام دزدی
در یکی از نیمههای شب سال 2008 اهالی یکی از محلههای بورجاست - شهر کوچکی خارج از والنسیا در اسپانیا- صدای باز و بسته کردن در مغازهای را شنیدند. آن موقع شب بسیار عجیب بود که صاحب مغازه بخواهد وارد آنجا شود، از این رو همسایهها که حسابی به ماجرا مشکوک شده بودند، پلیس را در جریان گذاشتند و چند دقیقهای طول نکشید که ماموران پلیس به همراه صاحب مغازه در محل مورد نظر حاضر شدند. یکی از مامورها پیش از اینکه در مغازه باز شود، نور چراغ قوهاش را از شیشه ویترین به داخل انداخت و ناگهان صورت مردی را دید که مخفیانه خم شده و در حال نگاه کردن به بیرون و افرادی است که دور مغازه جمع شدهاند. دزد با دیدن ماموران از در پشتی مغازه پا به فرار گذاشت و مستقیم به طرف سالن برگزاری مراسم تشییع رفت و در تابوتی که آنجا بود، دراز کشید و خودش را به مردن زد. ماموران وارد سالن مراسم که شدند، همه جا را خوب به دقت بازرسی کردند و یک پلیس آرام آرام به سمت تابوتی که از دور به نظر میرسید جنازهای در آن باشد، رفت. به تابوت نزدیک شد و وقتی داخلش را دید با دیدن جنازه بسیار تعجب کرد زیرا مردهای که در تابوت دراز کشیده بود، لباس کهنه به تن داشت و نفس میکشید. دزد باهوش فکر میکرد که با این کار میتواند از دست قانون فرار کند، اما اشتباه میکرد و بعد از دستگیری تنها ارفاقی که به او شد، این بود که مقامات مسوول نام او را فاش نکردند تا مبادا کسی این دزد احمق را بشناسد.
دزدی که پایش سر خورد
ژانویه سال 2008 بود و همه فروشگاههای میشیگان بسیار شلوغ بودند و همین، فرصت خوبی برای سارقان فروشگاهها ایجاد میکرد که هر چه دلشان میخواهد به جیب بزنند. فروشگاه وسترن میشیگان از گزینههای خوب برای دزدها بود و از این رو در نهم ماه ژانویه جرالد اندرسون که معمولا در شلوغیها به دزدی میرفت، وارد فروشگاه شد. چرخی زد و در میان وسایل فروشگاه چند چاقوی شکار که 300 دلار قیمت داشتند، نظرش را بسیار جلب کرده بود. جرالد بعد از اینکه مطمئن شد هیچکس متوجه او نیست، چاقوها را برداشت و آنها را زیر لباسش پنهان کرد و به طرف در خروجی حرکت کرد. اما در همین هنگام جرالد متوجه شد که یک نفر او را صدا میزند و شستش خبردار شد که مامور فروشگاه به او مشکوک شده. قدم هایش را تند کرد تا هر چه زودتر از فروشگاه خارج شود که ناگهان پاهایش سر خورد و محکم به زمین خورد. از آنجایی که این سارق نگون بخت چاقوها را زیر پیراهنش پنهان کرده بود، وقتی زمین خورد، تیغ تیز چاقوها در شکمش فرو رفت. دورتا دور سارق پر بود از آدمهایی که با تعجب او را نگاه میکردند و وقتی نگهبان پیراهن او را بالا زد، همه ماجرا روشن شد و به این ترتیب سارق بخت برگشته را که البته متهم شناخته شد، برای مداوا به بیمارستان منتقل کردند.
۱۳۹۰-۰۱-۱۱
۱۳۹۰-۰۱-۰۹
تن ترانه "یه روزی" از آلبوم "حس تنهایی"
اگه آسمون گرفته / اگه خورشید پشت ابراس
اگه گریه سهم امروز / اگه تردید رنگ فرداس
اگه عشق تو دلا مرده /اگه برقي تو چشا نيس
اگه تو سکوتِ کش دار/کسي تو فکر صدا نيس
اگه یک نفس رهایی / جرم هر روز ستارس
اگه بوسیدن گلها / ترس و تهدید دوبارس
یه روزی که خیلی دور نیست / میشه نوبت پریدن
صف به صف قناری میشیم / برای ستاره چیدن
یه روزی دوباره خورشید / رد میشه از بغض ابرا
دوباره بوسه و لبخند / میشه سرگرمیِ دنیا
شعله ی بی وقفه ی عشق / میزنه رو تن ظلمت
تو همین روزای تو راه / میشکنه شیشه ی وحشت
یه روزی که خیلی دور نیست / میرسه فصل شکفتن
بی هراس از شب و تکرار / از حضور خنده گفتن
میشه فردای من و تو / لب به لب شعر رسیدن
رو تن دیوار کهنه / نقش آزادی کشیدن
ترانه سرا:پویان مقدسی
اگه گریه سهم امروز / اگه تردید رنگ فرداس
اگه عشق تو دلا مرده /اگه برقي تو چشا نيس
اگه تو سکوتِ کش دار/کسي تو فکر صدا نيس
اگه یک نفس رهایی / جرم هر روز ستارس
اگه بوسیدن گلها / ترس و تهدید دوبارس
یه روزی که خیلی دور نیست / میشه نوبت پریدن
صف به صف قناری میشیم / برای ستاره چیدن
یه روزی دوباره خورشید / رد میشه از بغض ابرا
دوباره بوسه و لبخند / میشه سرگرمیِ دنیا
شعله ی بی وقفه ی عشق / میزنه رو تن ظلمت
تو همین روزای تو راه / میشکنه شیشه ی وحشت
یه روزی که خیلی دور نیست / میرسه فصل شکفتن
بی هراس از شب و تکرار / از حضور خنده گفتن
میشه فردای من و تو / لب به لب شعر رسیدن
رو تن دیوار کهنه / نقش آزادی کشیدن
ترانه سرا:پویان مقدسی
لالا كن
لالا كن دختر ِ زيباي شبنم
لالا كن روي زانوي شقايق
بخواب تا رنگ ِ بي مهري نبيني
تو بيداري ِ كه تلخ ِ حقايق
تو مثل ِ التماس ِ من مي موني
كه يك شب روي شونه هاش چكيدم
سرم گرم ِ نوازشهاي اون بود
كه خوابم برد وكوچش رو نديدم
حالا من موندم و يه كُنج ِ خلوت
كه از سقفش غريبي چكه كرده
تلاطمهاي امواج ِ جدايي
زده كاشانه مو صد تكه كرده
دلم مي خواس پس ازاون خواب ِ شيرين
ديگه چشمم به د نيا وا نمي شد
ميون ِ قلب ِ متروكم نشوني
از گنج ِ خاطرات پيد ا نمي شد
صدام غمگینه ازبس گريه کردم
ازم هيچ اسم و هيج آوازه اي نيست
نمي پرسه كسي هي، در چه حالي ؟
خبراز آشناي تازه اي نيست
كسي تو فكر بي برگي ِ من نيست
مني كه جنگلي انبوه بودم
هواي خوب ِ دريا تو نفسهام
غرور و اقتدار ِ كوه بودم
به پروانه صفتها گفته بودم
كه شمعم، ميل ِ خاموشي ِ من نيست
پرنده رو درختم آشيون كن
حالا وقت ِ فراموشي ِ من نيست
نوشته شده توسط افشين مقدم |
لالا كن روي زانوي شقايق
بخواب تا رنگ ِ بي مهري نبيني
تو بيداري ِ كه تلخ ِ حقايق
تو مثل ِ التماس ِ من مي موني
كه يك شب روي شونه هاش چكيدم
سرم گرم ِ نوازشهاي اون بود
كه خوابم برد وكوچش رو نديدم
حالا من موندم و يه كُنج ِ خلوت
كه از سقفش غريبي چكه كرده
تلاطمهاي امواج ِ جدايي
زده كاشانه مو صد تكه كرده
دلم مي خواس پس ازاون خواب ِ شيرين
ديگه چشمم به د نيا وا نمي شد
ميون ِ قلب ِ متروكم نشوني
از گنج ِ خاطرات پيد ا نمي شد
صدام غمگینه ازبس گريه کردم
ازم هيچ اسم و هيج آوازه اي نيست
نمي پرسه كسي هي، در چه حالي ؟
خبراز آشناي تازه اي نيست
كسي تو فكر بي برگي ِ من نيست
مني كه جنگلي انبوه بودم
هواي خوب ِ دريا تو نفسهام
غرور و اقتدار ِ كوه بودم
به پروانه صفتها گفته بودم
كه شمعم، ميل ِ خاموشي ِ من نيست
پرنده رو درختم آشيون كن
حالا وقت ِ فراموشي ِ من نيست
نوشته شده توسط افشين مقدم |
موزیک ویدیوی " خدا با ماست" ریلیز شد
این موزیک ویدیو با صدای ابراهیم حامدی و آهنگ و تنظیم شوبرت آواکیان و کارگردانی الک کارتیو از شبکه پی ام سی پخش می شود این موزیک ویدیو یکی از ترانه های آلبوم حس تنهایی ست که اجتمالا ۱۸ مارچ از طریق کمپانی آونگ به بازار عرضه خواهد شد در این آلبوم ۲ ترانه خدا باماست و پلک متعلق به من است .
خدا با ماست
من این روزا یه حال دیگه ای دارم
همیشه ، هیچوقت اینطور نبودم
همیشه نیمه ی خالی رو می دیدم
به فکر نیمه های پُر نبودم
همیشه فکر می کردم زمین پَسته
خدا رو سوی ِ قبله می شه پیدا کرد
همین دیروز ، سمت ِ این حوالی بود
یکی در زد خدا رفت و در و واکرد
من این روزا یه حال ِ دیگه ای دارم
جهان من لباس ِ تازه می پوشه
من و تو دیگه تنها نیستیم، چونکه
خدا با ما نشسته چای می نوشه
ملخ افتاده توی خرمن گندم
منم مثل ِ همه از کار بیکارم
به جای داس ، شونه توی دستامه
فقط تو فکر گندمزار ِ موهاتم ۱
نه اینکه بی خیال مزرعه باشم ۲
دیگه از باد ِ پاییزی نمی ترسم
نگو این آسیاب از پایه ویرون شد
خدا با ماست، از چیزی نمی ترسم
اگه بارون به شیشه مشت می کوبه
بیا اینجا بشین پهلوی ِ این کرسی ۳
خدا با دست من دستاتو می گیره
تو از چشم خدا حالم رو می پرسی
من این روزا یه حال ِ دیگه ای دارم
جهان من لباس ِ تازه می پوشه
من و تو دیگه تنها نیستیم، چونکه ...
خدا با ما نشسته چای می نوشه
خواننده : ابراهیم حامدی
آهنگ و تنظیم : شوبرت آواکیان
ترانه سرا: افشین مقدم
کارگردان : الک کارتیو
۱- در اجرا به جای تو فکر ... به فکر خوانده شداز طرفی دو واژه ی بیکارم و موهاتم هم قافیه نیستند به خاطر وفاداری به مفهوم و تصویر در قافیه از این دو واژه استفاده کرده ام
۲- این بند با بند بعد از خود در اجرا جابجا شده است
۳-به جای واژه پهلوی از واژه ی کنار در اجرا استفاده شده است شکست وزنی به این خاطر است
آلبوم "حس تنهایی " وارد بازار شد.
متن ترانه ی "پلک" از آلیوم حس تنهایی ابراهیم حامدی :
فقط یک پلک با من باش،نمی خوام از کسی کم شی
ازت تصویر می گیرم ، که رویای یه قرنم شی
فقط یک پلک بامن باش، بگم سرتاسرش بودی
به قلبم حمله کن یکبار، بگم تا آخرش بودی
بیا کوتاتر از شبنم ، توی تقویم بیکاری ۱
برام ساعت ببین در روز، بگو که وقت می ذاری
دارم یه قصه می سازم از این تنهایی ِ بی تو
بیا بشکن روایت رو ، تو نقش ِ تازه وارد شو
یه فصل و که نمی مونی تو یک لحظه اقاقی باش
نمی شی عشق ِ ثابت پس ، بیا و اتفاقی باش
اگه قلبت یه جا دیگه س ، با چشمات صحنه سازی کن
اگه گیری ، نمی تونی ، توی دونقش بازی کن
کجای نقطه ی پایان می خوای تو فال من باشی
نخواستم بگذرم از تو ، که تو دنبال ِ من باشی
نمی شه با تو که خوبی ، به ظاهر هم کمی بد شد
به آدمهای ِ شهرت هم علاقه مند باشد شد
۱- این بند در اجرا حذف شده است
۲- این ترانه در اجرا بعضی ابیاتش جابجا شده اند
خواننده : ابراهیم حامدی
آهنگ و تنظیم : شوبرت آواکیان
ترانه سرا : افشین مقدم
آلبوم حس تنهایی
لیبل : آونگ
آلبوم حس تنهایی
لیبل : آونگ
متن ترانه همدم کار جدید آقای معین
کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه
خودت میدونی عادت نیست فقط دوست داشتنه محظه
کنارم هستی و بازم بهونه هامو میگیرم
میگم وای چقدر سرده میام دستاتو میگیرم
یه وقت تنها نری جایی که از تنهایی میمیرم
از اینجا تا دمه در هم بری دلشوره میگیرم
فقط تو فکر این عشقم تو فکر بودنه با هم
محاله پیشه من باشی برم سر گرم کاری شم
میدونم که یه وقتایی دلت میگیره از کارم
روزهایی که حواسم نیست میگم خیلی دوستت دارم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری
تو هم از بس منو میخوای یه جورایی خود ازاری
یه جورایی خود ازاری
کنارم هستی انگار همین نزدیکیاست دریا
مگه موهاتو وا کردی که موجش اومده اینجا
قشنگه ردپای عشق بیا بی چتر زیر برف
اگه حاله منو داری میفهمی یعنی چی این حرف
میدونم که یه وقتایی دلت میگیره از کارم
روزهایی که حواسم نیست میگم خیلی دوستت دارم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری
تو هم از بس منو میخوای یه جورایی خود ازاری
یه جورایی خود ازاری
ترانه سرا افشین مقدم
خودت میدونی عادت نیست فقط دوست داشتنه محظه
کنارم هستی و بازم بهونه هامو میگیرم
میگم وای چقدر سرده میام دستاتو میگیرم
یه وقت تنها نری جایی که از تنهایی میمیرم
از اینجا تا دمه در هم بری دلشوره میگیرم
فقط تو فکر این عشقم تو فکر بودنه با هم
محاله پیشه من باشی برم سر گرم کاری شم
میدونم که یه وقتایی دلت میگیره از کارم
روزهایی که حواسم نیست میگم خیلی دوستت دارم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری
تو هم از بس منو میخوای یه جورایی خود ازاری
یه جورایی خود ازاری
کنارم هستی انگار همین نزدیکیاست دریا
مگه موهاتو وا کردی که موجش اومده اینجا
قشنگه ردپای عشق بیا بی چتر زیر برف
اگه حاله منو داری میفهمی یعنی چی این حرف
میدونم که یه وقتایی دلت میگیره از کارم
روزهایی که حواسم نیست میگم خیلی دوستت دارم
تو هم مثل منی انگار از این دلتنگی ها داری
تو هم از بس منو میخوای یه جورایی خود ازاری
یه جورایی خود ازاری
ترانه سرا افشین مقدم
۱۳۹۰-۰۱-۰۸
بد نیست به نکتههاى زیر هم توجه کنید:
گر امروز صبح سالم از خواب برخاستید، قدر سلامتى خود را بدانید زیرا یک میلیون نفر تا یک هفته دیگر زنده نخواهند بود.
اگر تاکنون از آسیبهاى جنگ،
تنهایى در سلول زندان، عذاب شکنجه،
یا گرسنگى در امان بودهاید،
وضعیت شما از وضعیت ٥٠٠ میلیون نفر در دنیا
بهتر است.
اگر میتوانید بدون ترس از زندانى شدن یا مرگ، وارد مسجد (یا کلیسا)شوید، وضع شما از ٣ میلیون نفر در دنیا بهتر است.
اگر در یخچال شما خوراکى و غذا وجود دارد،
اگر کفش و لباس دارید،
اگر تختخواب و سرپناهى دارید،
در این صورت شما از ٧٥٪ مردم جهان ثروتمندتر هستید.
اگر در بانکى حساب دارید، و اگر در جیبتان پول دارید،
شما به ٨٪ مردم دنیا که چنین شرایطى دارند تعلق دارید.
اگر شما این نوشته را میخوانید، از سه خوشبختى بهرهمند هستید:
1- یک کسى به فکر شما بوده است.
2- شما به ٢٠٠ میلیون نفرى که قادر به خواندن نیستند تعلّق ندارید.
3- و ... شما جزو ١٪ از مردم دنیا هستید که کامپیوتر دارند.
به قول یکنفر:
طورى کار کنید که انگار نیازى به پول ندارید،
طورى عشق بورزید که انگار هرگز آزرده خاطر نشدهاید،
طورى برقصید که انگار هیچکس شما را نمیبیند،
طورى آواز بخوانید که انگار هیچکس صداى شما را نمیشنود،
و بالاخره طورى زندگى کنید که انگار زمین، بهشت است.
با تشکر از iranalive
اگر تاکنون از آسیبهاى جنگ،
تنهایى در سلول زندان، عذاب شکنجه،
یا گرسنگى در امان بودهاید،
وضعیت شما از وضعیت ٥٠٠ میلیون نفر در دنیا
بهتر است.
اگر میتوانید بدون ترس از زندانى شدن یا مرگ، وارد مسجد (یا کلیسا)شوید، وضع شما از ٣ میلیون نفر در دنیا بهتر است.
اگر در یخچال شما خوراکى و غذا وجود دارد،
اگر کفش و لباس دارید،
اگر تختخواب و سرپناهى دارید،
در این صورت شما از ٧٥٪ مردم جهان ثروتمندتر هستید.
اگر در بانکى حساب دارید، و اگر در جیبتان پول دارید،
شما به ٨٪ مردم دنیا که چنین شرایطى دارند تعلق دارید.
اگر شما این نوشته را میخوانید، از سه خوشبختى بهرهمند هستید:
1- یک کسى به فکر شما بوده است.
2- شما به ٢٠٠ میلیون نفرى که قادر به خواندن نیستند تعلّق ندارید.
3- و ... شما جزو ١٪ از مردم دنیا هستید که کامپیوتر دارند.
به قول یکنفر:
طورى کار کنید که انگار نیازى به پول ندارید،
طورى عشق بورزید که انگار هرگز آزرده خاطر نشدهاید،
طورى برقصید که انگار هیچکس شما را نمیبیند،
طورى آواز بخوانید که انگار هیچکس صداى شما را نمیشنود،
و بالاخره طورى زندگى کنید که انگار زمین، بهشت است.
با تشکر از iranalive
ترازیابی:
دوربین ترازیاب نیو:
ترازیابی دقیق:
ترازیابی دقیق با استفاده از دوربین های ترازیاب ویژه از جمله متداولترین روشها در اجرای طرحهای عمرانی و توسعه کشور می باشد اجرای پروژه هایی نظیر تهیه پروفیل های طولی مسیر رودخانه ها راهها خطوط انتقال نیرو و 000 نیازمند کار ترازیابی می باشند علاوه بر این از این روش در اجرای شبکه های ترازیابی سراسری کشوری و ایجاد نقاط پایه (کنترل زمینی ) برای تبدیل عکسهای هوایی و ماهواره ای به نقشه استفاده می گردد با وجود دقت بسیار بالای روش ترازیابی سنتی اجرای این روش بسیار زمان بر و پر هزینه بوده و تاکنون روش جایگزینی نیز برای نقشه برداران متصور نبوده است و هنوز هم بعد از گذشت سالیان این عملیات در كشور ما و تنها توسط سازمان نقشه برداری كشور ...
متصور نبوده است و هنوز هم بعد از گذشت سالیان این عملیات در كشور ما و تنها توسط سازمان نقشه برداری كشور صورت میپذیرد .
تراز یابی
مقصود از ترازیابی یا نیولمان Leveling تعیین اختلاف ارتفاع بین دو یا چندین نقطه (نسبت به هم یا نسبت به یك سطح مبنای معین)است كه با استفاده از دستگاههای مختلف و با روشهای گوناگون صورت می گیرد.منظور از ارتفاع نقطه ای مثل A فاصله قائم این نقطه از سطح ارتفاعی مبداء(ژئوئید )است .به مجموعه نقاطی كه ارتفاع آنها یكسان باشد سطح تراز می گویند.فاصله بین دو سطح تراز یا همپتانسیل تعیین كننده اختلاف ارتفاع بین نقاط واقع بر روی ان دو سطح است.چون اندازه گیری ارتفاع هر نقطه از سطح مبنا میسر نیست لذا در نقشه برداری موقعیت هر نقطه را از نظر ارتفاعی نسبت به نقطه مشخص دیگری كه ارتفاع آن نسبت به مبدا ء معلوم است تعیین میكنند و یا انكه ارتفاع را به طور نسبی (با مبداء فرضی )معین میكنند.
انواع تراز یابی
عملیات ارتفاعی از نظر دقت به صورت زیر طبقه بندی می گردد.1-تراز یابی
1-تراز یابی بسیار دقیق
2-تراز یابی دقیق درجه یك
3-تراز یابی دقیق درجه دو
4-تراز یابی درجه سه(معمولی)
5-تراز یابی درجه چهارم
ترازیابی دقیق
این عملیات كه دارای دقت زیادی است برای كارهای اجرایی دقیق انجام می شود بطور مثال كاربرد ترازیابی دقیق را می توان در صنعت و مكانیك ( جاگذاری و نصب دستگاههایی مانند توربین ، ژنراتور و … ) همچنین در صنعت و سایر مواردی كه نیاز به ترازیابی دقیق و تعیین ارتفاع دقیق دارد استفاده می شود .
به سبب دقت زیادی كه در ترازیابی مورد نظر است ، دقت ابزار و وسائلی كه در این كار استفاده می شود نیز باید از نظر مشاهده و برداشت بالا باشد . بنابراین با توجه به دقتی كه احتیاج داریم روشهای مشاهده باید به نحوی باشد كه خطاها و عوامل موثر در بوجود آمدن آنها را در مشاهدات حذف و یا به حداقل برسانیم كه این روشها می تواند به نحوی محاسباتی و یا عملیاتی باشد . مثلاً خطای كلیماسیون دستگاه را می توان با مساوی گرفتن فاصله شاخصهای عقب و جلو تا دوربین حذف كرد . در ترازیابی دقیق قرائت مستقیم 0.1 میلیمتر و دقتی كه ما حدث می زنیم 0.01 میلیمتر می باشد .
وسایل مورد نیاز جهت عملیات ترازیابی دقیق :
- دوربین N3
- شاخص دو لبة انوار دارای تراز و پایه های مخصوص آن ( میر دو لبه )
- سكل ( دو عدد )
- متر برای متر كشی
- دفترچه ترازیابی دقیق
- چكش
- چتر آفتابی
- میخ فولادی
- ریسمان (جهت سهولت كار )
ترازیاب مكانیكی N3 ویلد :
دوربین N3 كه دقیقترین ترازیاب مكانیكی است و دوربینهای دیجیتالی هم به سختی به دقت آن می رسند ، دارای میكرومتر می باشد كه برای ترازیابی سه رقم ( عدد صحیح ) بر روی میر و سه رقم بر روی میكرومتر قرائت می شود كه رقم سوم بر روی میر توسط عامل حدس زده می شود .
شاخص دو لبة انوار ( میر دو لبه ) :
این شاخصها دارای دو لبه می باشند ، به لبه ای كه اعداد كوچكتر روی آن نوشته شده است اصطلاحاً لبة كوتاه می گوییم و به لبه ای كه اعداد بزرگتر روی آن نوشته شده است لبة بلند گوییم .
ثابت میرهای انوار ، عبارت است از اختلاف قرائت لبة بلند با قرائت لبة كوتاه كه برابر با 301.550 می باشد ; یعنی در شرایط ایده آل اختلاف قرائت لبة بلند با لبة كوتاه باید برابر 301.550 باشد كه این عدد به اندازة ±0.030 قابل تغییر است یعنی اختلافهای <301.580 Δ301.520< قابل قبول می باشند .
قبل از قرار دادن میر بر روی سكل مخصوص باید حتماً حلقة مخصوص موجود برای هر میر را به انتهای آن بست و سپس میر را درون حلقه قرار داد . میرها به پایه بسته شده و به وسیلة پایه ها و تراز موجود بر روی میر ، پس از قرار گرفتن بر روی سكل تراز می شوند .
چتر صحرائی :
جهت استفاده از دوربین ترازیاب حتماً ترازیابی دقیق باید 10 دقیقه قبل از شروع به قرائت در بیرون از كیس خود قرار بگیرد تا درجه حرارت تك تك قطعات آن با محیط اطرف یكسان شود هنگامیً كه ترازیابی در زیر آفتاب انجام گیرد حتماً باید از چتر استفاده نمود و دوربین را به طور كامل در زیر سایه چتر قرار دهیم در غیر این صورت در مشاهدات ما خطا بوجود خواهد آمد . در هنگام حركت نیز دوربین باید در زیر چتر صحرایی قرار داشته باشد و در این حالت باید دوربین را جهت استقرار در نقطه جدید حركت داد ،در كل دوربین به هیچ وجه نباید در زیر آفتاب قرار گیرد .
برگ محاسبه ( مشاهدات ترازیابی دقیق ) :
برای نوشتن و محاسبةمشاهدات ترازیابی دقیق از فرم مخصوص مشاهدات استفاده می شود كه از هر سری مشاهدات دو نسخه (دو برگ) موجود است كه محاسبات بر روی نسخة دوم توسط قرائت كننده در دفتر كار انجام می گیرد .
سر برگ :
سر برگ اوراق ترازیابی باید كاملاً پر شود یعنی نوع عملیات ( رفت یا برگشت ) ، شمارة دفتر ، شماره صفحه ، صفحة مسلسل ، نام منطقه عملیاتی ، وضعیت هوا ، تاریخ و ساعت انجام عملیات و همچنین نوع و شمارة دوربین و شمارة میرها ، ایستگاه مبدا و مقصد ، دمای شروع و پایان كار و وضعیت خورشید و باد باید نوشته شود .
در مورد وضعیت خورشید و باد باید با توجه به گراف خورشید و باد عدد مربوط به این قسمت را پر كنیم (كه در قسمت محاسبات با توجه به این عدد تصحیحاتی اعمال خواهد گردید ) .
خطا ها در ترازیابی دقیق :
خطاهای مختلفی بر سر راه ترازیابی دقیق وجود دارد كه اكثراً خطای دستگاهی می باشد و می توان از آن جمله به موارد زیر اشاره نمود :
- خطای انكسار
- خطای نشست قائم میر ها و ترازیاب
- خطای كلیماسیون دستگاه
- خطای قائم نبودن میر ها
- خطای درجه بندی میر و …
كنترل ابزار ترازیابی دقیق :
- كنترل تراز میرهای انوار
وسایل مورد نیاز جهت آزمایش دوربین جهت كنترل خطای قائم نبودن میر ها (خطای تراز میرهای انوار) :
- دوربین تئودولیت (2 دستگاه)
- سه پایه(دو عدد)
- میر انوار )كه برای ترازیابی دقیق استفاده می گردد و یا قرار است تراز آنها كنترل شوند(
- متر
- میخ فولادی
- چكش
- آچارهای مخصوص
نحوه كنترل :
جهت انجام عملیات ترازیابی ، قبل از هر اقدامی حتماً باید تجهیزات مربوطه كنترل گردد .یكی از این كنترلها ، كنترل كردن ترازهای تعبیه شده بر روی میرهای مورد استفاده در این عملیات است .
كنترل تراز بودن میر (انوار) :
برای كنترل تراز هر یك از میرها ابتدا توسط یك دوربین تئودولیت و متر دو امتداد عمود بر هم پیدا میكنیم ( حتی الامكان به صورتی كه تشكیل یك مثلث متساوی الاضلاع را بدهند) .
پس از پیاده كردن دو امتداد عمود بر هم از دو دوربین تئودولیت موجود یكی را در انتهای یك امتداد و دیگری را در انتهای امتداد دیگر قرار میدهیم و به طور كامل این دو دوربین را به طور دقیق در نقطه انتهای هریك از امتدادهای پیاده شده استقرار میدهیم .
در مرحله بعدی میر انواری كه قرار است تراز آن كنترل گردد در محل تقاطع دو امتدا پیاده شده باید قرار داده شود این استقرار به این نحو باید انجام پذیرد كه ابتدا سكل را بر روی نقطه تقاطع قرار میدهیم و سپس میر انوار را بر روی آن به نحوی سوار میكنیم كه دو میله نگهدارنده میر هر یك در راستای هر كدام از امتدادهای پیاده شده مورد نظر قرار گیرد پس از انجام این عمل میر را تراز میكنیم .
پس از تراز كردن میرها عاملی كه در پشت یكی از این دوربینها قرار دارد تار قائم دوربین مورد نظر را به گوشه انتهای میری كه در محل تقاطع قرار دارد و تراز شده نشانه روی میكند (به طور دقیق بر لبه كناری میر نشانه روی میكند) ، سپس تلسكوپ تئودولیت مورد نظر را حول محور افقی(ثانویه) دوربین به آرامی و روبه سمت بالا حركت میدهد و كنترل میكند تا ، تار قائم دقیقاً بر روی لبه كناری میر مورد نظر حركت كند اگر تارقائم در حركت رو به بالا بروی لبه حركت نكرد ، باید عاملی كه در پشت دوربین قرار دارد به عامل دیگری كه در كنار میر ایستاده علامت دهد و عاملی كه در كنار میر قرار دارد با استفاده از گیره نگهدارنده ای كه عمود بر امتداد استقرار دوربین است به میزانی جا به جا كند كه عامل مستقر در پشت دوربین علامتی مبنی بر قرار داشتن تار قائم دوربین بر لبه میردر كل طول جابه جای تلسكوپی دوربین قرار داشته باشد .
این عملیات را عیناً برای امتداد دیگر نیز انجام میدهیم . این پروسه تا زمانی كه لبه های انتخاب شده دو طرف میر مورد نظر بر روی تار قائم تلسكوپ هر دو دربین بدون انحراف (از تارها) مشاهده شود .
در این زمان اگر حباب میر مورد نظر از حلقه میانی خارج شده باشد نشانگر این است كه تراز میر ما كالیبره نیست در این حالت برای كالیبره كردن تراز با استفاده از آچارهای مخصوص پیچهای تراز مورد نظر را به نحوی تغییر میدهیم كه حباب دقیقاً در وسط تراز قرار گیرد .
منبع :www.toutal.mihanblog.com
آموزش دوربین توتال استیشن
نرم افزار تخلیه دوربین توتال استیشن
نرم افزار تخلیه دوربین توتال استیشن
http://147404.20upload.net/files/1389/bahman/TransIt.zip
http://147404.20upload.net/files/1389/bahman/TransIt.zip
آموزش محاسبه ی حجم عملیات خاکی
آموزش محاسبه ی حجم عملیات خاکی با نرم افزار AutoCAD Land Desktop
http://9347.20upload.net/files/1389/bahman/Land.pdf
عجب صبری خدا دارد !
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم، همان یک لحظه اول که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان، جهان را با همه زیبایی و زشتی برروی یک گرد ویرانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم که در همسایه صدها گرسنه، چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم، نخستین نعره مستانه را خاموش آن دم بر لب پیمانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم که میدیدم یکی عریان و لرزان و دیگری پوشیده از صد جامه رنگین زمین و آسمان را واژگون مستانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم نه طاعت میپذیرفتم، نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده ، پاره پاره در کف زاهد نمایان، سبحه صد دانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان، هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو ، آواره و دیوانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اکر من جای او بودم بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان، سراپای وجود بی وفا معشوق را، پروانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم به عرش کبریایی، با همه صبر خدایی ، تا که میدیدم عزیز نابجایی، ناز بر یک ناروا گردیده خواری میفروشد، گردش این چرخ را وارونه، بی صبرانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم. که میدیدم مشوش عارف و عامی، ز برق فتنه این علم عالم سوز مردم کش ،بجز اندیشه عشق و وفا، معدوم هر فکری ، در این دنیای پر افسانه میکردم .
عجب صبری خدا دارد !
چرا من جای او باشم؟ همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد ، و گرنه من بجای او چو بودم ،یک نفس کی عادلانه سازشی ، با جاهل و فرزانه میکردم .
اگر من جای او بودم، همان یک لحظه اول که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان، جهان را با همه زیبایی و زشتی برروی یک گرد ویرانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم که در همسایه صدها گرسنه، چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم، نخستین نعره مستانه را خاموش آن دم بر لب پیمانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم که میدیدم یکی عریان و لرزان و دیگری پوشیده از صد جامه رنگین زمین و آسمان را واژگون مستانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم نه طاعت میپذیرفتم، نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده ، پاره پاره در کف زاهد نمایان، سبحه صد دانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان، هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو ، آواره و دیوانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اکر من جای او بودم بگرد شمع سوزان دل عشاق سرگردان، سراپای وجود بی وفا معشوق را، پروانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم به عرش کبریایی، با همه صبر خدایی ، تا که میدیدم عزیز نابجایی، ناز بر یک ناروا گردیده خواری میفروشد، گردش این چرخ را وارونه، بی صبرانه میکردم.
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم. که میدیدم مشوش عارف و عامی، ز برق فتنه این علم عالم سوز مردم کش ،بجز اندیشه عشق و وفا، معدوم هر فکری ، در این دنیای پر افسانه میکردم .
عجب صبری خدا دارد !
چرا من جای او باشم؟ همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد ، و گرنه من بجای او چو بودم ،یک نفس کی عادلانه سازشی ، با جاهل و فرزانه میکردم .
۱۳۹۰-۰۱-۰۷
منابع کارشناسی ارشد شهرسازی
درس ضریب تعداد سوالات
زبان عمومی و تخصصی 2 30
مباحث عمومی شهرسازی ایران 2 30
مبانی نظری برنامهریزی شهری و منطقهای 3 30
تاریخ شهر و شهرسازی 3 30
آمار و ریاضیات 2 30
ظرفیت دورههای روزانه دانشگاههای سراسری در گرايش برنامهريزی
شهری و منطقهای
دانشگاه ظرفیت پذیرش
تهران 8
شهيد بهشتی 12
علم و صنعت 5
تربيت مدرس 10
هنر تهران 6
قزوین 7
شيراز 12
هنر اصفهان 10
کل ظرفیت پذیرش: 70
ظرفیت دورههای شبانه دانشگاههای سراسری در گرايش برنامهريزی
شهری و منطقهای
دانشگاه ظرفیت پذیرش
تهران 4
علم و صنعت 5
تربیت مدرس 12
هنر تهران 4
قزوین 4
شيراز 4
هنر اصفهان 5
منابع اصلی برنامهریزی شهری و منطقهای
درس زبان عمومی و تخصصی
1. خسروی، نغمه؛ جزوهی درس زبان عمومی کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ تهران: خانهی شهرسازان ایران؛ 1386.
2. حمیده، سارا؛ جزوهی درس زبان تخصصی کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ تهران: خانهی شهرسازان ایران؛ 1386.
3. کوآن، رابرت؛ فرهنگ شهرسازی؛ تهران: آذرخش؛ 1386.
4. فرهادی، حسین؛ انگلیسی برای دانشجویان رشتهی شهرسازی؛ تهران: سمت؛ 1384.
5. Thomas, BJ- Elementary Vocabulary- ناشر: بوستان کتاب
6. Matthiesen, Steven J., Essential Words for the TOEFL, ناشر: شمیم
درس مباحث عمومی شهرسازی ایران
1. یالپانیان، علی؛ مجوعه نکات و پرسشهای چهارگزینهای طبقهبندی شده کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ 1385.
2. یالپانیان، علی؛ جزوهی درس مباحث عمومی شهرسازی ایران کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ تهران: خانهی شهرسازان ایران؛ 1386.
3. قريب، فريدون؛ شبکه ارتباطی در طراحی شهری؛ تهران: دانشگاه تهران؛ 1376.
4. حکمتنیا، حسن و ابوالفضل قنبری هفتچشمه؛ اصول و روشهای برنامهریزی شهری؛ یزد: مفاخر؛ 1385.
5. شيعه، اسماعيل؛ مقدمه ای بر مبانی برنامه ريزی شهری؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت ايران، مرکز انتشارات، 1379.
6. زياری، کرامت ا...؛ برنامه ريزی شهرهای جديد؛ تهران: سازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)؛ 1379.
7. مجتهدزاده، غلامحسين؛ برنامه ريزی شهری در ايران- انتشارات پيام نور
8. کتاب سبز (راهنمای شهرداريها)-جلد پنجم: طرحهای شهری در ايران
9. دانشور، تورج، طرح ريزی کالبدی و برنامه ريزی منطقهای در ايران، آذرخش، چاپ اول 1381
10. احسن، مجيد ، مجموعه قوانين و مقررات شهرسازی، مرکز مطالعات و تحقيقات شهرسازی و معماری ايران، چاپ اول 1382
11. مقررات شهرسازی و معماری و طرحهای توسعه و عمران، مصوب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران؛ ناشر: دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران.
درس مبانی نظری برنامهریزی شهری و منطقهای
1. یالپانیان، علی؛ مجوعه نکات و پرسشهای چهارگزینهای طبقهبندی شده کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ 1385.
2. یالپانیان، علی؛ جزوهی درس مبانی نظری برنامهریزی شهری و منطقهای کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ تهران: خانهی شهرسازان ایران؛ 1386.
3. معصومی اشکوری، سید حسن؛ اصول و مبانی برنامهریزی منطقهای؛ تهران: پیام؛ 1385.
4. زیاری، کرامتا.....؛ برنامهریزی کاربری اراضی شهری.
5. شيعه، اسماعيل؛ مقدمه ای بر مبانی برنامه ريزی شهری؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت ايران، مرکز انتشارات، 1379.
6. دانشور، تورج، طرح ريزی کالبدی و برنامه ريزی منطقهای در ايران، آذرخش، چاپ اول 1381
7. احسن، مجيد ، مجموعه قوانين و مقررات شهرسازی، مرکز مطالعات و تحقيقات شهرسازی و معماری ايران، چاپ اول 1382
8. حکمتنیا، حسن و ابوالفضل قنبری هفتچشمه؛ اصول و روشهای برنامهریزی شهری؛ یزد: مفاخر؛ 1385.
9. زياری، کرامت ا....؛ اصول و روشهای برنامه ريزی منطقه ای؛ يزد: دانشگاه يزد؛ 1378.
10. مشهدی زاده دهاقانی، ناصر؛ تحليلی از ويژگيهای برنامه ريزی شهری در ايران؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت ايران؛ چاپ سوم؛ 1378
11. شیعه، اسماعیل؛ با شهر و منطقه در ايران؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت؛ 1378.
12. عزیزی، محمدمهدی؛ تراکم و کاربردهای آن در شهرسازی؛ تهران: وزارت مسکن و شهرسازی؛ 1384.
13. ربانی، رسول، جامعه شناسی شهری، سمت، چاپ اول 1381
14. رهنمایی، محمدتقی؛ فرآیند برنامهریزی شهری ایران؛ تهران: سمت؛ 1383.
15. حسینی، سیدعلی؛ مبانی فنی و اجرایی حقوق شهری و منطقه¬ای در ایران؛ انتشارات حق¬شناس؛ چاپ اول: 1385.
16. خمر، غلامعلی؛ اصول و مبانی جغرافیای شهری؛ نشر قومس؛ چاپ اول: 1385.
17. حکت¬نیا، حسن و میر نجف موسوی؛ کاربرد مدل در جغرافیا با تاکید بر برنامه¬ریزی شهری و ناحیه¬ای؛ انتشارات علم نوین؛ چاپ اول: 1385.
18. مهدی¬زاده، جواد؛ برنامه¬ریزی راهبردی توسعه¬ی شهری (تجربیات اخیر جهانی و جایگاه آن در ایران)؛ وزارت مسکن و شهرسازی؛ چاپ دوم: 1385.
19. فرید، یدا....؛ جغرافیا و شهرشناسی؛ انتشارات دانشگاه تبریز؛ چاپ پنجم 1382.
درس تاریخ شهر و شهرسازی
1. یالپانیان، علی؛ مجوعه نکات و پرسشهای چهارگزینهای طبقهبندی شده کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ 1385.
2. یالپانیان، علی؛ جزوهی درس تاریخ شهر و شهرسازی کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ تهران: خانهی شهرسازان ایران؛ 1386.
3. پاکزاد، جهانشاه؛ جزوهی درس تاریخ شهرسازی جهان.
4. پاکزاد، جهانشاه؛ سیر اندیشهها در شهرسازی؛ جلد اول و دوم؛ شرکت عمران شهرهای جدید.
5. مشهدی زاده دهاقانی، ناصر؛ تحليلی از ويژگيهای برنامه ريزی شهری در ايران؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت ايران؛ چاپ سوم؛ 1378
6. شیعه، اسماعیل؛ با شهر و منطقه در ايران؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت؛ 1378.
7. موريس، جيمز؛ تاريخ شکل شهر، تا انقلاب صنعتی؛ ترجمه: راضيه رضازاده؛ تهران: انتشارات دانشگاه علم و صنعت ايران، چاپ دوم، 1374.
8. حبیبی، سید محسن؛ از شار تا شهر؛ تهران: دانشگاه تهران؛ 1378.
9. استروفسکی، واتسلاف؛ شهرسازي معاصر، از نخستين سرچشمهها تا منشور آتن؛ ترجمه: لادن اعتضادی؛ تهران: مرکز نشر دانشگاهی؛ 1378.
10. کامروا، سیدمحمدعلی؛ مقدمهای بر شهرسازی معاصر ایران؛ تهران: دانشگاه تهران؛ 1384.
11. سلطانزاده، حسین؛ مقدمهای بر تاریخ شهر و شهرنشینی در ایران؛ نشر آبی (مرکز نظر دانشگاهی).
12. حبیبی، سیدمحسن؛ شرح جریانهای فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر؛ دفتر پژوهشهای فرهنگی.
13. ممفورد، لوییز؛ مدنیت و جامعهی مدنی در بستر تاریخ؛ ترجمهی احمد عظیمی بلوریان؛ خدمات فرهنگی رسا؛ 1381.
درس آمار و ریاضیات
1. پورمحمدرضا، نوید؛ جزوهی درس آمار و ریاضیات کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ تهران: خانهی شهرسازان ایران؛ 1386.
2. رنجبران، هادی؛ آمار و احتمال؛ نشر کتاب دانشگاهی.
3. ابراهیم، ایرج و جمشید صالحی صدقیانی؛ آمار و کاربرد آن در مدیریت؛ نشر هستان.
4. رنجبران، هادی؛ ریاضیات؛ نشر کتاب دانشگاهی.
5. آریافر، ایرج؛ ریاضیات عمومی؛ پوران پژوهش.
زبان عمومی و تخصصی 2 30
مباحث عمومی شهرسازی ایران 2 30
مبانی نظری برنامهریزی شهری و منطقهای 3 30
تاریخ شهر و شهرسازی 3 30
آمار و ریاضیات 2 30
ظرفیت دورههای روزانه دانشگاههای سراسری در گرايش برنامهريزی
شهری و منطقهای
دانشگاه ظرفیت پذیرش
تهران 8
شهيد بهشتی 12
علم و صنعت 5
تربيت مدرس 10
هنر تهران 6
قزوین 7
شيراز 12
هنر اصفهان 10
کل ظرفیت پذیرش: 70
ظرفیت دورههای شبانه دانشگاههای سراسری در گرايش برنامهريزی
شهری و منطقهای
دانشگاه ظرفیت پذیرش
تهران 4
علم و صنعت 5
تربیت مدرس 12
هنر تهران 4
قزوین 4
شيراز 4
هنر اصفهان 5
منابع اصلی برنامهریزی شهری و منطقهای
درس زبان عمومی و تخصصی
1. خسروی، نغمه؛ جزوهی درس زبان عمومی کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ تهران: خانهی شهرسازان ایران؛ 1386.
2. حمیده، سارا؛ جزوهی درس زبان تخصصی کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ تهران: خانهی شهرسازان ایران؛ 1386.
3. کوآن، رابرت؛ فرهنگ شهرسازی؛ تهران: آذرخش؛ 1386.
4. فرهادی، حسین؛ انگلیسی برای دانشجویان رشتهی شهرسازی؛ تهران: سمت؛ 1384.
5. Thomas, BJ- Elementary Vocabulary- ناشر: بوستان کتاب
6. Matthiesen, Steven J., Essential Words for the TOEFL, ناشر: شمیم
درس مباحث عمومی شهرسازی ایران
1. یالپانیان، علی؛ مجوعه نکات و پرسشهای چهارگزینهای طبقهبندی شده کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ 1385.
2. یالپانیان، علی؛ جزوهی درس مباحث عمومی شهرسازی ایران کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ تهران: خانهی شهرسازان ایران؛ 1386.
3. قريب، فريدون؛ شبکه ارتباطی در طراحی شهری؛ تهران: دانشگاه تهران؛ 1376.
4. حکمتنیا، حسن و ابوالفضل قنبری هفتچشمه؛ اصول و روشهای برنامهریزی شهری؛ یزد: مفاخر؛ 1385.
5. شيعه، اسماعيل؛ مقدمه ای بر مبانی برنامه ريزی شهری؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت ايران، مرکز انتشارات، 1379.
6. زياری، کرامت ا...؛ برنامه ريزی شهرهای جديد؛ تهران: سازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)؛ 1379.
7. مجتهدزاده، غلامحسين؛ برنامه ريزی شهری در ايران- انتشارات پيام نور
8. کتاب سبز (راهنمای شهرداريها)-جلد پنجم: طرحهای شهری در ايران
9. دانشور، تورج، طرح ريزی کالبدی و برنامه ريزی منطقهای در ايران، آذرخش، چاپ اول 1381
10. احسن، مجيد ، مجموعه قوانين و مقررات شهرسازی، مرکز مطالعات و تحقيقات شهرسازی و معماری ايران، چاپ اول 1382
11. مقررات شهرسازی و معماری و طرحهای توسعه و عمران، مصوب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران؛ ناشر: دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران.
درس مبانی نظری برنامهریزی شهری و منطقهای
1. یالپانیان، علی؛ مجوعه نکات و پرسشهای چهارگزینهای طبقهبندی شده کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ 1385.
2. یالپانیان، علی؛ جزوهی درس مبانی نظری برنامهریزی شهری و منطقهای کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ تهران: خانهی شهرسازان ایران؛ 1386.
3. معصومی اشکوری، سید حسن؛ اصول و مبانی برنامهریزی منطقهای؛ تهران: پیام؛ 1385.
4. زیاری، کرامتا.....؛ برنامهریزی کاربری اراضی شهری.
5. شيعه، اسماعيل؛ مقدمه ای بر مبانی برنامه ريزی شهری؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت ايران، مرکز انتشارات، 1379.
6. دانشور، تورج، طرح ريزی کالبدی و برنامه ريزی منطقهای در ايران، آذرخش، چاپ اول 1381
7. احسن، مجيد ، مجموعه قوانين و مقررات شهرسازی، مرکز مطالعات و تحقيقات شهرسازی و معماری ايران، چاپ اول 1382
8. حکمتنیا، حسن و ابوالفضل قنبری هفتچشمه؛ اصول و روشهای برنامهریزی شهری؛ یزد: مفاخر؛ 1385.
9. زياری، کرامت ا....؛ اصول و روشهای برنامه ريزی منطقه ای؛ يزد: دانشگاه يزد؛ 1378.
10. مشهدی زاده دهاقانی، ناصر؛ تحليلی از ويژگيهای برنامه ريزی شهری در ايران؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت ايران؛ چاپ سوم؛ 1378
11. شیعه، اسماعیل؛ با شهر و منطقه در ايران؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت؛ 1378.
12. عزیزی، محمدمهدی؛ تراکم و کاربردهای آن در شهرسازی؛ تهران: وزارت مسکن و شهرسازی؛ 1384.
13. ربانی، رسول، جامعه شناسی شهری، سمت، چاپ اول 1381
14. رهنمایی، محمدتقی؛ فرآیند برنامهریزی شهری ایران؛ تهران: سمت؛ 1383.
15. حسینی، سیدعلی؛ مبانی فنی و اجرایی حقوق شهری و منطقه¬ای در ایران؛ انتشارات حق¬شناس؛ چاپ اول: 1385.
16. خمر، غلامعلی؛ اصول و مبانی جغرافیای شهری؛ نشر قومس؛ چاپ اول: 1385.
17. حکت¬نیا، حسن و میر نجف موسوی؛ کاربرد مدل در جغرافیا با تاکید بر برنامه¬ریزی شهری و ناحیه¬ای؛ انتشارات علم نوین؛ چاپ اول: 1385.
18. مهدی¬زاده، جواد؛ برنامه¬ریزی راهبردی توسعه¬ی شهری (تجربیات اخیر جهانی و جایگاه آن در ایران)؛ وزارت مسکن و شهرسازی؛ چاپ دوم: 1385.
19. فرید، یدا....؛ جغرافیا و شهرشناسی؛ انتشارات دانشگاه تبریز؛ چاپ پنجم 1382.
درس تاریخ شهر و شهرسازی
1. یالپانیان، علی؛ مجوعه نکات و پرسشهای چهارگزینهای طبقهبندی شده کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ 1385.
2. یالپانیان، علی؛ جزوهی درس تاریخ شهر و شهرسازی کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ تهران: خانهی شهرسازان ایران؛ 1386.
3. پاکزاد، جهانشاه؛ جزوهی درس تاریخ شهرسازی جهان.
4. پاکزاد، جهانشاه؛ سیر اندیشهها در شهرسازی؛ جلد اول و دوم؛ شرکت عمران شهرهای جدید.
5. مشهدی زاده دهاقانی، ناصر؛ تحليلی از ويژگيهای برنامه ريزی شهری در ايران؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت ايران؛ چاپ سوم؛ 1378
6. شیعه، اسماعیل؛ با شهر و منطقه در ايران؛ تهران: دانشگاه علم و صنعت؛ 1378.
7. موريس، جيمز؛ تاريخ شکل شهر، تا انقلاب صنعتی؛ ترجمه: راضيه رضازاده؛ تهران: انتشارات دانشگاه علم و صنعت ايران، چاپ دوم، 1374.
8. حبیبی، سید محسن؛ از شار تا شهر؛ تهران: دانشگاه تهران؛ 1378.
9. استروفسکی، واتسلاف؛ شهرسازي معاصر، از نخستين سرچشمهها تا منشور آتن؛ ترجمه: لادن اعتضادی؛ تهران: مرکز نشر دانشگاهی؛ 1378.
10. کامروا، سیدمحمدعلی؛ مقدمهای بر شهرسازی معاصر ایران؛ تهران: دانشگاه تهران؛ 1384.
11. سلطانزاده، حسین؛ مقدمهای بر تاریخ شهر و شهرنشینی در ایران؛ نشر آبی (مرکز نظر دانشگاهی).
12. حبیبی، سیدمحسن؛ شرح جریانهای فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر؛ دفتر پژوهشهای فرهنگی.
13. ممفورد، لوییز؛ مدنیت و جامعهی مدنی در بستر تاریخ؛ ترجمهی احمد عظیمی بلوریان؛ خدمات فرهنگی رسا؛ 1381.
درس آمار و ریاضیات
1. پورمحمدرضا، نوید؛ جزوهی درس آمار و ریاضیات کنکور کارشناسیارشد شهرسازی (برنامهریزی و طراحی شهری)؛ تهران: خانهی شهرسازان ایران؛ 1386.
2. رنجبران، هادی؛ آمار و احتمال؛ نشر کتاب دانشگاهی.
3. ابراهیم، ایرج و جمشید صالحی صدقیانی؛ آمار و کاربرد آن در مدیریت؛ نشر هستان.
4. رنجبران، هادی؛ ریاضیات؛ نشر کتاب دانشگاهی.
5. آریافر، ایرج؛ ریاضیات عمومی؛ پوران پژوهش.
اشتباهات رایج در تیپ زدن
1) رنگ بیش از حد
استفاده از رنگ های زیاد باعث می شود که توجه دیگران نسبت به شما جلب شود البته نه توجهی که منجر به قرار ملاقات شود. سعی کنید در لباس هایتان بیش از ۳ رنگ استفاده نکنید و تا آنجا که می توانید پوشش خود را ساده نگه دارید.
سعی کنید از مکمل های رنگی استفاده کنید. رنگهایی که متضاد یکدیگر هستند تکمیل کننده هم نیز باشند (مثلا بنفش و زرد یا آبی و نارنجی) رنگ هایی که به هم نزدیک می باشند به نام رنگ های "هم خانواده" شناخته می شوند. (مثل زرد و نارنجی) زمانی که می خواهید لباس بپوشید باید سعی کنید که از رنگ های متضاد و یا رنگ های هم خانواده استفاده کنید. اگر لباس هایتان روشن هستند باید کفش هایتان نیز روشن باشند ولی اگر لباس های تیره بر تن می کنید کفش شما نیز باید تیره باشد.
۲) طرح بیش از اندازه
همانطور که در مقاله قبلی هم خواندید برای ست کردن رنگ و طرح پارچه باید از لباس هایی استفاده کنید که بیش از ۳ طرح نداشته باشند. بهتر است لباس شما دارای یک یا دو طرح متنوع تک رنگ باشد.البته پیشنهاد ما این است که از لباس هایی استفاده کنید که تنها دارای یک طرح معین می باشند (مثلا دارای گل های ساده سفید رنگ باشند و یا در پشت آنها مارک کوچکی باشد) و همیشه همان را بر تن کنید.
۳) پارچه اضافی
برخی از افراد تصور می کنند که هر پارچه مختص طبقه خاصی از افراد اجتماع است. معمولا ابریشم از کتان رسمی تر است. و پارچه لینن نیز از دور داد می زند که با مخمل متفاوت است! چرم هم همیشه خیلی مردانه تر از فاستونی است. برای اینکه در میان این همه پارچه های مختلف به دام نیفتید می توانید لباس های تابستانی و زمستانی خود را از هم جدا کنید. لباس های زمستانی معمولا کلفت تر، سنگین تر و زبر تر هستند. پارچه های تابستانی نیز از الیاف طبیعی درست شده و بسیار نازک و خنک هستند. آنها را از هم دور نگه دارید تا دچار اشتباه نشوید.
۴) لباس های لکه دار
بهتر است از لباس های لکه دار پیش از اینکه روی آب را به خود ببینند در زیر سایر لباس ها استفاده کنید. بهتر است هر روز زمانی را به این کار اختصاص دهید که لباس های خود را برای وجود لکه وارسی کنید. به علاوه زمانی که آنها را شستید باز هم نگاه دوباره ای داشته باشید تا مبادا لکه ای از چشم شما دور نمانده باشد.
۵) لباس فصل دیگری را پوشیدن
اگر شما در جایی زندگی می کنید که دارای آب و هوای گرم است، خوش شانس هستید. لباس های شما باید مختص یک فصل (بهار/تابستان) باشد. اما اگر مانند بسیاری از افراد در جایی زندگی می کنید که دارای آب و هوای متنوعی است باید در کمد لباس های خود جایی را برای ذخیره لباس هایی که به درد فصل حاضر نمی خورند باز کنید. همانطور که از قدیم گفته اند "از دل برود هر آنچه از دیده برفت." هر چه که آن پیراهن های لینن را از کت های پشمی دور تر نگه دارید خیلی کمتر اتفاق می افتد که آنها را به طور اتفاقی با هم ست کنید.
۶) شلوارهای خیلی بلند یا خیلی کوتاه
حتی اگر از سایز خودتان مطمئن هستید اما باز هم شلوارهایتان را پیش از خرید یکبار پرو کنید. سایز لباس هایی که دارای مارک های متفاوتی می باشند مختلف است. و همیشه این قوانین را نیز به خاطر داشته باشید: شلوارهای ارتشی و پارچه ای باید تا بالای پاشنه کفش شما بیایند. شلوارهای جین می توانند تا انتهای پاشنه کفش نیز کشیده شوند. قد هر شلواری که بیش از این اندازه باشد برای شما بلند است. زمانی که راه می روید شلوار شما نباید آنقدر کوتاه باشد که جوراب هایتان از زیر آن معلوم شود. زمانی که می نشینید شلوار شما نباید بیش از چند سانت به بالای جورابتان رود.
۷) شلوارهایی که بالا می ایستند
اگر شما دارای کمر باریکی هستید (پاهای بلند اما کمر کوچکی دارید) از شلوارهای جین و ارتشی استفاده کنید که جیب آن در جلو قرار داشته باشد و نه در طرفین. یک حقه دیگری که در این جا می توانید به کار ببرید این است که شلواری خریداری کنید که بزرگتر از سایز شما باشد. این کار باعث می شود که اندام شما پرتر جلوه کند، همچنین قد شلوار نیز بلند تر شده و پاهای شما را ناقص جلوه نمی دهد.
۸) تی شرت هایی که خیلی بلند و یا کوتاه هستند
اگر تی شرت شما خیلی بلند است نباید آنرا هیچ گاه داخل شلوار خود کنید. بر روی این مطلب تاکید داریم. تی شرت باید کمی پایین تر از ناف شما قرار گیرید. هر چیزی که از این مقدار پایین تر باشد بلند است و اگر بالاتر بایستد برایتان کوتاه است. باید مارکی را پیدا کنید که سایز هایش متناسب با اندام شما باشد.
۹) تی شرت های "شلوغ"
از تی شرت های تک رنگ استفاده کنید و از پوشیدن لباس های پر زرق و برق، دارای لگو و کلمات ناپسند به شدت پرهیز کنید. تی شرت های ساده خیلی راحت تر با پلوور و ژاکتهای مختلف ست می شوند.
۱۰) لباس های چروک
چاره کار شما بسیار ساده است: باید یک اتو و میز آنرا خریداری کنید. اما اگر در حال مسافرت هستید می توانید بر روی محل چروکیدگی کمی آب بریزید و سپس سشوار را بر روی آن بگیرید و با دست محل مورد نظر را صاف کنید. با این کار لباس شما از آن چروکیدگی در می آید. علاوه بر این من آقایونی را دیدیم که این کار را به راحتی در دستشویی های عمومی با دست خشک کن ها انجام می دهند! شاید کار خوبی نباشد اما جواب می دهد.
۱۱) کراواتی که درست بسته نشده
کراوات باید تا روی سگک کمربند شما پایین بیاید و بر روی گره آن نیز باید یک فرو رفتگی محسوسی دیده شود. برای اینکه شاهد این فرورفتگی باشید باید زمانیکه در حال بستن گره کراوات هستید انگشت اشاره خود را در زیر ان قرار دهید و قبل از محکم کردن گره انگشت خود را از زیر آن به آرامی در بیاورید.
۱۲) صندل با جوراب
برای مبتدی ها بهتر است که اصلا فکر جوراب پوشیدن را از سر بیرون کنند. اما اگر پوشیدن جوراب اجباری است پیشنهاد می کنیم از جوراب هایی استفاده کنید که اندازه آنها فقط تا قوزک پا است و آنها را با اسنیکرهای نخی و یا کفش های پارچه ای ست کنید.
۱۳) زمان اصلاح صورت نقطه ای را جا بگذارید
بعد از اصلاح کردن از ژل پاک کننده استفاده کنید تا بتوانید تمام پوست صورت خود را ببینید. همچنین می توانید یک آینه دستی تهیه کنید تا صورت خود را از نزدیک تر ببینید و اگر جایی اصلاح نکرده باقی مانده بود آنرا راحت تر پیدا کنید.
۱۴) موهای وسط ابرو
یکبار در هفته موهای وسط ابروهای خود را بردارید یا آنها را شیو کنید. البته می توانید به سراغ لیزر بروید تا برای همیشه از شر آنها خلاص شوید. با یک یا دو جلسه میتوانید تمام آنها را از بین ببرید.
استفاده از رنگ های زیاد باعث می شود که توجه دیگران نسبت به شما جلب شود البته نه توجهی که منجر به قرار ملاقات شود. سعی کنید در لباس هایتان بیش از ۳ رنگ استفاده نکنید و تا آنجا که می توانید پوشش خود را ساده نگه دارید.
سعی کنید از مکمل های رنگی استفاده کنید. رنگهایی که متضاد یکدیگر هستند تکمیل کننده هم نیز باشند (مثلا بنفش و زرد یا آبی و نارنجی) رنگ هایی که به هم نزدیک می باشند به نام رنگ های "هم خانواده" شناخته می شوند. (مثل زرد و نارنجی) زمانی که می خواهید لباس بپوشید باید سعی کنید که از رنگ های متضاد و یا رنگ های هم خانواده استفاده کنید. اگر لباس هایتان روشن هستند باید کفش هایتان نیز روشن باشند ولی اگر لباس های تیره بر تن می کنید کفش شما نیز باید تیره باشد.
۲) طرح بیش از اندازه
همانطور که در مقاله قبلی هم خواندید برای ست کردن رنگ و طرح پارچه باید از لباس هایی استفاده کنید که بیش از ۳ طرح نداشته باشند. بهتر است لباس شما دارای یک یا دو طرح متنوع تک رنگ باشد.البته پیشنهاد ما این است که از لباس هایی استفاده کنید که تنها دارای یک طرح معین می باشند (مثلا دارای گل های ساده سفید رنگ باشند و یا در پشت آنها مارک کوچکی باشد) و همیشه همان را بر تن کنید.
۳) پارچه اضافی
برخی از افراد تصور می کنند که هر پارچه مختص طبقه خاصی از افراد اجتماع است. معمولا ابریشم از کتان رسمی تر است. و پارچه لینن نیز از دور داد می زند که با مخمل متفاوت است! چرم هم همیشه خیلی مردانه تر از فاستونی است. برای اینکه در میان این همه پارچه های مختلف به دام نیفتید می توانید لباس های تابستانی و زمستانی خود را از هم جدا کنید. لباس های زمستانی معمولا کلفت تر، سنگین تر و زبر تر هستند. پارچه های تابستانی نیز از الیاف طبیعی درست شده و بسیار نازک و خنک هستند. آنها را از هم دور نگه دارید تا دچار اشتباه نشوید.
۴) لباس های لکه دار
بهتر است از لباس های لکه دار پیش از اینکه روی آب را به خود ببینند در زیر سایر لباس ها استفاده کنید. بهتر است هر روز زمانی را به این کار اختصاص دهید که لباس های خود را برای وجود لکه وارسی کنید. به علاوه زمانی که آنها را شستید باز هم نگاه دوباره ای داشته باشید تا مبادا لکه ای از چشم شما دور نمانده باشد.
۵) لباس فصل دیگری را پوشیدن
اگر شما در جایی زندگی می کنید که دارای آب و هوای گرم است، خوش شانس هستید. لباس های شما باید مختص یک فصل (بهار/تابستان) باشد. اما اگر مانند بسیاری از افراد در جایی زندگی می کنید که دارای آب و هوای متنوعی است باید در کمد لباس های خود جایی را برای ذخیره لباس هایی که به درد فصل حاضر نمی خورند باز کنید. همانطور که از قدیم گفته اند "از دل برود هر آنچه از دیده برفت." هر چه که آن پیراهن های لینن را از کت های پشمی دور تر نگه دارید خیلی کمتر اتفاق می افتد که آنها را به طور اتفاقی با هم ست کنید.
۶) شلوارهای خیلی بلند یا خیلی کوتاه
حتی اگر از سایز خودتان مطمئن هستید اما باز هم شلوارهایتان را پیش از خرید یکبار پرو کنید. سایز لباس هایی که دارای مارک های متفاوتی می باشند مختلف است. و همیشه این قوانین را نیز به خاطر داشته باشید: شلوارهای ارتشی و پارچه ای باید تا بالای پاشنه کفش شما بیایند. شلوارهای جین می توانند تا انتهای پاشنه کفش نیز کشیده شوند. قد هر شلواری که بیش از این اندازه باشد برای شما بلند است. زمانی که راه می روید شلوار شما نباید آنقدر کوتاه باشد که جوراب هایتان از زیر آن معلوم شود. زمانی که می نشینید شلوار شما نباید بیش از چند سانت به بالای جورابتان رود.
۷) شلوارهایی که بالا می ایستند
اگر شما دارای کمر باریکی هستید (پاهای بلند اما کمر کوچکی دارید) از شلوارهای جین و ارتشی استفاده کنید که جیب آن در جلو قرار داشته باشد و نه در طرفین. یک حقه دیگری که در این جا می توانید به کار ببرید این است که شلواری خریداری کنید که بزرگتر از سایز شما باشد. این کار باعث می شود که اندام شما پرتر جلوه کند، همچنین قد شلوار نیز بلند تر شده و پاهای شما را ناقص جلوه نمی دهد.
۸) تی شرت هایی که خیلی بلند و یا کوتاه هستند
اگر تی شرت شما خیلی بلند است نباید آنرا هیچ گاه داخل شلوار خود کنید. بر روی این مطلب تاکید داریم. تی شرت باید کمی پایین تر از ناف شما قرار گیرید. هر چیزی که از این مقدار پایین تر باشد بلند است و اگر بالاتر بایستد برایتان کوتاه است. باید مارکی را پیدا کنید که سایز هایش متناسب با اندام شما باشد.
۹) تی شرت های "شلوغ"
از تی شرت های تک رنگ استفاده کنید و از پوشیدن لباس های پر زرق و برق، دارای لگو و کلمات ناپسند به شدت پرهیز کنید. تی شرت های ساده خیلی راحت تر با پلوور و ژاکتهای مختلف ست می شوند.
۱۰) لباس های چروک
چاره کار شما بسیار ساده است: باید یک اتو و میز آنرا خریداری کنید. اما اگر در حال مسافرت هستید می توانید بر روی محل چروکیدگی کمی آب بریزید و سپس سشوار را بر روی آن بگیرید و با دست محل مورد نظر را صاف کنید. با این کار لباس شما از آن چروکیدگی در می آید. علاوه بر این من آقایونی را دیدیم که این کار را به راحتی در دستشویی های عمومی با دست خشک کن ها انجام می دهند! شاید کار خوبی نباشد اما جواب می دهد.
۱۱) کراواتی که درست بسته نشده
کراوات باید تا روی سگک کمربند شما پایین بیاید و بر روی گره آن نیز باید یک فرو رفتگی محسوسی دیده شود. برای اینکه شاهد این فرورفتگی باشید باید زمانیکه در حال بستن گره کراوات هستید انگشت اشاره خود را در زیر ان قرار دهید و قبل از محکم کردن گره انگشت خود را از زیر آن به آرامی در بیاورید.
۱۲) صندل با جوراب
برای مبتدی ها بهتر است که اصلا فکر جوراب پوشیدن را از سر بیرون کنند. اما اگر پوشیدن جوراب اجباری است پیشنهاد می کنیم از جوراب هایی استفاده کنید که اندازه آنها فقط تا قوزک پا است و آنها را با اسنیکرهای نخی و یا کفش های پارچه ای ست کنید.
۱۳) زمان اصلاح صورت نقطه ای را جا بگذارید
بعد از اصلاح کردن از ژل پاک کننده استفاده کنید تا بتوانید تمام پوست صورت خود را ببینید. همچنین می توانید یک آینه دستی تهیه کنید تا صورت خود را از نزدیک تر ببینید و اگر جایی اصلاح نکرده باقی مانده بود آنرا راحت تر پیدا کنید.
۱۴) موهای وسط ابرو
یکبار در هفته موهای وسط ابروهای خود را بردارید یا آنها را شیو کنید. البته می توانید به سراغ لیزر بروید تا برای همیشه از شر آنها خلاص شوید. با یک یا دو جلسه میتوانید تمام آنها را از بین ببرید.
۱۳۸۹-۱۲-۲۸
معني زمامدار ملي و ادم حسابي را بيشتر درك كنيد
تا بدانید چرا نتوانستند،مصدق را بر زمین ببینند و حتی از ذکر نامش هم میترسند
خاطرات رئیس دفتر مصدق
رئیس دفتر مصدق در دوران 28 ماهه نخست وزیری گوشهای از خصوصیات او را این گونه نقل میکند:
قسم مصدق همیشه" به حق خدا " بود. دو تا یتیم از بچههای احمدآباد همیشه در خانهاش بود و اینها را بزرگ میکرد. زندگیاش فوقالعاده ساده بود. چه هدایا برای شخص ایشان و چه برای دولت محال بود به منزل بیاید. هیچ سرسوزنی نمیگرفت. یک کلمه دروغ از دهانش درنمیآمد. یک وعده حرام نمیگفت. بیست و هشتماه نخست وزیری مصدق یک ریال از اعتبار دولت بابت مخارج دفتر نخست وزیری خرج نشد. همه خرجها را شخصا میپرداخت. خرج نهار و شام و صبحانه 50 سرباز و درجه دار که آنجا بودند را خود مصدق میداد. همچنین عیدیها و هزینهها و پاداشها را. دکتر مصدق در عرض بیست و هشت ماه حکومت از جیب خودش حدود دومیلیون و ششصدهزار تومان خرج کرد. مصدق کوچک ترین هدیه را حتی از صمیمیترین دوستانش نمیپذیرفت. یادم هست خبر آوردند که آقای امیر تیمور کلالی، از دوستان مصدق، یک کامیون کوچک خربزه از مشهد فرستاده بودند. وقتی خبر آوردند که خربزه را آوردهاند اوقاتش تلخ شد و گفت: این چه کارهایی است؟ این چه بدعتهای بدی است؟ من خربزه میخواهم چه کار؟ بگویید برگردانند. گفتم آقا به امیر تیمور توهین میشود. از روی اخلاص و ارادت این کار را کرده. اگر کامیون به مشهد برگردد راه که آسفالت نیست و عمدهاش خاکی است. همه خربزه ها میشکند و خراب میشود. گفت اجازه نمیدهم یکدانه از این خربزهها به خانه من وارد شود. گفتم پس اجازه بدهید اینها را ببریم دارالمجانین. گفت ببرشان. خربزه ها را بردیم آنجا. بعد از آن مصدق، نریمان شهردار تهران را احضار کرد و گفت: مطالعه کن و ببین چه محل درآمدی پیدا میکنی که جیره مریضهای آنجا را بالا ببری که مریضهایی که آنجا میخوابند از لحاظ غذا و پرستار و دوا در مضیقه نباشند. بعد از آن بود که جیره هر مریض از 3 تومان به 10 تومان افزایش یافت.
یکبار پیشکارش که شرافتیان نام داشت و 46 سال پیش او بود بر حسب تصادف با سایر کارمندان بانک و نخستوزیری سوار ماشین نخستوزیری شده بود. مصدق چنان توپ و تشری به او زد که به چه مناسبت تو که کارمند دولت نیستی سوار ماشین دولتی شدی؟ خود مصدق یک دفعه هم ماشین نخستوزیری را سوار نشد. یک پلیموت سبز رنگ داشت که از آن استفاده میکرد. همه چیزش ملی بود. لباس و کفش و همه چیزش وطنی بود. او هیچ چیز خارجی نداشت. فقط موقعی که میخواست به آمریکا برود یادم هست که یک دست لباس اسپورتکس برایش دوختند. آن را از لالهزار خریده بودیم بیشتر هم علتش این بود که چندان اتو لازم نداشت و چروک نمیشد
دکتر مصدق به خصوصیات اخلاقی و شخصی ما توجه داشت. اگر به فرض میفهمید که من مشروب میخورم محال بود مرا نگه دارد. اگر به فرض میشنید که پکی به تریاک میزنم محال بود مرا تحمل کند. یک بار فهمید که یکی از کارکنان دفتر زن جوانی را صیغه کرده و شب ها به منزل او میرود و به زن اولش میگوید من در دفتر مصدق هستم. دکتر مصدق به من گفت: آقای خازنی من دروغ را از هیچکس نمیبخشم. این دروغ گفته، ثانیا هوس زن جوان کرده، این زن جوانی و عمرش را در این خانه گذاشته، با فقر و بدبختیاش گذرانده حالا او رفته زن دیگر گرفته؟ از کسانی که چند تا زن داشتند خیلی بدش میآمد. اصلا از اینها متنفر بود.مخالف شدید آنها هم بود. گفت دستور بده که حقوقش را به خودش ندهند. به خانم اولش بدهند. کارهای حقوقیاش را انجام دادم و از آن به بعد حقوق آن شخص را به زن اولش میپرداختند .
یک بار آقا مرا خواست در حالی که عصبانی بود. گفتم آقا چه شده؟ گفت این مش مهدی آبروی ما را برده. گفتم چه کار کرده؟ گفت: از این بالا نگاه میکردم دیدم در کنار سینی سربازها، یکچهارم طالبی گذاشتهاند. آقا سرباز باید یکچهارم طالبی بخورد؟ اقلا نصف طالبی بدهند. غذای آنها را مراقب بود که بهترین غذا باشد. در همان آشپزخانهای که نهار خودش را میپختند، غذای سربازها را هم میپختند. خلاصه سر طالبی غوغایی کرد
به آقا گفتم قرار است ارباب مهدی یزدی، رئیس هیئت مدیره وارد کنندگان چای، میخواهد بیاید. گفت برای چه میخواهند بیایند؟ گفتم احتمالا راجع به چای است چون کسانی که میخواهند بیایند بزرگترین واردکنندگان چای هستند. گفت خیلی خوب. یک ربع قبل از اینکه اینها بیایند به مش مهدی گفت که از آن چای لاهیجان اعلی دم کن، میهمان میآید. وقتی مهمانها آمدند دستور داد چای آوردند. چای لاهیجان هم واقعا معطر و عالی است. وقتی آنها چای را خوردند از ارباب مهدی پرسید: چای چطور بود؟ خوب بود،بد بود؟ خوب دم کشیده بود یا نکشیده بود؟ ارباب مهدی گفت خیلی عالی بود. گفت: این همان چای ایران است. وقتی گفت این چای ایران است آنها حرفشان را اصلا نزدند و مطرح نکردند که اجازه بگیرند چای از خارج بیاورند. مجلس به همین ترتیب با خوردن یک چای تمام شد.
خاطرات رئیس دفتر مصدق
رئیس دفتر مصدق در دوران 28 ماهه نخست وزیری گوشهای از خصوصیات او را این گونه نقل میکند:
قسم مصدق همیشه" به حق خدا " بود. دو تا یتیم از بچههای احمدآباد همیشه در خانهاش بود و اینها را بزرگ میکرد. زندگیاش فوقالعاده ساده بود. چه هدایا برای شخص ایشان و چه برای دولت محال بود به منزل بیاید. هیچ سرسوزنی نمیگرفت. یک کلمه دروغ از دهانش درنمیآمد. یک وعده حرام نمیگفت. بیست و هشتماه نخست وزیری مصدق یک ریال از اعتبار دولت بابت مخارج دفتر نخست وزیری خرج نشد. همه خرجها را شخصا میپرداخت. خرج نهار و شام و صبحانه 50 سرباز و درجه دار که آنجا بودند را خود مصدق میداد. همچنین عیدیها و هزینهها و پاداشها را. دکتر مصدق در عرض بیست و هشت ماه حکومت از جیب خودش حدود دومیلیون و ششصدهزار تومان خرج کرد. مصدق کوچک ترین هدیه را حتی از صمیمیترین دوستانش نمیپذیرفت. یادم هست خبر آوردند که آقای امیر تیمور کلالی، از دوستان مصدق، یک کامیون کوچک خربزه از مشهد فرستاده بودند. وقتی خبر آوردند که خربزه را آوردهاند اوقاتش تلخ شد و گفت: این چه کارهایی است؟ این چه بدعتهای بدی است؟ من خربزه میخواهم چه کار؟ بگویید برگردانند. گفتم آقا به امیر تیمور توهین میشود. از روی اخلاص و ارادت این کار را کرده. اگر کامیون به مشهد برگردد راه که آسفالت نیست و عمدهاش خاکی است. همه خربزه ها میشکند و خراب میشود. گفت اجازه نمیدهم یکدانه از این خربزهها به خانه من وارد شود. گفتم پس اجازه بدهید اینها را ببریم دارالمجانین. گفت ببرشان. خربزه ها را بردیم آنجا. بعد از آن مصدق، نریمان شهردار تهران را احضار کرد و گفت: مطالعه کن و ببین چه محل درآمدی پیدا میکنی که جیره مریضهای آنجا را بالا ببری که مریضهایی که آنجا میخوابند از لحاظ غذا و پرستار و دوا در مضیقه نباشند. بعد از آن بود که جیره هر مریض از 3 تومان به 10 تومان افزایش یافت.
یکبار پیشکارش که شرافتیان نام داشت و 46 سال پیش او بود بر حسب تصادف با سایر کارمندان بانک و نخستوزیری سوار ماشین نخستوزیری شده بود. مصدق چنان توپ و تشری به او زد که به چه مناسبت تو که کارمند دولت نیستی سوار ماشین دولتی شدی؟ خود مصدق یک دفعه هم ماشین نخستوزیری را سوار نشد. یک پلیموت سبز رنگ داشت که از آن استفاده میکرد. همه چیزش ملی بود. لباس و کفش و همه چیزش وطنی بود. او هیچ چیز خارجی نداشت. فقط موقعی که میخواست به آمریکا برود یادم هست که یک دست لباس اسپورتکس برایش دوختند. آن را از لالهزار خریده بودیم بیشتر هم علتش این بود که چندان اتو لازم نداشت و چروک نمیشد
دکتر مصدق به خصوصیات اخلاقی و شخصی ما توجه داشت. اگر به فرض میفهمید که من مشروب میخورم محال بود مرا نگه دارد. اگر به فرض میشنید که پکی به تریاک میزنم محال بود مرا تحمل کند. یک بار فهمید که یکی از کارکنان دفتر زن جوانی را صیغه کرده و شب ها به منزل او میرود و به زن اولش میگوید من در دفتر مصدق هستم. دکتر مصدق به من گفت: آقای خازنی من دروغ را از هیچکس نمیبخشم. این دروغ گفته، ثانیا هوس زن جوان کرده، این زن جوانی و عمرش را در این خانه گذاشته، با فقر و بدبختیاش گذرانده حالا او رفته زن دیگر گرفته؟ از کسانی که چند تا زن داشتند خیلی بدش میآمد. اصلا از اینها متنفر بود.مخالف شدید آنها هم بود. گفت دستور بده که حقوقش را به خودش ندهند. به خانم اولش بدهند. کارهای حقوقیاش را انجام دادم و از آن به بعد حقوق آن شخص را به زن اولش میپرداختند .
یک بار آقا مرا خواست در حالی که عصبانی بود. گفتم آقا چه شده؟ گفت این مش مهدی آبروی ما را برده. گفتم چه کار کرده؟ گفت: از این بالا نگاه میکردم دیدم در کنار سینی سربازها، یکچهارم طالبی گذاشتهاند. آقا سرباز باید یکچهارم طالبی بخورد؟ اقلا نصف طالبی بدهند. غذای آنها را مراقب بود که بهترین غذا باشد. در همان آشپزخانهای که نهار خودش را میپختند، غذای سربازها را هم میپختند. خلاصه سر طالبی غوغایی کرد
به آقا گفتم قرار است ارباب مهدی یزدی، رئیس هیئت مدیره وارد کنندگان چای، میخواهد بیاید. گفت برای چه میخواهند بیایند؟ گفتم احتمالا راجع به چای است چون کسانی که میخواهند بیایند بزرگترین واردکنندگان چای هستند. گفت خیلی خوب. یک ربع قبل از اینکه اینها بیایند به مش مهدی گفت که از آن چای لاهیجان اعلی دم کن، میهمان میآید. وقتی مهمانها آمدند دستور داد چای آوردند. چای لاهیجان هم واقعا معطر و عالی است. وقتی آنها چای را خوردند از ارباب مهدی پرسید: چای چطور بود؟ خوب بود،بد بود؟ خوب دم کشیده بود یا نکشیده بود؟ ارباب مهدی گفت خیلی عالی بود. گفت: این همان چای ایران است. وقتی گفت این چای ایران است آنها حرفشان را اصلا نزدند و مطرح نکردند که اجازه بگیرند چای از خارج بیاورند. مجلس به همین ترتیب با خوردن یک چای تمام شد.
مناجات و دعای استاد شجریان
مناجات استاد شجریان در دستگاه افشاری - مثنوي معنوي - مولوي
اين دهــان بستي دهــاني باز شـــد
كـو خـورندهي لــقمـه هاي راز شـــد
لــب فـروبــند از طـعـام و از شـــــــراب
ســـوي خوان آسـمــاني كن شـــتاب
گـر تــو اين انبان ز نـان خــالي كـــني
پـر زگـــوهــــر هـــاي اجــــلالي كـــني
طــفل جـان از شـير شــيطان بــاز كن
بــــعـــد از آنـــش بـا مـــلك انـــباز كــن
چند خوردي چرب و شيرين از طـعــام
امـــتحـــان كــن چـــند روزي با صــيام
چــند شــب ها خواب را گشتي اسير
يــك شـــبي بــيدار شــو دولـــت بـگير
متن عربي ، فارسي و انگليسي دعا و مناجات استاد شجریان
ربناي اول، سوره آل عمران از سوره هاي مدني - آيه شماره 8
متن عربي :
رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ
ترجمه فارسي :
بارالها ، دل هاي ما را به باطل ميل مده پس از آنكه به حق هدايت فرمودي ، و به ما از لطف خويش اجر كامل عطا فرما كه همانا تويي بخشنده بي عوض و منت .
ترجمه انگليسي
:
lord, do not cause our hearts to swerve after you have guided us. grant us your mercy. you are the embracing giver.
ربناي دوم، سوره مومنون از سوره هاي مكي - آيه شماره 109
متن عربي :
إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ
ترجمه فارسي:
زيرا شماييد كه چون طايفه اي از بندگان صالح من روي به من آورده و عرض مي كردند بارالها ما به تو ايمان آورديم ، تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهرباني فرما كه تو بهترين مهربانان هستي .
ترجمه انگليسي:
among my worshipers there were a party who said: "lord, we believed. forgive us and have mercy on us: you are the best of the merciful."
ربناي سوم، سوره كهف از سوره هاي مكي - آيه شماره 10
متن عربي :
إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
ترجمه فارسي :
آنگاه كه آن جوانان كهف ( از بيم دشمن ) در غار كوه پنهان شدند از درگاه خدا مسئلت كردند بارالها تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتي عطا فرما و بر ما وسيله رشد و هدايتي كامل مهيا ساز .
ترجمه انگليسي :
when the youths sought refuge in the cave, they said: 'lord give us from your mercy and furnish us with rectitude in our affair
ربناي چهارم ، سوره بقره از سوره هاي مدني - آيه 250
متن عربي :
وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
ترجمه فارسي :
چون آنها در ميدان مبارزه جالوت و لشكريان او آمدند از خدا خواستند كه بار پروردگارا به ما صبر و استواري بخش و ما را ثابت قدم دار و ما را بر شكست كافران ياري فرما .
ترجمه انگليسي:
when they appeared to goliath and his soldiers, they said: 'lord, pour upon us patience. make us firm of foot and give us victory against the nation of unbelievers
اين دهــان بستي دهــاني باز شـــد
كـو خـورندهي لــقمـه هاي راز شـــد
لــب فـروبــند از طـعـام و از شـــــــراب
ســـوي خوان آسـمــاني كن شـــتاب
گـر تــو اين انبان ز نـان خــالي كـــني
پـر زگـــوهــــر هـــاي اجــــلالي كـــني
طــفل جـان از شـير شــيطان بــاز كن
بــــعـــد از آنـــش بـا مـــلك انـــباز كــن
چند خوردي چرب و شيرين از طـعــام
امـــتحـــان كــن چـــند روزي با صــيام
چــند شــب ها خواب را گشتي اسير
يــك شـــبي بــيدار شــو دولـــت بـگير
متن عربي ، فارسي و انگليسي دعا و مناجات استاد شجریان
ربناي اول، سوره آل عمران از سوره هاي مدني - آيه شماره 8
متن عربي :
رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ
ترجمه فارسي :
بارالها ، دل هاي ما را به باطل ميل مده پس از آنكه به حق هدايت فرمودي ، و به ما از لطف خويش اجر كامل عطا فرما كه همانا تويي بخشنده بي عوض و منت .
ترجمه انگليسي
:
lord, do not cause our hearts to swerve after you have guided us. grant us your mercy. you are the embracing giver.
ربناي دوم، سوره مومنون از سوره هاي مكي - آيه شماره 109
متن عربي :
إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ
ترجمه فارسي:
زيرا شماييد كه چون طايفه اي از بندگان صالح من روي به من آورده و عرض مي كردند بارالها ما به تو ايمان آورديم ، تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهرباني فرما كه تو بهترين مهربانان هستي .
ترجمه انگليسي:
among my worshipers there were a party who said: "lord, we believed. forgive us and have mercy on us: you are the best of the merciful."
ربناي سوم، سوره كهف از سوره هاي مكي - آيه شماره 10
متن عربي :
إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
ترجمه فارسي :
آنگاه كه آن جوانان كهف ( از بيم دشمن ) در غار كوه پنهان شدند از درگاه خدا مسئلت كردند بارالها تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتي عطا فرما و بر ما وسيله رشد و هدايتي كامل مهيا ساز .
ترجمه انگليسي :
when the youths sought refuge in the cave, they said: 'lord give us from your mercy and furnish us with rectitude in our affair
ربناي چهارم ، سوره بقره از سوره هاي مدني - آيه 250
متن عربي :
وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
ترجمه فارسي :
چون آنها در ميدان مبارزه جالوت و لشكريان او آمدند از خدا خواستند كه بار پروردگارا به ما صبر و استواري بخش و ما را ثابت قدم دار و ما را بر شكست كافران ياري فرما .
ترجمه انگليسي:
when they appeared to goliath and his soldiers, they said: 'lord, pour upon us patience. make us firm of foot and give us victory against the nation of unbelievers
۱۳۸۹-۱۲-۲۶
حواست باشه حسن خاکی
بی اجازه
دیگه هیچوقت
نری جایی
دوس ندارم
ببینم سر به هوایی
پای هیچ غریبه ای وسط نباشه
هیشکی مثله من باهات راحت نباشه
حواست باشه هوامو داشته باشی
به خیالت نرنه ازم جدا شی
حواست باشه دلم پیش تو گیره
هیچکسی جاتو تو قلبم نمیگیره
حواست باشه که چش به رام نزاری
توی هیچ شرایطی تنهام نزاری
من به بی معرفتی عادت ندارم
نکنه دوروغ بگی طاقت ندارم
بی اجازه
دیگه هیجوقت
نری جایـــــــــــــــی
دوس ندارم ببینم سر به هوایی
ای هیـــــــــــــــــــچ غریبه ای وسط نباشه
هیشکی مثله من باهات راحت نبــــــــــــــاشه
حواست باشه نری جا نزاری منو تک و تنها
هواست باشه بگی دوسم داری
همیشه و هر جــــــــــــــــــــا(۲)
حواست باشه هوامو داشته باشی
به خیالت نزنه از م جدا شی
حواست باشه دلم پیش تو گیره
هیچکسی جاتو تو قلبم نمیگیره
حواست باشه که چشم به رام نزاری
توی هیچ شرایطی تنهام نزاری
من به بی معرفتی عادت ندارم
نکنه دوروغ بگی
طاقت ندارم
بی اجازه دیگه هیجوقت
نری جایی
دوس ندارم ببینم سر به هوایی
پای هیچ غریبه ای وسط نباشه
هیشکی مثل من باهات راحت نباشه
حواست باشه
نری جای نزاری
هواست باشه بگی دوسم داری
حواست باشه نری جا نزاری منو تک و تنها
هواست باشه بگی دوسم داری
همیشه و هر جا
دیگه هیچوقت
نری جایی
دوس ندارم
ببینم سر به هوایی
پای هیچ غریبه ای وسط نباشه
هیشکی مثله من باهات راحت نباشه
حواست باشه هوامو داشته باشی
به خیالت نرنه ازم جدا شی
حواست باشه دلم پیش تو گیره
هیچکسی جاتو تو قلبم نمیگیره
حواست باشه که چش به رام نزاری
توی هیچ شرایطی تنهام نزاری
من به بی معرفتی عادت ندارم
نکنه دوروغ بگی طاقت ندارم
بی اجازه
دیگه هیجوقت
نری جایـــــــــــــــی
دوس ندارم ببینم سر به هوایی
ای هیـــــــــــــــــــچ غریبه ای وسط نباشه
هیشکی مثله من باهات راحت نبــــــــــــــاشه
حواست باشه نری جا نزاری منو تک و تنها
هواست باشه بگی دوسم داری
همیشه و هر جــــــــــــــــــــا(۲)
حواست باشه هوامو داشته باشی
به خیالت نزنه از م جدا شی
حواست باشه دلم پیش تو گیره
هیچکسی جاتو تو قلبم نمیگیره
حواست باشه که چشم به رام نزاری
توی هیچ شرایطی تنهام نزاری
من به بی معرفتی عادت ندارم
نکنه دوروغ بگی
طاقت ندارم
بی اجازه دیگه هیجوقت
نری جایی
دوس ندارم ببینم سر به هوایی
پای هیچ غریبه ای وسط نباشه
هیشکی مثل من باهات راحت نباشه
حواست باشه
نری جای نزاری
هواست باشه بگی دوسم داری
حواست باشه نری جا نزاری منو تک و تنها
هواست باشه بگی دوسم داری
همیشه و هر جا
جی پی اس خودم (ماژلان اکسپلوریست 100 نورس آمریکا)
GPS Magellan Explorist 100 North America جی پی اس ماژلان اکسپلوریست 100 نورس آمریکا
جی پی اس ماژلان اکسپلوریست 100 نورس آمریکا :
Easy-to-use : Navigate in seconds with simple menus, one-button shortcut to key features and joystick control
TrueFix® technology : Reliable accuracy to within 3 meters
Large backlit display : Clearly see your GPS information day or night
Track logging : Store 3 track files with 2000 points each.
Four navigation screens : Map, Compass, Locator and Satellite Status deliver easy-to-use information
Advanced power management : Two AA batteries provide up to 18 hours of use. Save power with �auto-off"
Rugged construction : Encased in rubber armored, impact resistant plastic
Water resistant : Don't worry about getting it wet
Languages : Choose English, French, German, Spanish, Italian, Swedish, Finnish, Portuguese, Dutch or Norwegian.
