آغاز قرن دوم هجري، يکي از شهرهاي نزديک سمرقند
در آغاز قرن دوم هجري/ هشتم ميلادي، سپاه اسلام همچنان درگير فتح سرزمين*هاي شرقي ايران بود و به ويژه در سرزمين باستاني سُغد با مقاومت شديدي روبه*رو شد. اين سرزمين، در شرق ايران زمين قرار داشت و شهرهاي سمرقند و بخارا مراکز اصلي آن بودند. سغد در آن هنگام که مورد حمله اعراب قرار گرفت براي حدود دو هزار سال مرکز نگهباني از راه ابريشم و ترويج آيين*هاي ايراني در چين و ماچين بود و گرانيگاه فرهنگ ايراني محسوب مي*شد. سغد و خوارزم و بلخ و سرزمين*هاي پيرامون آن در دوران اسلامي در قالب خراسان بزرگ با هم ادغام شد. اين سرزمين که از طبرستان باستاني تا مرزهاي ترکمنستان و ازبکستان امروزين کشيده شده است، همان جايي بود که در زمان حمله اسکندر به هخامنشيان بيشترين مقاومت را از خود نشان داد، و در زمان قيام ابومسلم خراساني نيز نطفه خيزش ايرانيان براي راندن امويان در همين*جا بسته شد. نخستين شاعران بزرگ فارسي زبان- رودکي و شهيد بلخي و فردوسي و … در اين سرزمين زاده شدند، و اساطيري- مانند داستان رستم- را به نظم درآوردند که به ويژه در اين قلمرو رواج داشت. در آغاز قرن دوم هجري، زماني که آخرين جنگاوران سغدي در برابر اعراب مقاومت مي*کردند، مجموعه*اي از اسناد در جايي به نام کوه مغ در قلعه*اي پنهان شد، که پس از هزار و دويست سال در قرن گذشته کشف شد. از ميان اين متون، طولاني*تر از همه سند ازدواجي است که به خوبي گوياي تمدن ايرانيان کهن و نوع روابط ميان زن و مرد در ايران شرقي باستان است. برابري حقوق زن و مرد، و آزادي روشن و دادگرانه ميان اين دو شريک زندگي به همراه ذکر شرط و شروطي که آشکارا براي حفظ اين آزادي تدوين شده، چنان صريح در متن سند آمده که ما را از شرح اضافي بي*نياز مي*سازد. در اينجا متن سند ازدواج را با کمي ويرايش مي*خوانيد:
به تاريخ دهمين سال سلطنت شاه ترخون، در ماه مسواويچ (دي*ماه)، در آسمان روچ (آسمان روز) اوتکين ملقب به نيدن دختري به نام دغدغونچه ملقب به چته دختر ويوس را که تحت قيموميت چير فرزند و خزنک پادشاه نوکت است، خواستگاري کرد و او را به زني گرفت. چير، اين زن تحت قيموميت خود را بر اساس قانون و با شرايط زير به عقد او درآورد: بگذار اوتکين، چته را همچون همسري محبوب و محترم داشته باشد. به او خوراک و پوشاک، و تزئينات بدهد. او را با احترام و محبت در خانه خود به عنوان همسري با حقوق کامل نگهداري نمايد. همان*طور که يک مرد شريف يک زن شريف را همسر خود مي*سازد و چته نيز اوتکين را همچون شوهر محبوب و محترم بدارد. او بايد مواظب رفاه و سعادت او باشد چون که زن شريف را مرد شريف شوهر است.
در آينده چنانکه اوتکين بدون اجازه چته، زن، کنيز يا خانم ديگري را بدون رضايت چته به خانه بياورد. پس اوتکين شوهر بايد به همسرش چته مبلغ سي درهم دينار سالم و خالص بپردازد. بعد از آن بگذار که اين زن را نه به عنوان همسر و نه همچون کنيز نپذيرد و (چته) او را از نزدش براند. در آتيه چنانچه اوتکين تصميم بگيرد که اين چته را همچون زوجه ديگر نداشته باشد، در آن صورت بگذار که او را با خوراک، با کالا، و اثاثيه با خود گرفته*ام و مبلغ دريافتي*اش بدون هيچ*گونه تعهد آزاد کند و او را در قبال زوجه*اش هيچ*گونه تعهد ديگري نخواهد بود و او به پرداخت هيچ چيز ديگري متعهد نمي*گردد. سپس او مي*تواند با همان زني که مورد نظرش است ازدواج کند. همچنين اگر چته تصميم بگيرد که ديگر همسر اوتکين نباشد، پس بگذار که او را ترک نمايد. در آن صورت بگذار او پوشاک قابل استفاده، تزئينات و کالايي را که از اوتکين به او تعلق مي*گيرد، از شوهرش نگيرد. اما اموال خصوصي و دارايي استحقاقي*اش را بگذار با خودش ببرد. و او را در قبال شوهرش ديگر هيچ گونه تعهدي نخواهد بود و ديگر مديون به هيچ*گونه پرداختي هم نخواهد بود. بعد از آن او حق دارد با هر مرد ديگري که دلش بخواهد ازدواج کند.