No service fees : Ready to use with no activation required
PHYSICAL
Case : Rubber armored impact-resistant plastic, water-resistant seal
Base Map : None
Size : 2.2" W x 4.7" H x 1.3" D (W 5.6 cm x H 11.9 cm x D 3.3 cm)
Weight : 5.8 oz (164.4 g) - w/ batteries
Display : 2.25" diagonal, 4-level grayscale, high resolution (122 x 160), backlit
Memory : 4 MB user data
Data Storage : None
Antenna : Built-in multidirectional patch
Keypad : Nine direct-access keys
Joystick : Eight-way easy scrolling w/ push-in instant enter
Operating Range : 14 to 140°F (-10 to 60°C)
PERFORMANCE
Receiver : TrueFixTM 14 channels, WAAS/EGNOS
Acquisition Time : Hot: 20 seconds, Cold: 60 seconds, Initial: 2 minutes
Update Rate : Once per second
Accuracy : 3 to 5 meters (10 - 16 feet) - WAAS/EGNOS, < 7 meters (15 feet) - GPS only
Velocity : 0.1 knots (RMS)
۱۳۸۹-۱۲-۲۳
آلبوم یادگاری، سیاوش قمیشی
بالاخره بعد از مدت سه سال پس از انتشار آلبوم زیبای رگبار ، آلبوم جدید سیاوش قمیشی با نام یادگاری اواسط بهمن ۱۳۸۹ منتشر شد و اما نکته قابل توجه در مورد این آلبوم این است که، اعلام شده این آخرین آلبوم سیاوش قمیشی در دنیای خوانندگی خواهد بود و بعد از این آلبوم دیگری منتشر نخواهد شد و سیاوش قمیشی با این آلبوم، رسما از دنیای خوانندگی خداحافظی خواهد کرد. بنابراین از این آلبوم میتوان به عنوان آخرین یادگاری سیاوش قمیشی نام برد.
از نکات جالب این آلبوم نام تنظیم کنندگان آن میباشد که افرادی نظیر الیاس شیرزاد - فرد میرزا - مسعود فولای - رامون - نیما وارسته - kc bonder تنظیم آلبوم یادگاری با آهنگسازی سیاوش قمیشی را بر دوش دارند.
متن آلبوم یـــادگـــاری سیـــاوش قمیـــشی
یادگاری
ترانه سرا : کورش سمیعی
تنظیم : فرد میرزا
چندتا عکس یادگاری
با یه بغضو چندتا نامه
چندتا آهنگ قدیمی
که همه دلخوشیامه
آینه ای که رو به رومه
غرق تو بهت یه تصویر
بارونای پشت شیشه
من و تنهایی و تقدیر
دست من نیست نفسم
از عطر تو کلافه می شه
لحظه ای که حسی از تو
به دلم اضافه می شه
باور نمی شه اما
این تویی که داره می ره
خیره می مونم به چشمات
حتی گریه ام نمی گیره
چشای مونده به راهو
شب تنهایی و ماهو
یه دل بی سرپناهو
من و خونه
ساعت های غرق خوابو
این منه بی تو خرابو
یادت هرگز نمی مونه
نمی مونه نمی مونه
دست من نیست نفسم
از عطر تو کلافه می شه
لحظه ای که حسی از تو
به دلم اضافه می شه
باور نمی شه اما
این تویی که داره می ره
خیره می مونم به چشمات
حتی گریه ام نمی گیره
چشای مونده به راهو
شب تنهایی و ماهو
یه دل بی سرپناهو
من و خونه
ساعت های غرق خوابو
این منه بی تو خرابو
یادت هرگز نمی مونه
نمی مونه نمی مونه
آه ه
نمی مونه یادت نمی مونه
یادت هرگز نمی مونه
نمی مونه نمی مونه
بی تو
...
ترانه سرا : شایان جعفر نژاد
تنظیم : خشایار احمدیه
...
دو دریچه دو نگاه دو پنجره
دو رفیق دو همنشین دو حنجره
دو مسافر دو مسیر زندگی دو عزیز دو همدم همیشگی
با هم از غروب و سایه رد شدیم قصه ی عاشقی رو بلد شدیم
فکر می کردیم آخر قصه اینه جز خدا هیشکی ما رو نمی بینه
دو غریبه دو تا قلب در به در دو تا دلواپس این چشمای تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطه چین دوتا دور افتاده ی تنها نشین
عاقبت جدا شدن دستای ما گم شدیم تو غربت غریبه ها
آخر اون همه لبخند و سرود چشمای پر حسادته زمونه بود
دو غریبه دو تا قلب در به در دو تا دلواپس این چشمای تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطه چین دوتا دور افتاده ی تنها نشین
بی خیال
...
ترانه سرا : صفا لطفی
تنظیم : نیما وارسته
...
اشکایی که بی هوا روگونه هام میریزه
ابری که از همه خاطره هات لبریزه
دلی که میخواد بمونه تنی که باید بره
حرفی که تو دلمه اما ندونی بهتره
بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بیخیال قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیه
مثه تنهایی میمونه با تو همسفر شدن
توی شهر عاشقی بیخودی در به در شدن
حال و روزمو ببین تا که نگی تنها رفت
اهل عشق و عاشقی نبود و بی پروا رفت
بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بیخیال قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیه
فرشته
...
ترانه سرا : شبنم حکیم هاشمی
تنظیم : فرد میرزا
...
فرشته، اومدی از دور، چطوره حال و احوالت؟
یکم تن خسته ی راهی، غباره رو پر و بالت!
فرشته ،اومدی از دور، ببین از شوق تابیدم !
می دونستم می آی حالا، تو رو من خواب می دیدم!
چه خوبه اومدی پیشم، تو هستی این یه تسکینه !
چقدر آرامشت خوبه ، چقدر حرفات شیرینه !
فرشته ، آسمون انګار، خلاصه س تو دو تا بالت!
تو می ګی آخرش یک شب ، میان از ماه دنبالت !
میان، می ری ، نمی مونی ، تو مال آسمونایی !
زمین جای قشنګی نیست ، برای تو که زیبایی !
تو می ری...آره می دونم ! نمی ګم که بمون پیشم!
ولی تا لحظه رفتن، یه عالم عاشقت می شم !
خیلی ممنون
...
ترانه سرا : محسن شیرالی
تنظیم : مسعود فولادی
...
خیلی ممنون انقد آسون منو داغون کردی
واسه احساسی که داشتم دلمو خون کردی
تو که هیچ حسی به این قصه نداشتی واسه چی
منو به محبت دو روزه مهمون کردی
همه عالم می دونستن که بری میمیرم
اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی
خیلی ممنون واسه هرچی که آوردی به سرم
خیلی ممنون ولی من هیچ وقت ازت نمی گذرم
من حواسم به تو بود و تو دلت سر به هوا
با همین سر به هواییت منو ویرون کردی
من که با نگاه شیرین تو فرهاد شدم
مگه این کافی نبود که منو مجنون کردی؟
همه عالم می دونستن که بری میمیرم
اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی
خیلی ممنون واسه هرچی که آوردی به سرم
خیلی ممنون ولی من هیچ وقت ازت نمی گذرم
الکی
...
ترانه سرا : افشین مقدم
تنظیم : خشایار احمدیه
...
من فقط عاشق اینم حرف قلبتو بدونم
الکی بگم جدا شیم تو بگی که نمیتونم
من فقط عاشق اینم بگی از همه بیزاری
دو سه روز پیدام نشه تا ببینم چه حالی داری
من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم.
من فقط عاشق اینم ، روزایی که با تو تنهام
کار و بار زندگیمو بزارم برای فردا
من فقط عاشق اینم وقتی از همه کلافم
بشینم یه گوشه ی دنج موهای تو رو ببافم
عاشق اون لحظه ام که .... پشت پنجره بشینم ،
حواست به من نباشه دزدکی تو رو ببینم
من فقط عااشق اینم عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم
من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم
بن بست
...
ترانه سرا : زینب علاقه
تنظیم : رامون
...
من به بن بست نرسیدم راهمو کج کردم
با تو مشکلی ندارم با خودم لج کردم
دنبال راه فرارم از تو نه از اینجا
میدونی فایده نداره بسه دیگه رویا
تو چرا خسته نمیشی از من دیوونه
از منی که شب و روزام مث هم میمونه
تو چرا چیزی نمیگی این خودش کابوسه
قصه کم کم جون میگیره دل یهو میپوسه
من نمیتونم بسازم خونه رویاتو
حیف پای من بریزی همه دنیاتو
من خودم اسیر راهم تو اسیرم میشی
من نمیخوام توی سختی تو کنارم باشی
من به بن بست نرسیدم راهمو کج کردم
با تو مشکلی ندارم با خودم لج کردم
دنبال راه فرارم از تو نه از اینجا
میدونی فایده نداره بسه دیگه رویا
تو چرا خسته نمیشی از من دیوونه
از منی که شب و روزام مث هم میمونه
تو چرا چیزی نمیگی این خودش کابوسه
قصه کم کم جون میگیره دل یهو میپوسه
کلافه
...
ترانه سرا : ساحارا منادی
تنظیم : الیاس شیرزاد
...
برو اگه میخوای بری ،
دلت نسوزه واسه من !!
اینجوری که کلافه ای
بد تره خب ، دل رو بکن !!
بکن دل و از این همه خاطره های روی آب
فک کن ندیدی ما همو حتی یه بارم توی خواب
راحت برو یه قطره هم گریه نداره چشم من !!
اشکاشو پشت پای تو ، میخواد بریزه دل بکن ..
من که نمی میرم ،اگه بخوای تو از اینجا بری
چون میدونستم که تو از اول راه مســـافری !!
شاید نفهمیدی که من بی اونکه تو چیزی بگی
سپردمت دست خــدا ، که بی خدافظی نری
غصه ی راهمو نخور ، شاید همینجا بمونم
شاید به مقصد رسیدم خودم فقط نمیدونم
رحت برو یه قطره هم گریه نداره چشم من
اشکاشو پشت پای تو ، میخواد بریزه دلو بکن
شاید نفهمیدی که من بی اونکه تو چیزی بگی
سپردمت دست خــدا ، که بی خدافظی نری
غصه ی راهمو نخور ، شاید همینجا بمونم
شاید به مقصد رسیدم خودم فقط نمیدونم
از نکات جالب این آلبوم نام تنظیم کنندگان آن میباشد که افرادی نظیر الیاس شیرزاد - فرد میرزا - مسعود فولای - رامون - نیما وارسته - kc bonder تنظیم آلبوم یادگاری با آهنگسازی سیاوش قمیشی را بر دوش دارند.
متن آلبوم یـــادگـــاری سیـــاوش قمیـــشی
یادگاری
ترانه سرا : کورش سمیعی
تنظیم : فرد میرزا
چندتا عکس یادگاری
با یه بغضو چندتا نامه
چندتا آهنگ قدیمی
که همه دلخوشیامه
آینه ای که رو به رومه
غرق تو بهت یه تصویر
بارونای پشت شیشه
من و تنهایی و تقدیر
دست من نیست نفسم
از عطر تو کلافه می شه
لحظه ای که حسی از تو
به دلم اضافه می شه
باور نمی شه اما
این تویی که داره می ره
خیره می مونم به چشمات
حتی گریه ام نمی گیره
چشای مونده به راهو
شب تنهایی و ماهو
یه دل بی سرپناهو
من و خونه
ساعت های غرق خوابو
این منه بی تو خرابو
یادت هرگز نمی مونه
نمی مونه نمی مونه
دست من نیست نفسم
از عطر تو کلافه می شه
لحظه ای که حسی از تو
به دلم اضافه می شه
باور نمی شه اما
این تویی که داره می ره
خیره می مونم به چشمات
حتی گریه ام نمی گیره
چشای مونده به راهو
شب تنهایی و ماهو
یه دل بی سرپناهو
من و خونه
ساعت های غرق خوابو
این منه بی تو خرابو
یادت هرگز نمی مونه
نمی مونه نمی مونه
آه ه
نمی مونه یادت نمی مونه
یادت هرگز نمی مونه
نمی مونه نمی مونه
بی تو
...
ترانه سرا : شایان جعفر نژاد
تنظیم : خشایار احمدیه
...
دو دریچه دو نگاه دو پنجره
دو رفیق دو همنشین دو حنجره
دو مسافر دو مسیر زندگی دو عزیز دو همدم همیشگی
با هم از غروب و سایه رد شدیم قصه ی عاشقی رو بلد شدیم
فکر می کردیم آخر قصه اینه جز خدا هیشکی ما رو نمی بینه
دو غریبه دو تا قلب در به در دو تا دلواپس این چشمای تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطه چین دوتا دور افتاده ی تنها نشین
عاقبت جدا شدن دستای ما گم شدیم تو غربت غریبه ها
آخر اون همه لبخند و سرود چشمای پر حسادته زمونه بود
دو غریبه دو تا قلب در به در دو تا دلواپس این چشمای تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطه چین دوتا دور افتاده ی تنها نشین
بی خیال
...
ترانه سرا : صفا لطفی
تنظیم : نیما وارسته
...
اشکایی که بی هوا روگونه هام میریزه
ابری که از همه خاطره هات لبریزه
دلی که میخواد بمونه تنی که باید بره
حرفی که تو دلمه اما ندونی بهتره
بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بیخیال قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیه
مثه تنهایی میمونه با تو همسفر شدن
توی شهر عاشقی بیخودی در به در شدن
حال و روزمو ببین تا که نگی تنها رفت
اهل عشق و عاشقی نبود و بی پروا رفت
بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بیخیال قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیه
فرشته
...
ترانه سرا : شبنم حکیم هاشمی
تنظیم : فرد میرزا
...
فرشته، اومدی از دور، چطوره حال و احوالت؟
یکم تن خسته ی راهی، غباره رو پر و بالت!
فرشته ،اومدی از دور، ببین از شوق تابیدم !
می دونستم می آی حالا، تو رو من خواب می دیدم!
چه خوبه اومدی پیشم، تو هستی این یه تسکینه !
چقدر آرامشت خوبه ، چقدر حرفات شیرینه !
فرشته ، آسمون انګار، خلاصه س تو دو تا بالت!
تو می ګی آخرش یک شب ، میان از ماه دنبالت !
میان، می ری ، نمی مونی ، تو مال آسمونایی !
زمین جای قشنګی نیست ، برای تو که زیبایی !
تو می ری...آره می دونم ! نمی ګم که بمون پیشم!
ولی تا لحظه رفتن، یه عالم عاشقت می شم !
خیلی ممنون
...
ترانه سرا : محسن شیرالی
تنظیم : مسعود فولادی
...
خیلی ممنون انقد آسون منو داغون کردی
واسه احساسی که داشتم دلمو خون کردی
تو که هیچ حسی به این قصه نداشتی واسه چی
منو به محبت دو روزه مهمون کردی
همه عالم می دونستن که بری میمیرم
اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی
خیلی ممنون واسه هرچی که آوردی به سرم
خیلی ممنون ولی من هیچ وقت ازت نمی گذرم
من حواسم به تو بود و تو دلت سر به هوا
با همین سر به هواییت منو ویرون کردی
من که با نگاه شیرین تو فرهاد شدم
مگه این کافی نبود که منو مجنون کردی؟
همه عالم می دونستن که بری میمیرم
اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی
خیلی ممنون واسه هرچی که آوردی به سرم
خیلی ممنون ولی من هیچ وقت ازت نمی گذرم
الکی
...
ترانه سرا : افشین مقدم
تنظیم : خشایار احمدیه
...
من فقط عاشق اینم حرف قلبتو بدونم
الکی بگم جدا شیم تو بگی که نمیتونم
من فقط عاشق اینم بگی از همه بیزاری
دو سه روز پیدام نشه تا ببینم چه حالی داری
من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم.
من فقط عاشق اینم ، روزایی که با تو تنهام
کار و بار زندگیمو بزارم برای فردا
من فقط عاشق اینم وقتی از همه کلافم
بشینم یه گوشه ی دنج موهای تو رو ببافم
عاشق اون لحظه ام که .... پشت پنجره بشینم ،
حواست به من نباشه دزدکی تو رو ببینم
من فقط عااشق اینم عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم
من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم
بن بست
...
ترانه سرا : زینب علاقه
تنظیم : رامون
...
من به بن بست نرسیدم راهمو کج کردم
با تو مشکلی ندارم با خودم لج کردم
دنبال راه فرارم از تو نه از اینجا
میدونی فایده نداره بسه دیگه رویا
تو چرا خسته نمیشی از من دیوونه
از منی که شب و روزام مث هم میمونه
تو چرا چیزی نمیگی این خودش کابوسه
قصه کم کم جون میگیره دل یهو میپوسه
من نمیتونم بسازم خونه رویاتو
حیف پای من بریزی همه دنیاتو
من خودم اسیر راهم تو اسیرم میشی
من نمیخوام توی سختی تو کنارم باشی
من به بن بست نرسیدم راهمو کج کردم
با تو مشکلی ندارم با خودم لج کردم
دنبال راه فرارم از تو نه از اینجا
میدونی فایده نداره بسه دیگه رویا
تو چرا خسته نمیشی از من دیوونه
از منی که شب و روزام مث هم میمونه
تو چرا چیزی نمیگی این خودش کابوسه
قصه کم کم جون میگیره دل یهو میپوسه
کلافه
...
ترانه سرا : ساحارا منادی
تنظیم : الیاس شیرزاد
...
برو اگه میخوای بری ،
دلت نسوزه واسه من !!
اینجوری که کلافه ای
بد تره خب ، دل رو بکن !!
بکن دل و از این همه خاطره های روی آب
فک کن ندیدی ما همو حتی یه بارم توی خواب
راحت برو یه قطره هم گریه نداره چشم من !!
اشکاشو پشت پای تو ، میخواد بریزه دل بکن ..
من که نمی میرم ،اگه بخوای تو از اینجا بری
چون میدونستم که تو از اول راه مســـافری !!
شاید نفهمیدی که من بی اونکه تو چیزی بگی
سپردمت دست خــدا ، که بی خدافظی نری
غصه ی راهمو نخور ، شاید همینجا بمونم
شاید به مقصد رسیدم خودم فقط نمیدونم
رحت برو یه قطره هم گریه نداره چشم من
اشکاشو پشت پای تو ، میخواد بریزه دلو بکن
شاید نفهمیدی که من بی اونکه تو چیزی بگی
سپردمت دست خــدا ، که بی خدافظی نری
غصه ی راهمو نخور ، شاید همینجا بمونم
شاید به مقصد رسیدم خودم فقط نمیدونم
سند ازدواج ايرانيان باستان
آغاز قرن دوم هجري، يکي از شهرهاي نزديک سمرقند
در آغاز قرن دوم هجري/ هشتم ميلادي، سپاه اسلام همچنان درگير فتح سرزمين*هاي شرقي ايران بود و به ويژه در سرزمين باستاني سُغد با مقاومت شديدي روبه*رو شد. اين سرزمين، در شرق ايران زمين قرار داشت و شهرهاي سمرقند و بخارا مراکز اصلي آن بودند. سغد در آن هنگام که مورد حمله اعراب قرار گرفت براي حدود دو هزار سال مرکز نگهباني از راه ابريشم و ترويج آيين*هاي ايراني در چين و ماچين بود و گرانيگاه فرهنگ ايراني محسوب مي*شد. سغد و خوارزم و بلخ و سرزمين*هاي پيرامون آن در دوران اسلامي در قالب خراسان بزرگ با هم ادغام شد. اين سرزمين که از طبرستان باستاني تا مرزهاي ترکمنستان و ازبکستان امروزين کشيده شده است، همان جايي بود که در زمان حمله اسکندر به هخامنشيان بيشترين مقاومت را از خود نشان داد، و در زمان قيام ابومسلم خراساني نيز نطفه خيزش ايرانيان براي راندن امويان در همين*جا بسته شد. نخستين شاعران بزرگ فارسي زبان- رودکي و شهيد بلخي و فردوسي و … در اين سرزمين زاده شدند، و اساطيري- مانند داستان رستم- را به نظم درآوردند که به ويژه در اين قلمرو رواج داشت. در آغاز قرن دوم هجري، زماني که آخرين جنگاوران سغدي در برابر اعراب مقاومت مي*کردند، مجموعه*اي از اسناد در جايي به نام کوه مغ در قلعه*اي پنهان شد، که پس از هزار و دويست سال در قرن گذشته کشف شد. از ميان اين متون، طولاني*تر از همه سند ازدواجي است که به خوبي گوياي تمدن ايرانيان کهن و نوع روابط ميان زن و مرد در ايران شرقي باستان است. برابري حقوق زن و مرد، و آزادي روشن و دادگرانه ميان اين دو شريک زندگي به همراه ذکر شرط و شروطي که آشکارا براي حفظ اين آزادي تدوين شده، چنان صريح در متن سند آمده که ما را از شرح اضافي بي*نياز مي*سازد. در اينجا متن سند ازدواج را با کمي ويرايش مي*خوانيد:
به تاريخ دهمين سال سلطنت شاه ترخون، در ماه مسواويچ (دي*ماه)، در آسمان روچ (آسمان روز) اوتکين ملقب به نيدن دختري به نام دغدغونچه ملقب به چته دختر ويوس را که تحت قيموميت چير فرزند و خزنک پادشاه نوکت است، خواستگاري کرد و او را به زني گرفت. چير، اين زن تحت قيموميت خود را بر اساس قانون و با شرايط زير به عقد او درآورد: بگذار اوتکين، چته را همچون همسري محبوب و محترم داشته باشد. به او خوراک و پوشاک، و تزئينات بدهد. او را با احترام و محبت در خانه خود به عنوان همسري با حقوق کامل نگهداري نمايد. همان*طور که يک مرد شريف يک زن شريف را همسر خود مي*سازد و چته نيز اوتکين را همچون شوهر محبوب و محترم بدارد. او بايد مواظب رفاه و سعادت او باشد چون که زن شريف را مرد شريف شوهر است.
در آينده چنانکه اوتکين بدون اجازه چته، زن، کنيز يا خانم ديگري را بدون رضايت چته به خانه بياورد. پس اوتکين شوهر بايد به همسرش چته مبلغ سي درهم دينار سالم و خالص بپردازد. بعد از آن بگذار که اين زن را نه به عنوان همسر و نه همچون کنيز نپذيرد و (چته) او را از نزدش براند. در آتيه چنانچه اوتکين تصميم بگيرد که اين چته را همچون زوجه ديگر نداشته باشد، در آن صورت بگذار که او را با خوراک، با کالا، و اثاثيه با خود گرفته*ام و مبلغ دريافتي*اش بدون هيچ*گونه تعهد آزاد کند و او را در قبال زوجه*اش هيچ*گونه تعهد ديگري نخواهد بود و او به پرداخت هيچ چيز ديگري متعهد نمي*گردد. سپس او مي*تواند با همان زني که مورد نظرش است ازدواج کند. همچنين اگر چته تصميم بگيرد که ديگر همسر اوتکين نباشد، پس بگذار که او را ترک نمايد. در آن صورت بگذار او پوشاک قابل استفاده، تزئينات و کالايي را که از اوتکين به او تعلق مي*گيرد، از شوهرش نگيرد. اما اموال خصوصي و دارايي استحقاقي*اش را بگذار با خودش ببرد. و او را در قبال شوهرش ديگر هيچ گونه تعهدي نخواهد بود و ديگر مديون به هيچ*گونه پرداختي هم نخواهد بود. بعد از آن او حق دارد با هر مرد ديگري که دلش بخواهد ازدواج کند.
اگر اوتکين مرتکب گناه يا اعمال زشت (جرمي) گردد خودش مسئول خواهد بود و بگذار خودش (جريمه) را بپردازد. چنانچه او به جهت غلام يا غلام بدهکار يا اسير به دست کسي گرفتار گردد يا تحت حمايت کسي برود (به موالي بپيوندد)، در آن صورت چته و فرزندان او بدون هيچ تعهدي بايد آزاد باشند. اما اگر چته مرتکب گناهي با رفتار زشتي (جرمي) گرديد بگذار خود او مسئول باشد. چنانچه او به حيث کنيز يا غلام بدهکار يا اسير به دست کسي گرفتار گرديد يا تحت حمايت کسي رفت، در آن صورت بايد اوتکين به همراه فرزندانش بدون هيچ*گونه قيد و شرطي آزاد باشند. به اين ترتيب يکي مسئول گناه و رفتار زشت ديگري نخواهد بود. سند عقد ازدواج حاضر در محل قوانين در حضور وخغوکان فرزند ورخنان منعقد گرديد و اشخاص زير حاضر بودند: سکاتچ فرزند شيشچ، چخرين فرزند رامچ، شاو فرزند ماخک، راقم سند رامتيش فرزند وغشفرن.
سند ازدواج ايرانيان باستان
(ازدواج) در ایران باستان
در ایران باستان و آیین زرتشت
تعدد زوجات روا نیست و گفته شده همانگونه که
یک زن نمی*تواند در یک زمان بیش از یک
شوهرداشته باشد مرد نیز نمی*تواند در آن واحد
دو یا چند زن داشته باشد.
اختیار زن دوم در شرایطی خاص و
سخت که در آیین نامه زرتشتیان آمده جایز است
نظیراینکه زن اول فوت شده باشد..
در ایران باستان تنها در صورتی
فرد می*توانست با وجود زن اول زن دیگر اختیار
کند که زن اول به تشخیص پزشک عقیم بوده و خود
موافقت خویش را برای این کار اعلام کند و
رضایت داشته
باشد هدف از این عمل نیز بقا نسل و پرورش
فرزندانی نیک برای دین و دنیاست...
در مورد انواع
پیوند زناشویی در ایران باستان گفتنی است که
زن و مرد زرتشتی به 5 صورت و تحت عناوین : پادشاه
زن ، چاکر زن ، ایوک زن ، ستر زن ، خودسر زن پیوند
زناشویی می*بستند که هر یک جداگانه به شرح زیر
است:
پادشاه زن : این
نوع ازدواج به حالتی گفته می*شد که دختری پس
از رسیدن به سن بلوغ با موافقت پدر و مادر خود
با پسری ازدواج می*کرد و پادشاه زن از
کاملترین حقوق و مزایای زناشویی برخوردار بود
و کلا همه دخترانی که برای نخستین بار و با
رضایت پدر و مادر ازدواج می*کردند، پیوند
زناشویی آنان تحت عنوان پادشاه زن ثبت می*شد
...
چاکر زن: این
نوع ازدواج به حالتی اطلاق می*شد که زنی بیوه
به عقد و ازدواج با مرد دیگری در می*آمد. این
زن با زندگی در خانه شوهر دوم خود حقوق و
مزایای پادشاه زن را در سراسر زندگی مشترک
دارا بود، ولی پس از مرگ آیین کفن و دفن و
سایر مراسم مذهبی اش تا سی روزه توسط شوهر دوم
یا بستگانش برگزارمی*شد. ولی هزینه های مراسم
بعد از سی روزه به عهده بستگان شوهر اولش بود،
چون معتقد بودند در دنیای دیگر این زن از آن
نخستین شوهر خود خواهد بود و به همین علت
پیوند دوم او تحت عنوان چاکر زن یاد می*شد.
حال برای برخی
ناآگاهان پیوند زناشویی از نوع چاکر زن را
اختیار کردن زن صیغه ای توسط پدران ما در
گذشته قلمداد کرده و پادشاه زن را زن عقدی
بیان می*کنند که صحت ندارد...
ایوک زن : این
نوع ازدواج زمانی اتفاق می*افتاد که مردی دختر
یا دخترانی داشت و فرزند پسر نداشت و ازدواج
تنها دختر یا کوچکترین دخترش تحت عنوان ایوک
ثبت می*شد و رسم بر این بود که اولین پسر تولد
یافته از این ازدواج به فرزندی پدر دختر در
می*آمد و به جای نام پدرش نام پدر دختر را بعد
از نامش می*آوردند و این نوع ازدواج باعث شده
که برخی
افراد غیر مطلع برچسب ازدواج با محارم را به
زرتشتیان و ایرانیان باستان بزنند و اظهار
کنند که پدر با دختر خود ازدواج می*کرده است.
اینک اشتباه
افراد ناآگاه کاملا مشخص شد و اتهام ازدواج با
محارم کاملا مردود است...
ستر زن : وقتی
که فرد بالغی بدون ازدواج در می*گذشت، پدر و
مادر یا خویشان این فرد موظف بودند به خرج خود
و به یاد فرد درگذشته دختری را به ازدواج پسری
در می*آورند. شرط این نوع ازدواج آن بود که
دختر و پسر متعهد می*شدند که در آینده یکی از
پسران خود را به فرزند خواندگی فرد درگذشته
بدون زن و فرزند درآورند ...
خودسر زن : اگر
دختری و پسری پس از رسیدن به سن بلوغ برخلاف
میل والدین خود خواستار ازدواج با یکدیگر
می*شدند و مصر بر این امر نیز بودند، با وجود
مخالفت والدین ازدواج آنها منع قانونی نداشت و
زیر عنوان خودرای زن ثبت می*گردید و در این
بین دختر از ارث محروم می*شد، مگر اینکه
والدینش به خواست خود چیزی به او می*دادند یا
وصیت می*نمودند که بدهند...
این نوع ازدواج ها در ایران
باستان انجام می*شد امروزه ازدواج ها تحت این
عناوین ثبت نمی*شود...
گفتنی است که طلاق در ایران
باستان وآیین زرتشتی مطرود و منفور است و تحت
شرایطی ویژه و در مواردی نادر و خاص طبق آیین
نامه زرتشتیان مجوز داده می*شود
در آغاز قرن دوم هجري/ هشتم ميلادي، سپاه اسلام همچنان درگير فتح سرزمين*هاي شرقي ايران بود و به ويژه در سرزمين باستاني سُغد با مقاومت شديدي روبه*رو شد. اين سرزمين، در شرق ايران زمين قرار داشت و شهرهاي سمرقند و بخارا مراکز اصلي آن بودند. سغد در آن هنگام که مورد حمله اعراب قرار گرفت براي حدود دو هزار سال مرکز نگهباني از راه ابريشم و ترويج آيين*هاي ايراني در چين و ماچين بود و گرانيگاه فرهنگ ايراني محسوب مي*شد. سغد و خوارزم و بلخ و سرزمين*هاي پيرامون آن در دوران اسلامي در قالب خراسان بزرگ با هم ادغام شد. اين سرزمين که از طبرستان باستاني تا مرزهاي ترکمنستان و ازبکستان امروزين کشيده شده است، همان جايي بود که در زمان حمله اسکندر به هخامنشيان بيشترين مقاومت را از خود نشان داد، و در زمان قيام ابومسلم خراساني نيز نطفه خيزش ايرانيان براي راندن امويان در همين*جا بسته شد. نخستين شاعران بزرگ فارسي زبان- رودکي و شهيد بلخي و فردوسي و … در اين سرزمين زاده شدند، و اساطيري- مانند داستان رستم- را به نظم درآوردند که به ويژه در اين قلمرو رواج داشت. در آغاز قرن دوم هجري، زماني که آخرين جنگاوران سغدي در برابر اعراب مقاومت مي*کردند، مجموعه*اي از اسناد در جايي به نام کوه مغ در قلعه*اي پنهان شد، که پس از هزار و دويست سال در قرن گذشته کشف شد. از ميان اين متون، طولاني*تر از همه سند ازدواجي است که به خوبي گوياي تمدن ايرانيان کهن و نوع روابط ميان زن و مرد در ايران شرقي باستان است. برابري حقوق زن و مرد، و آزادي روشن و دادگرانه ميان اين دو شريک زندگي به همراه ذکر شرط و شروطي که آشکارا براي حفظ اين آزادي تدوين شده، چنان صريح در متن سند آمده که ما را از شرح اضافي بي*نياز مي*سازد. در اينجا متن سند ازدواج را با کمي ويرايش مي*خوانيد:
به تاريخ دهمين سال سلطنت شاه ترخون، در ماه مسواويچ (دي*ماه)، در آسمان روچ (آسمان روز) اوتکين ملقب به نيدن دختري به نام دغدغونچه ملقب به چته دختر ويوس را که تحت قيموميت چير فرزند و خزنک پادشاه نوکت است، خواستگاري کرد و او را به زني گرفت. چير، اين زن تحت قيموميت خود را بر اساس قانون و با شرايط زير به عقد او درآورد: بگذار اوتکين، چته را همچون همسري محبوب و محترم داشته باشد. به او خوراک و پوشاک، و تزئينات بدهد. او را با احترام و محبت در خانه خود به عنوان همسري با حقوق کامل نگهداري نمايد. همان*طور که يک مرد شريف يک زن شريف را همسر خود مي*سازد و چته نيز اوتکين را همچون شوهر محبوب و محترم بدارد. او بايد مواظب رفاه و سعادت او باشد چون که زن شريف را مرد شريف شوهر است.
در آينده چنانکه اوتکين بدون اجازه چته، زن، کنيز يا خانم ديگري را بدون رضايت چته به خانه بياورد. پس اوتکين شوهر بايد به همسرش چته مبلغ سي درهم دينار سالم و خالص بپردازد. بعد از آن بگذار که اين زن را نه به عنوان همسر و نه همچون کنيز نپذيرد و (چته) او را از نزدش براند. در آتيه چنانچه اوتکين تصميم بگيرد که اين چته را همچون زوجه ديگر نداشته باشد، در آن صورت بگذار که او را با خوراک، با کالا، و اثاثيه با خود گرفته*ام و مبلغ دريافتي*اش بدون هيچ*گونه تعهد آزاد کند و او را در قبال زوجه*اش هيچ*گونه تعهد ديگري نخواهد بود و او به پرداخت هيچ چيز ديگري متعهد نمي*گردد. سپس او مي*تواند با همان زني که مورد نظرش است ازدواج کند. همچنين اگر چته تصميم بگيرد که ديگر همسر اوتکين نباشد، پس بگذار که او را ترک نمايد. در آن صورت بگذار او پوشاک قابل استفاده، تزئينات و کالايي را که از اوتکين به او تعلق مي*گيرد، از شوهرش نگيرد. اما اموال خصوصي و دارايي استحقاقي*اش را بگذار با خودش ببرد. و او را در قبال شوهرش ديگر هيچ گونه تعهدي نخواهد بود و ديگر مديون به هيچ*گونه پرداختي هم نخواهد بود. بعد از آن او حق دارد با هر مرد ديگري که دلش بخواهد ازدواج کند.
اگر اوتکين مرتکب گناه يا اعمال زشت (جرمي) گردد خودش مسئول خواهد بود و بگذار خودش (جريمه) را بپردازد. چنانچه او به جهت غلام يا غلام بدهکار يا اسير به دست کسي گرفتار گردد يا تحت حمايت کسي برود (به موالي بپيوندد)، در آن صورت چته و فرزندان او بدون هيچ تعهدي بايد آزاد باشند. اما اگر چته مرتکب گناهي با رفتار زشتي (جرمي) گرديد بگذار خود او مسئول باشد. چنانچه او به حيث کنيز يا غلام بدهکار يا اسير به دست کسي گرفتار گرديد يا تحت حمايت کسي رفت، در آن صورت بايد اوتکين به همراه فرزندانش بدون هيچ*گونه قيد و شرطي آزاد باشند. به اين ترتيب يکي مسئول گناه و رفتار زشت ديگري نخواهد بود. سند عقد ازدواج حاضر در محل قوانين در حضور وخغوکان فرزند ورخنان منعقد گرديد و اشخاص زير حاضر بودند: سکاتچ فرزند شيشچ، چخرين فرزند رامچ، شاو فرزند ماخک، راقم سند رامتيش فرزند وغشفرن.
سند ازدواج ايرانيان باستان
(ازدواج) در ایران باستان
در ایران باستان و آیین زرتشت
تعدد زوجات روا نیست و گفته شده همانگونه که
یک زن نمی*تواند در یک زمان بیش از یک
شوهرداشته باشد مرد نیز نمی*تواند در آن واحد
دو یا چند زن داشته باشد.
اختیار زن دوم در شرایطی خاص و
سخت که در آیین نامه زرتشتیان آمده جایز است
نظیراینکه زن اول فوت شده باشد..
در ایران باستان تنها در صورتی
فرد می*توانست با وجود زن اول زن دیگر اختیار
کند که زن اول به تشخیص پزشک عقیم بوده و خود
موافقت خویش را برای این کار اعلام کند و
رضایت داشته
باشد هدف از این عمل نیز بقا نسل و پرورش
فرزندانی نیک برای دین و دنیاست...
در مورد انواع
پیوند زناشویی در ایران باستان گفتنی است که
زن و مرد زرتشتی به 5 صورت و تحت عناوین : پادشاه
زن ، چاکر زن ، ایوک زن ، ستر زن ، خودسر زن پیوند
زناشویی می*بستند که هر یک جداگانه به شرح زیر
است:
پادشاه زن : این
نوع ازدواج به حالتی گفته می*شد که دختری پس
از رسیدن به سن بلوغ با موافقت پدر و مادر خود
با پسری ازدواج می*کرد و پادشاه زن از
کاملترین حقوق و مزایای زناشویی برخوردار بود
و کلا همه دخترانی که برای نخستین بار و با
رضایت پدر و مادر ازدواج می*کردند، پیوند
زناشویی آنان تحت عنوان پادشاه زن ثبت می*شد
...
چاکر زن: این
نوع ازدواج به حالتی اطلاق می*شد که زنی بیوه
به عقد و ازدواج با مرد دیگری در می*آمد. این
زن با زندگی در خانه شوهر دوم خود حقوق و
مزایای پادشاه زن را در سراسر زندگی مشترک
دارا بود، ولی پس از مرگ آیین کفن و دفن و
سایر مراسم مذهبی اش تا سی روزه توسط شوهر دوم
یا بستگانش برگزارمی*شد. ولی هزینه های مراسم
بعد از سی روزه به عهده بستگان شوهر اولش بود،
چون معتقد بودند در دنیای دیگر این زن از آن
نخستین شوهر خود خواهد بود و به همین علت
پیوند دوم او تحت عنوان چاکر زن یاد می*شد.
حال برای برخی
ناآگاهان پیوند زناشویی از نوع چاکر زن را
اختیار کردن زن صیغه ای توسط پدران ما در
گذشته قلمداد کرده و پادشاه زن را زن عقدی
بیان می*کنند که صحت ندارد...
ایوک زن : این
نوع ازدواج زمانی اتفاق می*افتاد که مردی دختر
یا دخترانی داشت و فرزند پسر نداشت و ازدواج
تنها دختر یا کوچکترین دخترش تحت عنوان ایوک
ثبت می*شد و رسم بر این بود که اولین پسر تولد
یافته از این ازدواج به فرزندی پدر دختر در
می*آمد و به جای نام پدرش نام پدر دختر را بعد
از نامش می*آوردند و این نوع ازدواج باعث شده
که برخی
افراد غیر مطلع برچسب ازدواج با محارم را به
زرتشتیان و ایرانیان باستان بزنند و اظهار
کنند که پدر با دختر خود ازدواج می*کرده است.
اینک اشتباه
افراد ناآگاه کاملا مشخص شد و اتهام ازدواج با
محارم کاملا مردود است...
ستر زن : وقتی
که فرد بالغی بدون ازدواج در می*گذشت، پدر و
مادر یا خویشان این فرد موظف بودند به خرج خود
و به یاد فرد درگذشته دختری را به ازدواج پسری
در می*آورند. شرط این نوع ازدواج آن بود که
دختر و پسر متعهد می*شدند که در آینده یکی از
پسران خود را به فرزند خواندگی فرد درگذشته
بدون زن و فرزند درآورند ...
خودسر زن : اگر
دختری و پسری پس از رسیدن به سن بلوغ برخلاف
میل والدین خود خواستار ازدواج با یکدیگر
می*شدند و مصر بر این امر نیز بودند، با وجود
مخالفت والدین ازدواج آنها منع قانونی نداشت و
زیر عنوان خودرای زن ثبت می*گردید و در این
بین دختر از ارث محروم می*شد، مگر اینکه
والدینش به خواست خود چیزی به او می*دادند یا
وصیت می*نمودند که بدهند...
این نوع ازدواج ها در ایران
باستان انجام می*شد امروزه ازدواج ها تحت این
عناوین ثبت نمی*شود...
گفتنی است که طلاق در ایران
باستان وآیین زرتشتی مطرود و منفور است و تحت
شرایطی ویژه و در مواردی نادر و خاص طبق آیین
نامه زرتشتیان مجوز داده می*شود
جلوگیری از اضافه وزن در نوروز
در حالی كه رعایت راهكارهایی ساده می تواند از اضافه وزنتان جلوگیری كند؛ راهكار هایی ساده مانند آنچه ما در این گزارش به آنها اشاره می كنیم.
چاقی یعنی انباشته شدن بیش از نیاز چربی در بدن. چربی ها زمانی در بدن ذخیره می شود كه كالری دریافتی بدن شما بیش از كالری ای باشد كه در طول شبانه روز مصرف می كنید.
چربی ها كه در خطرناك ترین شكل در اطراف شكم تجمع می كنند، سبب اضافه وزن می شوند و انواع بیماری ها مانند سكته ها، سرطان ها و بیماری های قلبی ـ عروقی، بیماری های قندی، آسیب دیدگی شدید غضروف ها، سایش مفاصل، بیماری های شدید كبدی و سنگ كیسه صفرا را به همراه می آورند.
دلیل این كه ما در این صفحه زیاد به بیماری چاقی می پردازیم، این است كه نه تنها امروزه این بیماری در میان بزرگسالان كشورمان فراوان شده، بلكه در میان كودكان نیز در حال گسترش است. همین اصل باعث شده ایسنا در گزارشی 10 روش معمول چاق شدن را بررسی كند. اینها همان روش هایی هستند كه ما ناآگاهانه در تعطیلات نوروزی آنها را بیشتر به كار می گیریم.
10 عادت چاق كننده نوروزی
بیشتر چاق ها در دوران كودكی نیز چاق بوده اند. پس چرا تصور می كنید چاقی كودكان بی اشكال است و در آینده خود به خود رفع می شود؟ كودكان چاق معمولا بزرگسالانی چاق می شوند و به همین دلیل باید از چاقی كودكان جلوگیری كرد. برای مثال بعضی از والدین كودكانشان را به میان وعده های غذایی ناسالمی كه باعث چاقی می شوند مانند چیپس و تنقلات گوناگون، شیرینی ها و بخصوص شكلات عادت می دهند و این تغذیه نادرست در نوروز به بهانه فراوانی شیرینی و شكلات بیشتر می شود. در حالی كه بهتر است میان وعده هایی سالم باارزش غذایی بالا مانند میوه ها، سبزی ها، شیر و دیگر لبنیات كم چرب، نان، پنیر، تخم مرغ و گردو را جایگزین آن كنند.
قرار نیست به بهانه تعطیلات نوروز و ماندن در خانه ناپرهیزی كنید و كنترلی بر مصرف غذاهای پرچرب، سرخ شده یا زیاد شیرین یا شور نداشته باشید.
لاغرها آرام غذا می خورند. هرچه سریع تر غذا بخورید، چاق تر می شوید. پس عادت كنید لقمه ها را برای مدت طولانی تری در دهان نگه دارید و حسابی بجوید.
چاق ها بشقاب های بزرگی را برای خوردن انتخاب می كنند پس اگر می خواهید لاغر بمانید یا وزنتان را كم كنید باید بشقاب غذایتان را هم كوچك كنید.
برنامه های نوروزی تلویزیون جذاب است؟ تعطیلات فرصتی برای كتاب خواندن است؟ همه اینها را قبول داریم اما لطفا كتاب و تلویزیون را هنگام غذا خوردن كنار بگذارید. چاق ها وقتی تلویزیون تماشا می كنند یا كتاب می خوانند، غذا هم می خورند در حالی كه در شیوه درست غذا خوردن باید برآنچه می خورید تمركز داشته باشید.
چاق ها قابلمه غذا را هم سر سفره می آورند، بنابراین اگر می خواهید لاغر بمانید همه غذای تهیه شده را در سفره قرار ندهید.
چاق ها همراه غذا،خوردنی های خطرناكی مانند چیپس، سس مایونز، شیرینی و نوشابه مصرف می كنند، اگر دنبال مخلفات غذا هستید یا می خواهید سفره تان رنگین تر شود از نوشیدنی هایی مانند آب یا دوغ بهره بگیرید و به جای چیپس و... سبزی های تازه و سالاد های بدون سس را مهمان سفره تان كنید.
چاق ها عاشق فست فود ها هستند و بخصوص در نوروز بهانه می گیرند كه فرصت برای پختن غذا كم است و به همین دلیل باید از كالباس، پیتزا، سیب زمینی های سرخ شده و انواع ساندویچ ها به عنوان غذا استفاده كنند، اما این بهانه برای كسی كه نمی خواهد ترازو ها شگفت زده اش كنند، كافی نیست.
چاق ها همراهی با دوست و آشنا را در غذا خوردن بهانه پرخوری شان می كنند، برای مثال هر لقمه ای كه دهان كودك شان می گذارند یكی هم دهان خودشان می گذارند یا برای آن كه با مهمان هایشان همراه باشند، سر سفره می مانند و به خوردن حتی پس از سیری ادامه می دهند، این نوع همراهی ها را كنار بگذارید!
چاق ها در نوروز بی حركت می شوند و این بی تحركی باعث افزایش وزنشان می شود، اما آنها كه مثل شما به تناسب اندامشان اهمیت می دهند، هر روز نرمش می كنند یا دست كم 3 روز در هفته، 30 دقیقه را به پیاده روی تند اختصاص می دهند.
منبع : salamatnews.com
چاقی یعنی انباشته شدن بیش از نیاز چربی در بدن. چربی ها زمانی در بدن ذخیره می شود كه كالری دریافتی بدن شما بیش از كالری ای باشد كه در طول شبانه روز مصرف می كنید.
چربی ها كه در خطرناك ترین شكل در اطراف شكم تجمع می كنند، سبب اضافه وزن می شوند و انواع بیماری ها مانند سكته ها، سرطان ها و بیماری های قلبی ـ عروقی، بیماری های قندی، آسیب دیدگی شدید غضروف ها، سایش مفاصل، بیماری های شدید كبدی و سنگ كیسه صفرا را به همراه می آورند.
دلیل این كه ما در این صفحه زیاد به بیماری چاقی می پردازیم، این است كه نه تنها امروزه این بیماری در میان بزرگسالان كشورمان فراوان شده، بلكه در میان كودكان نیز در حال گسترش است. همین اصل باعث شده ایسنا در گزارشی 10 روش معمول چاق شدن را بررسی كند. اینها همان روش هایی هستند كه ما ناآگاهانه در تعطیلات نوروزی آنها را بیشتر به كار می گیریم.
10 عادت چاق كننده نوروزی
بیشتر چاق ها در دوران كودكی نیز چاق بوده اند. پس چرا تصور می كنید چاقی كودكان بی اشكال است و در آینده خود به خود رفع می شود؟ كودكان چاق معمولا بزرگسالانی چاق می شوند و به همین دلیل باید از چاقی كودكان جلوگیری كرد. برای مثال بعضی از والدین كودكانشان را به میان وعده های غذایی ناسالمی كه باعث چاقی می شوند مانند چیپس و تنقلات گوناگون، شیرینی ها و بخصوص شكلات عادت می دهند و این تغذیه نادرست در نوروز به بهانه فراوانی شیرینی و شكلات بیشتر می شود. در حالی كه بهتر است میان وعده هایی سالم باارزش غذایی بالا مانند میوه ها، سبزی ها، شیر و دیگر لبنیات كم چرب، نان، پنیر، تخم مرغ و گردو را جایگزین آن كنند.
قرار نیست به بهانه تعطیلات نوروز و ماندن در خانه ناپرهیزی كنید و كنترلی بر مصرف غذاهای پرچرب، سرخ شده یا زیاد شیرین یا شور نداشته باشید.
لاغرها آرام غذا می خورند. هرچه سریع تر غذا بخورید، چاق تر می شوید. پس عادت كنید لقمه ها را برای مدت طولانی تری در دهان نگه دارید و حسابی بجوید.
چاق ها بشقاب های بزرگی را برای خوردن انتخاب می كنند پس اگر می خواهید لاغر بمانید یا وزنتان را كم كنید باید بشقاب غذایتان را هم كوچك كنید.
برنامه های نوروزی تلویزیون جذاب است؟ تعطیلات فرصتی برای كتاب خواندن است؟ همه اینها را قبول داریم اما لطفا كتاب و تلویزیون را هنگام غذا خوردن كنار بگذارید. چاق ها وقتی تلویزیون تماشا می كنند یا كتاب می خوانند، غذا هم می خورند در حالی كه در شیوه درست غذا خوردن باید برآنچه می خورید تمركز داشته باشید.
چاق ها قابلمه غذا را هم سر سفره می آورند، بنابراین اگر می خواهید لاغر بمانید همه غذای تهیه شده را در سفره قرار ندهید.
چاق ها همراه غذا،خوردنی های خطرناكی مانند چیپس، سس مایونز، شیرینی و نوشابه مصرف می كنند، اگر دنبال مخلفات غذا هستید یا می خواهید سفره تان رنگین تر شود از نوشیدنی هایی مانند آب یا دوغ بهره بگیرید و به جای چیپس و... سبزی های تازه و سالاد های بدون سس را مهمان سفره تان كنید.
چاق ها عاشق فست فود ها هستند و بخصوص در نوروز بهانه می گیرند كه فرصت برای پختن غذا كم است و به همین دلیل باید از كالباس، پیتزا، سیب زمینی های سرخ شده و انواع ساندویچ ها به عنوان غذا استفاده كنند، اما این بهانه برای كسی كه نمی خواهد ترازو ها شگفت زده اش كنند، كافی نیست.
چاق ها همراهی با دوست و آشنا را در غذا خوردن بهانه پرخوری شان می كنند، برای مثال هر لقمه ای كه دهان كودك شان می گذارند یكی هم دهان خودشان می گذارند یا برای آن كه با مهمان هایشان همراه باشند، سر سفره می مانند و به خوردن حتی پس از سیری ادامه می دهند، این نوع همراهی ها را كنار بگذارید!
چاق ها در نوروز بی حركت می شوند و این بی تحركی باعث افزایش وزنشان می شود، اما آنها كه مثل شما به تناسب اندامشان اهمیت می دهند، هر روز نرمش می كنند یا دست كم 3 روز در هفته، 30 دقیقه را به پیاده روی تند اختصاص می دهند.
منبع : salamatnews.com
۱۳۸۹-۱۲-۱۸
من از چشمات میترسم
من از چشمات میترسم
چشمات افسونگرو خاصته
چشمات انگار با چشمام
یه حس مشترک داره
چشمات و اون نگاهت آخر
منو از پا میندازه
نگو این حادثه است
حتما
نگاه تو غرض داره
غرض از عرض این شعرم
یه مطلب بینمون باشه
غرض و عرض و خمیازه
چشمات انگار با چشمام
یه حس مشترک داره
چشمات افسونگرو خاصته
چشمات انگار با چشمام
یه حس مشترک داره
چشمات و اون نگاهت آخر
منو از پا میندازه
نگو این حادثه است
حتما
نگاه تو غرض داره
غرض از عرض این شعرم
یه مطلب بینمون باشه
غرض و عرض و خمیازه
چشمات انگار با چشمام
یه حس مشترک داره
تست هوش استاندارد
شما باید به اتکای اطلاعات عمومیتان به آنها جواب دهید.
سوال اول: چطور یک زرافه را در یخچال جا میدهید؟
جواب درست: در یخچال را باز میکنیم، زرافه را در یخچال میگذاریم و بعد، در یخچال را میبندیم.
این سوال این مساله را آزمایش میکند که آیا شما چیزهای ساده را از راههای پیچیده انجام میدهید یا نه.
سوال دوم: چطور یک فیل را در یخچال جا میدهید؟
جواب درست: مثل بالایی جواب دادید؟
نه خیر! اول در یخچال را باز میکنیم، زرافه را در میآوریم، بعد فیل را میگذاریم آن تو، بعد در یخچال را میبندیم.
این سوال میبیند که آیا شما به نتایج کارهای خودتان توجه کافی دارید یا نه.
سوال سوم: شیر جنگل، همه حیوانات را به بیشه دعوت کرده تا در کنفرانس جنگل شرکت کنند. همه هستند غیر از یک نفر. کی؟
جواب درست: خب فیل! چون هنوز توی یخچال است.
این سوال حافظهتان را محک زد. اگر این سه تا سوال را تا به حال غلط جواب دادهاید به درست جواب دادن سوال بعدی خیلی امیدوار نباشید.
سوال چهارم: رودخانهای در همان جنگل هست که حتما باید از روی آن رد بشوید اما پر از تمساح است. چگونه این مساله را حل میکنید؟
جواب درست: باید شنا کنید. البته خطری ندارد چون همه تمساحها در کنفرانس جنگل هستند.
این سوال میخواست ببیند که شما چقدر سریع از اشتباهاتتان درس میگیرید!
سوال اول: چطور یک زرافه را در یخچال جا میدهید؟
جواب درست: در یخچال را باز میکنیم، زرافه را در یخچال میگذاریم و بعد، در یخچال را میبندیم.
این سوال این مساله را آزمایش میکند که آیا شما چیزهای ساده را از راههای پیچیده انجام میدهید یا نه.
سوال دوم: چطور یک فیل را در یخچال جا میدهید؟
جواب درست: مثل بالایی جواب دادید؟
نه خیر! اول در یخچال را باز میکنیم، زرافه را در میآوریم، بعد فیل را میگذاریم آن تو، بعد در یخچال را میبندیم.
این سوال میبیند که آیا شما به نتایج کارهای خودتان توجه کافی دارید یا نه.
سوال سوم: شیر جنگل، همه حیوانات را به بیشه دعوت کرده تا در کنفرانس جنگل شرکت کنند. همه هستند غیر از یک نفر. کی؟
جواب درست: خب فیل! چون هنوز توی یخچال است.
این سوال حافظهتان را محک زد. اگر این سه تا سوال را تا به حال غلط جواب دادهاید به درست جواب دادن سوال بعدی خیلی امیدوار نباشید.
سوال چهارم: رودخانهای در همان جنگل هست که حتما باید از روی آن رد بشوید اما پر از تمساح است. چگونه این مساله را حل میکنید؟
جواب درست: باید شنا کنید. البته خطری ندارد چون همه تمساحها در کنفرانس جنگل هستند.
این سوال میخواست ببیند که شما چقدر سریع از اشتباهاتتان درس میگیرید!
اشتراک در:
پستها (Atom)