اگر اوتکين مرتکب گناه يا اعمال زشت (جرمي) گردد خودش مسئول خواهد بود و بگذار خودش (جريمه) را بپردازد. چنانچه او به جهت غلام يا غلام بدهکار يا اسير به دست کسي گرفتار گردد يا تحت حمايت کسي برود (به موالي بپيوندد)، در آن صورت چته و فرزندان او بدون هيچ تعهدي بايد آزاد باشند. اما اگر چته مرتکب گناهي با رفتار زشتي (جرمي) گرديد بگذار خود او مسئول باشد. چنانچه او به حيث کنيز يا غلام بدهکار يا اسير به دست کسي گرفتار گرديد يا تحت حمايت کسي رفت، در آن صورت بايد اوتکين به همراه فرزندانش بدون هيچ*گونه قيد و شرطي آزاد باشند. به اين ترتيب يکي مسئول گناه و رفتار زشت ديگري نخواهد بود. سند عقد ازدواج حاضر در محل قوانين در حضور وخغوکان فرزند ورخنان منعقد گرديد و اشخاص زير حاضر بودند: سکاتچ فرزند شيشچ، چخرين فرزند رامچ، شاو فرزند ماخک، راقم سند رامتيش فرزند وغشفرن.
سند ازدواج ايرانيان باستان
(ازدواج) در ایران باستان
در ایران باستان و آیین زرتشت
تعدد زوجات روا نیست و گفته شده همانگونه که
یک زن نمی*تواند در یک زمان بیش از یک
شوهرداشته باشد مرد نیز نمی*تواند در آن واحد
دو یا چند زن داشته باشد.
اختیار زن دوم در شرایطی خاص و
سخت که در آیین نامه زرتشتیان آمده جایز است
نظیراینکه زن اول فوت شده باشد..
در ایران باستان تنها در صورتی
فرد می*توانست با وجود زن اول زن دیگر اختیار
کند که زن اول به تشخیص پزشک عقیم بوده و خود
موافقت خویش را برای این کار اعلام کند و
رضایت داشته
باشد هدف از این عمل نیز بقا نسل و پرورش
فرزندانی نیک برای دین و دنیاست...
در مورد انواع
پیوند زناشویی در ایران باستان گفتنی است که
زن و مرد زرتشتی به 5 صورت و تحت عناوین : پادشاه
زن ، چاکر زن ، ایوک زن ، ستر زن ، خودسر زن پیوند
زناشویی می*بستند که هر یک جداگانه به شرح زیر
است:
پادشاه زن : این
نوع ازدواج به حالتی گفته می*شد که دختری پس
از رسیدن به سن بلوغ با موافقت پدر و مادر خود
با پسری ازدواج می*کرد و پادشاه زن از
کاملترین حقوق و مزایای زناشویی برخوردار بود
و کلا همه دخترانی که برای نخستین بار و با
رضایت پدر و مادر ازدواج می*کردند، پیوند
زناشویی آنان تحت عنوان پادشاه زن ثبت می*شد
...
چاکر زن: این
نوع ازدواج به حالتی اطلاق می*شد که زنی بیوه
به عقد و ازدواج با مرد دیگری در می*آمد. این
زن با زندگی در خانه شوهر دوم خود حقوق و
مزایای پادشاه زن را در سراسر زندگی مشترک
دارا بود، ولی پس از مرگ آیین کفن و دفن و
سایر مراسم مذهبی اش تا سی روزه توسط شوهر دوم
یا بستگانش برگزارمی*شد. ولی هزینه های مراسم
بعد از سی روزه به عهده بستگان شوهر اولش بود،
چون معتقد بودند در دنیای دیگر این زن از آن
نخستین شوهر خود خواهد بود و به همین علت
پیوند دوم او تحت عنوان چاکر زن یاد می*شد.
حال برای برخی
ناآگاهان پیوند زناشویی از نوع چاکر زن را
اختیار کردن زن صیغه ای توسط پدران ما در
گذشته قلمداد کرده و پادشاه زن را زن عقدی
بیان می*کنند که صحت ندارد...
ایوک زن : این
نوع ازدواج زمانی اتفاق می*افتاد که مردی دختر
یا دخترانی داشت و فرزند پسر نداشت و ازدواج
تنها دختر یا کوچکترین دخترش تحت عنوان ایوک
ثبت می*شد و رسم بر این بود که اولین پسر تولد
یافته از این ازدواج به فرزندی پدر دختر در
می*آمد و به جای نام پدرش نام پدر دختر را بعد
از نامش می*آوردند و این نوع ازدواج باعث شده
که برخی
افراد غیر مطلع برچسب ازدواج با محارم را به
زرتشتیان و ایرانیان باستان بزنند و اظهار
کنند که پدر با دختر خود ازدواج می*کرده است.
اینک اشتباه
افراد ناآگاه کاملا مشخص شد و اتهام ازدواج با
محارم کاملا مردود است...
ستر زن : وقتی
که فرد بالغی بدون ازدواج در می*گذشت، پدر و
مادر یا خویشان این فرد موظف بودند به خرج خود
و به یاد فرد درگذشته دختری را به ازدواج پسری
در می*آورند. شرط این نوع ازدواج آن بود که
دختر و پسر متعهد می*شدند که در آینده یکی از
پسران خود را به فرزند خواندگی فرد درگذشته
بدون زن و فرزند درآورند ...
خودسر زن : اگر
دختری و پسری پس از رسیدن به سن بلوغ برخلاف
میل والدین خود خواستار ازدواج با یکدیگر
می*شدند و مصر بر این امر نیز بودند، با وجود
مخالفت والدین ازدواج آنها منع قانونی نداشت و
زیر عنوان خودرای زن ثبت می*گردید و در این
بین دختر از ارث محروم می*شد، مگر اینکه
والدینش به خواست خود چیزی به او می*دادند یا
وصیت می*نمودند که بدهند...
این نوع ازدواج ها در ایران
باستان انجام می*شد امروزه ازدواج ها تحت این
عناوین ثبت نمی*شود...
گفتنی است که طلاق در ایران
باستان وآیین زرتشتی مطرود و منفور است و تحت
شرایطی ویژه و در مواردی نادر و خاص طبق آیین
نامه زرتشتیان مجوز داده می*شود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر