1) رنگ بیش از حد
استفاده از رنگ های زیاد باعث می شود که توجه دیگران نسبت به شما جلب شود البته نه توجهی که منجر به قرار ملاقات شود. سعی کنید در لباس هایتان بیش از ۳ رنگ استفاده نکنید و تا آنجا که می توانید پوشش خود را ساده نگه دارید.
سعی کنید از مکمل های رنگی استفاده کنید. رنگهایی که متضاد یکدیگر هستند تکمیل کننده هم نیز باشند (مثلا بنفش و زرد یا آبی و نارنجی) رنگ هایی که به هم نزدیک می باشند به نام رنگ های "هم خانواده" شناخته می شوند. (مثل زرد و نارنجی) زمانی که می خواهید لباس بپوشید باید سعی کنید که از رنگ های متضاد و یا رنگ های هم خانواده استفاده کنید. اگر لباس هایتان روشن هستند باید کفش هایتان نیز روشن باشند ولی اگر لباس های تیره بر تن می کنید کفش شما نیز باید تیره باشد.
۲) طرح بیش از اندازه
همانطور که در مقاله قبلی هم خواندید برای ست کردن رنگ و طرح پارچه باید از لباس هایی استفاده کنید که بیش از ۳ طرح نداشته باشند. بهتر است لباس شما دارای یک یا دو طرح متنوع تک رنگ باشد.البته پیشنهاد ما این است که از لباس هایی استفاده کنید که تنها دارای یک طرح معین می باشند (مثلا دارای گل های ساده سفید رنگ باشند و یا در پشت آنها مارک کوچکی باشد) و همیشه همان را بر تن کنید.
۳) پارچه اضافی
برخی از افراد تصور می کنند که هر پارچه مختص طبقه خاصی از افراد اجتماع است. معمولا ابریشم از کتان رسمی تر است. و پارچه لینن نیز از دور داد می زند که با مخمل متفاوت است! چرم هم همیشه خیلی مردانه تر از فاستونی است. برای اینکه در میان این همه پارچه های مختلف به دام نیفتید می توانید لباس های تابستانی و زمستانی خود را از هم جدا کنید. لباس های زمستانی معمولا کلفت تر، سنگین تر و زبر تر هستند. پارچه های تابستانی نیز از الیاف طبیعی درست شده و بسیار نازک و خنک هستند. آنها را از هم دور نگه دارید تا دچار اشتباه نشوید.
۴) لباس های لکه دار
بهتر است از لباس های لکه دار پیش از اینکه روی آب را به خود ببینند در زیر سایر لباس ها استفاده کنید. بهتر است هر روز زمانی را به این کار اختصاص دهید که لباس های خود را برای وجود لکه وارسی کنید. به علاوه زمانی که آنها را شستید باز هم نگاه دوباره ای داشته باشید تا مبادا لکه ای از چشم شما دور نمانده باشد.
۵) لباس فصل دیگری را پوشیدن
اگر شما در جایی زندگی می کنید که دارای آب و هوای گرم است، خوش شانس هستید. لباس های شما باید مختص یک فصل (بهار/تابستان) باشد. اما اگر مانند بسیاری از افراد در جایی زندگی می کنید که دارای آب و هوای متنوعی است باید در کمد لباس های خود جایی را برای ذخیره لباس هایی که به درد فصل حاضر نمی خورند باز کنید. همانطور که از قدیم گفته اند "از دل برود هر آنچه از دیده برفت." هر چه که آن پیراهن های لینن را از کت های پشمی دور تر نگه دارید خیلی کمتر اتفاق می افتد که آنها را به طور اتفاقی با هم ست کنید.
۶) شلوارهای خیلی بلند یا خیلی کوتاه
حتی اگر از سایز خودتان مطمئن هستید اما باز هم شلوارهایتان را پیش از خرید یکبار پرو کنید. سایز لباس هایی که دارای مارک های متفاوتی می باشند مختلف است. و همیشه این قوانین را نیز به خاطر داشته باشید: شلوارهای ارتشی و پارچه ای باید تا بالای پاشنه کفش شما بیایند. شلوارهای جین می توانند تا انتهای پاشنه کفش نیز کشیده شوند. قد هر شلواری که بیش از این اندازه باشد برای شما بلند است. زمانی که راه می روید شلوار شما نباید آنقدر کوتاه باشد که جوراب هایتان از زیر آن معلوم شود. زمانی که می نشینید شلوار شما نباید بیش از چند سانت به بالای جورابتان رود.
۷) شلوارهایی که بالا می ایستند
اگر شما دارای کمر باریکی هستید (پاهای بلند اما کمر کوچکی دارید) از شلوارهای جین و ارتشی استفاده کنید که جیب آن در جلو قرار داشته باشد و نه در طرفین. یک حقه دیگری که در این جا می توانید به کار ببرید این است که شلواری خریداری کنید که بزرگتر از سایز شما باشد. این کار باعث می شود که اندام شما پرتر جلوه کند، همچنین قد شلوار نیز بلند تر شده و پاهای شما را ناقص جلوه نمی دهد.
۸) تی شرت هایی که خیلی بلند و یا کوتاه هستند
اگر تی شرت شما خیلی بلند است نباید آنرا هیچ گاه داخل شلوار خود کنید. بر روی این مطلب تاکید داریم. تی شرت باید کمی پایین تر از ناف شما قرار گیرید. هر چیزی که از این مقدار پایین تر باشد بلند است و اگر بالاتر بایستد برایتان کوتاه است. باید مارکی را پیدا کنید که سایز هایش متناسب با اندام شما باشد.
۹) تی شرت های "شلوغ"
از تی شرت های تک رنگ استفاده کنید و از پوشیدن لباس های پر زرق و برق، دارای لگو و کلمات ناپسند به شدت پرهیز کنید. تی شرت های ساده خیلی راحت تر با پلوور و ژاکتهای مختلف ست می شوند.
۱۰) لباس های چروک
چاره کار شما بسیار ساده است: باید یک اتو و میز آنرا خریداری کنید. اما اگر در حال مسافرت هستید می توانید بر روی محل چروکیدگی کمی آب بریزید و سپس سشوار را بر روی آن بگیرید و با دست محل مورد نظر را صاف کنید. با این کار لباس شما از آن چروکیدگی در می آید. علاوه بر این من آقایونی را دیدیم که این کار را به راحتی در دستشویی های عمومی با دست خشک کن ها انجام می دهند! شاید کار خوبی نباشد اما جواب می دهد.
۱۱) کراواتی که درست بسته نشده
کراوات باید تا روی سگک کمربند شما پایین بیاید و بر روی گره آن نیز باید یک فرو رفتگی محسوسی دیده شود. برای اینکه شاهد این فرورفتگی باشید باید زمانیکه در حال بستن گره کراوات هستید انگشت اشاره خود را در زیر ان قرار دهید و قبل از محکم کردن گره انگشت خود را از زیر آن به آرامی در بیاورید.
۱۲) صندل با جوراب
برای مبتدی ها بهتر است که اصلا فکر جوراب پوشیدن را از سر بیرون کنند. اما اگر پوشیدن جوراب اجباری است پیشنهاد می کنیم از جوراب هایی استفاده کنید که اندازه آنها فقط تا قوزک پا است و آنها را با اسنیکرهای نخی و یا کفش های پارچه ای ست کنید.
۱۳) زمان اصلاح صورت نقطه ای را جا بگذارید
بعد از اصلاح کردن از ژل پاک کننده استفاده کنید تا بتوانید تمام پوست صورت خود را ببینید. همچنین می توانید یک آینه دستی تهیه کنید تا صورت خود را از نزدیک تر ببینید و اگر جایی اصلاح نکرده باقی مانده بود آنرا راحت تر پیدا کنید.
۱۴) موهای وسط ابرو
یکبار در هفته موهای وسط ابروهای خود را بردارید یا آنها را شیو کنید. البته می توانید به سراغ لیزر بروید تا برای همیشه از شر آنها خلاص شوید. با یک یا دو جلسه میتوانید تمام آنها را از بین ببرید.
۱۳۹۰-۰۱-۰۷
۱۳۸۹-۱۲-۲۸
معني زمامدار ملي و ادم حسابي را بيشتر درك كنيد
تا بدانید چرا نتوانستند،مصدق را بر زمین ببینند و حتی از ذکر نامش هم میترسند
خاطرات رئیس دفتر مصدق
رئیس دفتر مصدق در دوران 28 ماهه نخست وزیری گوشهای از خصوصیات او را این گونه نقل میکند:
قسم مصدق همیشه" به حق خدا " بود. دو تا یتیم از بچههای احمدآباد همیشه در خانهاش بود و اینها را بزرگ میکرد. زندگیاش فوقالعاده ساده بود. چه هدایا برای شخص ایشان و چه برای دولت محال بود به منزل بیاید. هیچ سرسوزنی نمیگرفت. یک کلمه دروغ از دهانش درنمیآمد. یک وعده حرام نمیگفت. بیست و هشتماه نخست وزیری مصدق یک ریال از اعتبار دولت بابت مخارج دفتر نخست وزیری خرج نشد. همه خرجها را شخصا میپرداخت. خرج نهار و شام و صبحانه 50 سرباز و درجه دار که آنجا بودند را خود مصدق میداد. همچنین عیدیها و هزینهها و پاداشها را. دکتر مصدق در عرض بیست و هشت ماه حکومت از جیب خودش حدود دومیلیون و ششصدهزار تومان خرج کرد. مصدق کوچک ترین هدیه را حتی از صمیمیترین دوستانش نمیپذیرفت. یادم هست خبر آوردند که آقای امیر تیمور کلالی، از دوستان مصدق، یک کامیون کوچک خربزه از مشهد فرستاده بودند. وقتی خبر آوردند که خربزه را آوردهاند اوقاتش تلخ شد و گفت: این چه کارهایی است؟ این چه بدعتهای بدی است؟ من خربزه میخواهم چه کار؟ بگویید برگردانند. گفتم آقا به امیر تیمور توهین میشود. از روی اخلاص و ارادت این کار را کرده. اگر کامیون به مشهد برگردد راه که آسفالت نیست و عمدهاش خاکی است. همه خربزه ها میشکند و خراب میشود. گفت اجازه نمیدهم یکدانه از این خربزهها به خانه من وارد شود. گفتم پس اجازه بدهید اینها را ببریم دارالمجانین. گفت ببرشان. خربزه ها را بردیم آنجا. بعد از آن مصدق، نریمان شهردار تهران را احضار کرد و گفت: مطالعه کن و ببین چه محل درآمدی پیدا میکنی که جیره مریضهای آنجا را بالا ببری که مریضهایی که آنجا میخوابند از لحاظ غذا و پرستار و دوا در مضیقه نباشند. بعد از آن بود که جیره هر مریض از 3 تومان به 10 تومان افزایش یافت.
یکبار پیشکارش که شرافتیان نام داشت و 46 سال پیش او بود بر حسب تصادف با سایر کارمندان بانک و نخستوزیری سوار ماشین نخستوزیری شده بود. مصدق چنان توپ و تشری به او زد که به چه مناسبت تو که کارمند دولت نیستی سوار ماشین دولتی شدی؟ خود مصدق یک دفعه هم ماشین نخستوزیری را سوار نشد. یک پلیموت سبز رنگ داشت که از آن استفاده میکرد. همه چیزش ملی بود. لباس و کفش و همه چیزش وطنی بود. او هیچ چیز خارجی نداشت. فقط موقعی که میخواست به آمریکا برود یادم هست که یک دست لباس اسپورتکس برایش دوختند. آن را از لالهزار خریده بودیم بیشتر هم علتش این بود که چندان اتو لازم نداشت و چروک نمیشد
دکتر مصدق به خصوصیات اخلاقی و شخصی ما توجه داشت. اگر به فرض میفهمید که من مشروب میخورم محال بود مرا نگه دارد. اگر به فرض میشنید که پکی به تریاک میزنم محال بود مرا تحمل کند. یک بار فهمید که یکی از کارکنان دفتر زن جوانی را صیغه کرده و شب ها به منزل او میرود و به زن اولش میگوید من در دفتر مصدق هستم. دکتر مصدق به من گفت: آقای خازنی من دروغ را از هیچکس نمیبخشم. این دروغ گفته، ثانیا هوس زن جوان کرده، این زن جوانی و عمرش را در این خانه گذاشته، با فقر و بدبختیاش گذرانده حالا او رفته زن دیگر گرفته؟ از کسانی که چند تا زن داشتند خیلی بدش میآمد. اصلا از اینها متنفر بود.مخالف شدید آنها هم بود. گفت دستور بده که حقوقش را به خودش ندهند. به خانم اولش بدهند. کارهای حقوقیاش را انجام دادم و از آن به بعد حقوق آن شخص را به زن اولش میپرداختند .
یک بار آقا مرا خواست در حالی که عصبانی بود. گفتم آقا چه شده؟ گفت این مش مهدی آبروی ما را برده. گفتم چه کار کرده؟ گفت: از این بالا نگاه میکردم دیدم در کنار سینی سربازها، یکچهارم طالبی گذاشتهاند. آقا سرباز باید یکچهارم طالبی بخورد؟ اقلا نصف طالبی بدهند. غذای آنها را مراقب بود که بهترین غذا باشد. در همان آشپزخانهای که نهار خودش را میپختند، غذای سربازها را هم میپختند. خلاصه سر طالبی غوغایی کرد
به آقا گفتم قرار است ارباب مهدی یزدی، رئیس هیئت مدیره وارد کنندگان چای، میخواهد بیاید. گفت برای چه میخواهند بیایند؟ گفتم احتمالا راجع به چای است چون کسانی که میخواهند بیایند بزرگترین واردکنندگان چای هستند. گفت خیلی خوب. یک ربع قبل از اینکه اینها بیایند به مش مهدی گفت که از آن چای لاهیجان اعلی دم کن، میهمان میآید. وقتی مهمانها آمدند دستور داد چای آوردند. چای لاهیجان هم واقعا معطر و عالی است. وقتی آنها چای را خوردند از ارباب مهدی پرسید: چای چطور بود؟ خوب بود،بد بود؟ خوب دم کشیده بود یا نکشیده بود؟ ارباب مهدی گفت خیلی عالی بود. گفت: این همان چای ایران است. وقتی گفت این چای ایران است آنها حرفشان را اصلا نزدند و مطرح نکردند که اجازه بگیرند چای از خارج بیاورند. مجلس به همین ترتیب با خوردن یک چای تمام شد.
خاطرات رئیس دفتر مصدق
رئیس دفتر مصدق در دوران 28 ماهه نخست وزیری گوشهای از خصوصیات او را این گونه نقل میکند:
قسم مصدق همیشه" به حق خدا " بود. دو تا یتیم از بچههای احمدآباد همیشه در خانهاش بود و اینها را بزرگ میکرد. زندگیاش فوقالعاده ساده بود. چه هدایا برای شخص ایشان و چه برای دولت محال بود به منزل بیاید. هیچ سرسوزنی نمیگرفت. یک کلمه دروغ از دهانش درنمیآمد. یک وعده حرام نمیگفت. بیست و هشتماه نخست وزیری مصدق یک ریال از اعتبار دولت بابت مخارج دفتر نخست وزیری خرج نشد. همه خرجها را شخصا میپرداخت. خرج نهار و شام و صبحانه 50 سرباز و درجه دار که آنجا بودند را خود مصدق میداد. همچنین عیدیها و هزینهها و پاداشها را. دکتر مصدق در عرض بیست و هشت ماه حکومت از جیب خودش حدود دومیلیون و ششصدهزار تومان خرج کرد. مصدق کوچک ترین هدیه را حتی از صمیمیترین دوستانش نمیپذیرفت. یادم هست خبر آوردند که آقای امیر تیمور کلالی، از دوستان مصدق، یک کامیون کوچک خربزه از مشهد فرستاده بودند. وقتی خبر آوردند که خربزه را آوردهاند اوقاتش تلخ شد و گفت: این چه کارهایی است؟ این چه بدعتهای بدی است؟ من خربزه میخواهم چه کار؟ بگویید برگردانند. گفتم آقا به امیر تیمور توهین میشود. از روی اخلاص و ارادت این کار را کرده. اگر کامیون به مشهد برگردد راه که آسفالت نیست و عمدهاش خاکی است. همه خربزه ها میشکند و خراب میشود. گفت اجازه نمیدهم یکدانه از این خربزهها به خانه من وارد شود. گفتم پس اجازه بدهید اینها را ببریم دارالمجانین. گفت ببرشان. خربزه ها را بردیم آنجا. بعد از آن مصدق، نریمان شهردار تهران را احضار کرد و گفت: مطالعه کن و ببین چه محل درآمدی پیدا میکنی که جیره مریضهای آنجا را بالا ببری که مریضهایی که آنجا میخوابند از لحاظ غذا و پرستار و دوا در مضیقه نباشند. بعد از آن بود که جیره هر مریض از 3 تومان به 10 تومان افزایش یافت.
یکبار پیشکارش که شرافتیان نام داشت و 46 سال پیش او بود بر حسب تصادف با سایر کارمندان بانک و نخستوزیری سوار ماشین نخستوزیری شده بود. مصدق چنان توپ و تشری به او زد که به چه مناسبت تو که کارمند دولت نیستی سوار ماشین دولتی شدی؟ خود مصدق یک دفعه هم ماشین نخستوزیری را سوار نشد. یک پلیموت سبز رنگ داشت که از آن استفاده میکرد. همه چیزش ملی بود. لباس و کفش و همه چیزش وطنی بود. او هیچ چیز خارجی نداشت. فقط موقعی که میخواست به آمریکا برود یادم هست که یک دست لباس اسپورتکس برایش دوختند. آن را از لالهزار خریده بودیم بیشتر هم علتش این بود که چندان اتو لازم نداشت و چروک نمیشد
دکتر مصدق به خصوصیات اخلاقی و شخصی ما توجه داشت. اگر به فرض میفهمید که من مشروب میخورم محال بود مرا نگه دارد. اگر به فرض میشنید که پکی به تریاک میزنم محال بود مرا تحمل کند. یک بار فهمید که یکی از کارکنان دفتر زن جوانی را صیغه کرده و شب ها به منزل او میرود و به زن اولش میگوید من در دفتر مصدق هستم. دکتر مصدق به من گفت: آقای خازنی من دروغ را از هیچکس نمیبخشم. این دروغ گفته، ثانیا هوس زن جوان کرده، این زن جوانی و عمرش را در این خانه گذاشته، با فقر و بدبختیاش گذرانده حالا او رفته زن دیگر گرفته؟ از کسانی که چند تا زن داشتند خیلی بدش میآمد. اصلا از اینها متنفر بود.مخالف شدید آنها هم بود. گفت دستور بده که حقوقش را به خودش ندهند. به خانم اولش بدهند. کارهای حقوقیاش را انجام دادم و از آن به بعد حقوق آن شخص را به زن اولش میپرداختند .
یک بار آقا مرا خواست در حالی که عصبانی بود. گفتم آقا چه شده؟ گفت این مش مهدی آبروی ما را برده. گفتم چه کار کرده؟ گفت: از این بالا نگاه میکردم دیدم در کنار سینی سربازها، یکچهارم طالبی گذاشتهاند. آقا سرباز باید یکچهارم طالبی بخورد؟ اقلا نصف طالبی بدهند. غذای آنها را مراقب بود که بهترین غذا باشد. در همان آشپزخانهای که نهار خودش را میپختند، غذای سربازها را هم میپختند. خلاصه سر طالبی غوغایی کرد
به آقا گفتم قرار است ارباب مهدی یزدی، رئیس هیئت مدیره وارد کنندگان چای، میخواهد بیاید. گفت برای چه میخواهند بیایند؟ گفتم احتمالا راجع به چای است چون کسانی که میخواهند بیایند بزرگترین واردکنندگان چای هستند. گفت خیلی خوب. یک ربع قبل از اینکه اینها بیایند به مش مهدی گفت که از آن چای لاهیجان اعلی دم کن، میهمان میآید. وقتی مهمانها آمدند دستور داد چای آوردند. چای لاهیجان هم واقعا معطر و عالی است. وقتی آنها چای را خوردند از ارباب مهدی پرسید: چای چطور بود؟ خوب بود،بد بود؟ خوب دم کشیده بود یا نکشیده بود؟ ارباب مهدی گفت خیلی عالی بود. گفت: این همان چای ایران است. وقتی گفت این چای ایران است آنها حرفشان را اصلا نزدند و مطرح نکردند که اجازه بگیرند چای از خارج بیاورند. مجلس به همین ترتیب با خوردن یک چای تمام شد.
مناجات و دعای استاد شجریان
مناجات استاد شجریان در دستگاه افشاری - مثنوي معنوي - مولوي
اين دهــان بستي دهــاني باز شـــد
كـو خـورندهي لــقمـه هاي راز شـــد
لــب فـروبــند از طـعـام و از شـــــــراب
ســـوي خوان آسـمــاني كن شـــتاب
گـر تــو اين انبان ز نـان خــالي كـــني
پـر زگـــوهــــر هـــاي اجــــلالي كـــني
طــفل جـان از شـير شــيطان بــاز كن
بــــعـــد از آنـــش بـا مـــلك انـــباز كــن
چند خوردي چرب و شيرين از طـعــام
امـــتحـــان كــن چـــند روزي با صــيام
چــند شــب ها خواب را گشتي اسير
يــك شـــبي بــيدار شــو دولـــت بـگير
متن عربي ، فارسي و انگليسي دعا و مناجات استاد شجریان
ربناي اول، سوره آل عمران از سوره هاي مدني - آيه شماره 8
متن عربي :
رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ
ترجمه فارسي :
بارالها ، دل هاي ما را به باطل ميل مده پس از آنكه به حق هدايت فرمودي ، و به ما از لطف خويش اجر كامل عطا فرما كه همانا تويي بخشنده بي عوض و منت .
ترجمه انگليسي
:
lord, do not cause our hearts to swerve after you have guided us. grant us your mercy. you are the embracing giver.
ربناي دوم، سوره مومنون از سوره هاي مكي - آيه شماره 109
متن عربي :
إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ
ترجمه فارسي:
زيرا شماييد كه چون طايفه اي از بندگان صالح من روي به من آورده و عرض مي كردند بارالها ما به تو ايمان آورديم ، تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهرباني فرما كه تو بهترين مهربانان هستي .
ترجمه انگليسي:
among my worshipers there were a party who said: "lord, we believed. forgive us and have mercy on us: you are the best of the merciful."
ربناي سوم، سوره كهف از سوره هاي مكي - آيه شماره 10
متن عربي :
إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
ترجمه فارسي :
آنگاه كه آن جوانان كهف ( از بيم دشمن ) در غار كوه پنهان شدند از درگاه خدا مسئلت كردند بارالها تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتي عطا فرما و بر ما وسيله رشد و هدايتي كامل مهيا ساز .
ترجمه انگليسي :
when the youths sought refuge in the cave, they said: 'lord give us from your mercy and furnish us with rectitude in our affair
ربناي چهارم ، سوره بقره از سوره هاي مدني - آيه 250
متن عربي :
وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
ترجمه فارسي :
چون آنها در ميدان مبارزه جالوت و لشكريان او آمدند از خدا خواستند كه بار پروردگارا به ما صبر و استواري بخش و ما را ثابت قدم دار و ما را بر شكست كافران ياري فرما .
ترجمه انگليسي:
when they appeared to goliath and his soldiers, they said: 'lord, pour upon us patience. make us firm of foot and give us victory against the nation of unbelievers
اين دهــان بستي دهــاني باز شـــد
كـو خـورندهي لــقمـه هاي راز شـــد
لــب فـروبــند از طـعـام و از شـــــــراب
ســـوي خوان آسـمــاني كن شـــتاب
گـر تــو اين انبان ز نـان خــالي كـــني
پـر زگـــوهــــر هـــاي اجــــلالي كـــني
طــفل جـان از شـير شــيطان بــاز كن
بــــعـــد از آنـــش بـا مـــلك انـــباز كــن
چند خوردي چرب و شيرين از طـعــام
امـــتحـــان كــن چـــند روزي با صــيام
چــند شــب ها خواب را گشتي اسير
يــك شـــبي بــيدار شــو دولـــت بـگير
متن عربي ، فارسي و انگليسي دعا و مناجات استاد شجریان
ربناي اول، سوره آل عمران از سوره هاي مدني - آيه شماره 8
متن عربي :
رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ
ترجمه فارسي :
بارالها ، دل هاي ما را به باطل ميل مده پس از آنكه به حق هدايت فرمودي ، و به ما از لطف خويش اجر كامل عطا فرما كه همانا تويي بخشنده بي عوض و منت .
ترجمه انگليسي
:
lord, do not cause our hearts to swerve after you have guided us. grant us your mercy. you are the embracing giver.
ربناي دوم، سوره مومنون از سوره هاي مكي - آيه شماره 109
متن عربي :
إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ
ترجمه فارسي:
زيرا شماييد كه چون طايفه اي از بندگان صالح من روي به من آورده و عرض مي كردند بارالها ما به تو ايمان آورديم ، تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهرباني فرما كه تو بهترين مهربانان هستي .
ترجمه انگليسي:
among my worshipers there were a party who said: "lord, we believed. forgive us and have mercy on us: you are the best of the merciful."
ربناي سوم، سوره كهف از سوره هاي مكي - آيه شماره 10
متن عربي :
إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
ترجمه فارسي :
آنگاه كه آن جوانان كهف ( از بيم دشمن ) در غار كوه پنهان شدند از درگاه خدا مسئلت كردند بارالها تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتي عطا فرما و بر ما وسيله رشد و هدايتي كامل مهيا ساز .
ترجمه انگليسي :
when the youths sought refuge in the cave, they said: 'lord give us from your mercy and furnish us with rectitude in our affair
ربناي چهارم ، سوره بقره از سوره هاي مدني - آيه 250
متن عربي :
وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
ترجمه فارسي :
چون آنها در ميدان مبارزه جالوت و لشكريان او آمدند از خدا خواستند كه بار پروردگارا به ما صبر و استواري بخش و ما را ثابت قدم دار و ما را بر شكست كافران ياري فرما .
ترجمه انگليسي:
when they appeared to goliath and his soldiers, they said: 'lord, pour upon us patience. make us firm of foot and give us victory against the nation of unbelievers
۱۳۸۹-۱۲-۲۶
حواست باشه حسن خاکی
بی اجازه
دیگه هیچوقت
نری جایی
دوس ندارم
ببینم سر به هوایی
پای هیچ غریبه ای وسط نباشه
هیشکی مثله من باهات راحت نباشه
حواست باشه هوامو داشته باشی
به خیالت نرنه ازم جدا شی
حواست باشه دلم پیش تو گیره
هیچکسی جاتو تو قلبم نمیگیره
حواست باشه که چش به رام نزاری
توی هیچ شرایطی تنهام نزاری
من به بی معرفتی عادت ندارم
نکنه دوروغ بگی طاقت ندارم
بی اجازه
دیگه هیجوقت
نری جایـــــــــــــــی
دوس ندارم ببینم سر به هوایی
ای هیـــــــــــــــــــچ غریبه ای وسط نباشه
هیشکی مثله من باهات راحت نبــــــــــــــاشه
حواست باشه نری جا نزاری منو تک و تنها
هواست باشه بگی دوسم داری
همیشه و هر جــــــــــــــــــــا(۲)
حواست باشه هوامو داشته باشی
به خیالت نزنه از م جدا شی
حواست باشه دلم پیش تو گیره
هیچکسی جاتو تو قلبم نمیگیره
حواست باشه که چشم به رام نزاری
توی هیچ شرایطی تنهام نزاری
من به بی معرفتی عادت ندارم
نکنه دوروغ بگی
طاقت ندارم
بی اجازه دیگه هیجوقت
نری جایی
دوس ندارم ببینم سر به هوایی
پای هیچ غریبه ای وسط نباشه
هیشکی مثل من باهات راحت نباشه
حواست باشه
نری جای نزاری
هواست باشه بگی دوسم داری
حواست باشه نری جا نزاری منو تک و تنها
هواست باشه بگی دوسم داری
همیشه و هر جا
دیگه هیچوقت
نری جایی
دوس ندارم
ببینم سر به هوایی
پای هیچ غریبه ای وسط نباشه
هیشکی مثله من باهات راحت نباشه
حواست باشه هوامو داشته باشی
به خیالت نرنه ازم جدا شی
حواست باشه دلم پیش تو گیره
هیچکسی جاتو تو قلبم نمیگیره
حواست باشه که چش به رام نزاری
توی هیچ شرایطی تنهام نزاری
من به بی معرفتی عادت ندارم
نکنه دوروغ بگی طاقت ندارم
بی اجازه
دیگه هیجوقت
نری جایـــــــــــــــی
دوس ندارم ببینم سر به هوایی
ای هیـــــــــــــــــــچ غریبه ای وسط نباشه
هیشکی مثله من باهات راحت نبــــــــــــــاشه
حواست باشه نری جا نزاری منو تک و تنها
هواست باشه بگی دوسم داری
همیشه و هر جــــــــــــــــــــا(۲)
حواست باشه هوامو داشته باشی
به خیالت نزنه از م جدا شی
حواست باشه دلم پیش تو گیره
هیچکسی جاتو تو قلبم نمیگیره
حواست باشه که چشم به رام نزاری
توی هیچ شرایطی تنهام نزاری
من به بی معرفتی عادت ندارم
نکنه دوروغ بگی
طاقت ندارم
بی اجازه دیگه هیجوقت
نری جایی
دوس ندارم ببینم سر به هوایی
پای هیچ غریبه ای وسط نباشه
هیشکی مثل من باهات راحت نباشه
حواست باشه
نری جای نزاری
هواست باشه بگی دوسم داری
حواست باشه نری جا نزاری منو تک و تنها
هواست باشه بگی دوسم داری
همیشه و هر جا
جی پی اس خودم (ماژلان اکسپلوریست 100 نورس آمریکا)

GPS Magellan Explorist 100 North America جی پی اس ماژلان اکسپلوریست 100 نورس آمریکا
جی پی اس ماژلان اکسپلوریست 100 نورس آمریکا :
Easy-to-use : Navigate in seconds with simple menus, one-button shortcut to key features and joystick control
TrueFix® technology : Reliable accuracy to within 3 meters
Large backlit display : Clearly see your GPS information day or night
Track logging : Store 3 track files with 2000 points each.
Four navigation screens : Map, Compass, Locator and Satellite Status deliver easy-to-use information
Advanced power management : Two AA batteries provide up to 18 hours of use. Save power with �auto-off"
Rugged construction : Encased in rubber armored, impact resistant plastic
Water resistant : Don't worry about getting it wet
Languages : Choose English, French, German, Spanish, Italian, Swedish, Finnish, Portuguese, Dutch or Norwegian.
No service fees : Ready to use with no activation required
PHYSICAL
Case : Rubber armored impact-resistant plastic, water-resistant seal
Base Map : None
Size : 2.2" W x 4.7" H x 1.3" D (W 5.6 cm x H 11.9 cm x D 3.3 cm)
Weight : 5.8 oz (164.4 g) - w/ batteries
Display : 2.25" diagonal, 4-level grayscale, high resolution (122 x 160), backlit
Memory : 4 MB user data
Data Storage : None
Antenna : Built-in multidirectional patch
Keypad : Nine direct-access keys
Joystick : Eight-way easy scrolling w/ push-in instant enter
Operating Range : 14 to 140°F (-10 to 60°C)
PERFORMANCE
Receiver : TrueFixTM 14 channels, WAAS/EGNOS
Acquisition Time : Hot: 20 seconds, Cold: 60 seconds, Initial: 2 minutes
Update Rate : Once per second
Accuracy : 3 to 5 meters (10 - 16 feet) - WAAS/EGNOS, < 7 meters (15 feet) - GPS only
Velocity : 0.1 knots (RMS)
۱۳۸۹-۱۲-۲۳
آلبوم یادگاری، سیاوش قمیشی
بالاخره بعد از مدت سه سال پس از انتشار آلبوم زیبای رگبار ، آلبوم جدید سیاوش قمیشی با نام یادگاری اواسط بهمن ۱۳۸۹ منتشر شد و اما نکته قابل توجه در مورد این آلبوم این است که، اعلام شده این آخرین آلبوم سیاوش قمیشی در دنیای خوانندگی خواهد بود و بعد از این آلبوم دیگری منتشر نخواهد شد و سیاوش قمیشی با این آلبوم، رسما از دنیای خوانندگی خداحافظی خواهد کرد. بنابراین از این آلبوم میتوان به عنوان آخرین یادگاری سیاوش قمیشی نام برد.
از نکات جالب این آلبوم نام تنظیم کنندگان آن میباشد که افرادی نظیر الیاس شیرزاد - فرد میرزا - مسعود فولای - رامون - نیما وارسته - kc bonder تنظیم آلبوم یادگاری با آهنگسازی سیاوش قمیشی را بر دوش دارند.
متن آلبوم یـــادگـــاری سیـــاوش قمیـــشی
یادگاری
ترانه سرا : کورش سمیعی
تنظیم : فرد میرزا
چندتا عکس یادگاری
با یه بغضو چندتا نامه
چندتا آهنگ قدیمی
که همه دلخوشیامه
آینه ای که رو به رومه
غرق تو بهت یه تصویر
بارونای پشت شیشه
من و تنهایی و تقدیر
دست من نیست نفسم
از عطر تو کلافه می شه
لحظه ای که حسی از تو
به دلم اضافه می شه
باور نمی شه اما
این تویی که داره می ره
خیره می مونم به چشمات
حتی گریه ام نمی گیره
چشای مونده به راهو
شب تنهایی و ماهو
یه دل بی سرپناهو
من و خونه
ساعت های غرق خوابو
این منه بی تو خرابو
یادت هرگز نمی مونه
نمی مونه نمی مونه
دست من نیست نفسم
از عطر تو کلافه می شه
لحظه ای که حسی از تو
به دلم اضافه می شه
باور نمی شه اما
این تویی که داره می ره
خیره می مونم به چشمات
حتی گریه ام نمی گیره
چشای مونده به راهو
شب تنهایی و ماهو
یه دل بی سرپناهو
من و خونه
ساعت های غرق خوابو
این منه بی تو خرابو
یادت هرگز نمی مونه
نمی مونه نمی مونه
آه ه
نمی مونه یادت نمی مونه
یادت هرگز نمی مونه
نمی مونه نمی مونه
بی تو
...
ترانه سرا : شایان جعفر نژاد
تنظیم : خشایار احمدیه
...
دو دریچه دو نگاه دو پنجره
دو رفیق دو همنشین دو حنجره
دو مسافر دو مسیر زندگی دو عزیز دو همدم همیشگی
با هم از غروب و سایه رد شدیم قصه ی عاشقی رو بلد شدیم
فکر می کردیم آخر قصه اینه جز خدا هیشکی ما رو نمی بینه
دو غریبه دو تا قلب در به در دو تا دلواپس این چشمای تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطه چین دوتا دور افتاده ی تنها نشین
عاقبت جدا شدن دستای ما گم شدیم تو غربت غریبه ها
آخر اون همه لبخند و سرود چشمای پر حسادته زمونه بود
دو غریبه دو تا قلب در به در دو تا دلواپس این چشمای تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطه چین دوتا دور افتاده ی تنها نشین
بی خیال
...
ترانه سرا : صفا لطفی
تنظیم : نیما وارسته
...
اشکایی که بی هوا روگونه هام میریزه
ابری که از همه خاطره هات لبریزه
دلی که میخواد بمونه تنی که باید بره
حرفی که تو دلمه اما ندونی بهتره
بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بیخیال قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیه
مثه تنهایی میمونه با تو همسفر شدن
توی شهر عاشقی بیخودی در به در شدن
حال و روزمو ببین تا که نگی تنها رفت
اهل عشق و عاشقی نبود و بی پروا رفت
بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بیخیال قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیه
فرشته
...
ترانه سرا : شبنم حکیم هاشمی
تنظیم : فرد میرزا
...
فرشته، اومدی از دور، چطوره حال و احوالت؟
یکم تن خسته ی راهی، غباره رو پر و بالت!
فرشته ،اومدی از دور، ببین از شوق تابیدم !
می دونستم می آی حالا، تو رو من خواب می دیدم!
چه خوبه اومدی پیشم، تو هستی این یه تسکینه !
چقدر آرامشت خوبه ، چقدر حرفات شیرینه !
فرشته ، آسمون انګار، خلاصه س تو دو تا بالت!
تو می ګی آخرش یک شب ، میان از ماه دنبالت !
میان، می ری ، نمی مونی ، تو مال آسمونایی !
زمین جای قشنګی نیست ، برای تو که زیبایی !
تو می ری...آره می دونم ! نمی ګم که بمون پیشم!
ولی تا لحظه رفتن، یه عالم عاشقت می شم !
خیلی ممنون
...
ترانه سرا : محسن شیرالی
تنظیم : مسعود فولادی
...
خیلی ممنون انقد آسون منو داغون کردی
واسه احساسی که داشتم دلمو خون کردی
تو که هیچ حسی به این قصه نداشتی واسه چی
منو به محبت دو روزه مهمون کردی
همه عالم می دونستن که بری میمیرم
اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی
خیلی ممنون واسه هرچی که آوردی به سرم
خیلی ممنون ولی من هیچ وقت ازت نمی گذرم
من حواسم به تو بود و تو دلت سر به هوا
با همین سر به هواییت منو ویرون کردی
من که با نگاه شیرین تو فرهاد شدم
مگه این کافی نبود که منو مجنون کردی؟
همه عالم می دونستن که بری میمیرم
اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی
خیلی ممنون واسه هرچی که آوردی به سرم
خیلی ممنون ولی من هیچ وقت ازت نمی گذرم
الکی
...
ترانه سرا : افشین مقدم
تنظیم : خشایار احمدیه
...
من فقط عاشق اینم حرف قلبتو بدونم
الکی بگم جدا شیم تو بگی که نمیتونم
من فقط عاشق اینم بگی از همه بیزاری
دو سه روز پیدام نشه تا ببینم چه حالی داری
من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم.
من فقط عاشق اینم ، روزایی که با تو تنهام
کار و بار زندگیمو بزارم برای فردا
من فقط عاشق اینم وقتی از همه کلافم
بشینم یه گوشه ی دنج موهای تو رو ببافم
عاشق اون لحظه ام که .... پشت پنجره بشینم ،
حواست به من نباشه دزدکی تو رو ببینم
من فقط عااشق اینم عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم
من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم
بن بست
...
ترانه سرا : زینب علاقه
تنظیم : رامون
...
من به بن بست نرسیدم راهمو کج کردم
با تو مشکلی ندارم با خودم لج کردم
دنبال راه فرارم از تو نه از اینجا
میدونی فایده نداره بسه دیگه رویا
تو چرا خسته نمیشی از من دیوونه
از منی که شب و روزام مث هم میمونه
تو چرا چیزی نمیگی این خودش کابوسه
قصه کم کم جون میگیره دل یهو میپوسه
من نمیتونم بسازم خونه رویاتو
حیف پای من بریزی همه دنیاتو
من خودم اسیر راهم تو اسیرم میشی
من نمیخوام توی سختی تو کنارم باشی
من به بن بست نرسیدم راهمو کج کردم
با تو مشکلی ندارم با خودم لج کردم
دنبال راه فرارم از تو نه از اینجا
میدونی فایده نداره بسه دیگه رویا
تو چرا خسته نمیشی از من دیوونه
از منی که شب و روزام مث هم میمونه
تو چرا چیزی نمیگی این خودش کابوسه
قصه کم کم جون میگیره دل یهو میپوسه
کلافه
...
ترانه سرا : ساحارا منادی
تنظیم : الیاس شیرزاد
...
برو اگه میخوای بری ،
دلت نسوزه واسه من !!
اینجوری که کلافه ای
بد تره خب ، دل رو بکن !!
بکن دل و از این همه خاطره های روی آب
فک کن ندیدی ما همو حتی یه بارم توی خواب
راحت برو یه قطره هم گریه نداره چشم من !!
اشکاشو پشت پای تو ، میخواد بریزه دل بکن ..
من که نمی میرم ،اگه بخوای تو از اینجا بری
چون میدونستم که تو از اول راه مســـافری !!
شاید نفهمیدی که من بی اونکه تو چیزی بگی
سپردمت دست خــدا ، که بی خدافظی نری
غصه ی راهمو نخور ، شاید همینجا بمونم
شاید به مقصد رسیدم خودم فقط نمیدونم
رحت برو یه قطره هم گریه نداره چشم من
اشکاشو پشت پای تو ، میخواد بریزه دلو بکن
شاید نفهمیدی که من بی اونکه تو چیزی بگی
سپردمت دست خــدا ، که بی خدافظی نری
غصه ی راهمو نخور ، شاید همینجا بمونم
شاید به مقصد رسیدم خودم فقط نمیدونم
از نکات جالب این آلبوم نام تنظیم کنندگان آن میباشد که افرادی نظیر الیاس شیرزاد - فرد میرزا - مسعود فولای - رامون - نیما وارسته - kc bonder تنظیم آلبوم یادگاری با آهنگسازی سیاوش قمیشی را بر دوش دارند.
متن آلبوم یـــادگـــاری سیـــاوش قمیـــشی
یادگاری
ترانه سرا : کورش سمیعی
تنظیم : فرد میرزا
چندتا عکس یادگاری
با یه بغضو چندتا نامه
چندتا آهنگ قدیمی
که همه دلخوشیامه
آینه ای که رو به رومه
غرق تو بهت یه تصویر
بارونای پشت شیشه
من و تنهایی و تقدیر
دست من نیست نفسم
از عطر تو کلافه می شه
لحظه ای که حسی از تو
به دلم اضافه می شه
باور نمی شه اما
این تویی که داره می ره
خیره می مونم به چشمات
حتی گریه ام نمی گیره
چشای مونده به راهو
شب تنهایی و ماهو
یه دل بی سرپناهو
من و خونه
ساعت های غرق خوابو
این منه بی تو خرابو
یادت هرگز نمی مونه
نمی مونه نمی مونه
دست من نیست نفسم
از عطر تو کلافه می شه
لحظه ای که حسی از تو
به دلم اضافه می شه
باور نمی شه اما
این تویی که داره می ره
خیره می مونم به چشمات
حتی گریه ام نمی گیره
چشای مونده به راهو
شب تنهایی و ماهو
یه دل بی سرپناهو
من و خونه
ساعت های غرق خوابو
این منه بی تو خرابو
یادت هرگز نمی مونه
نمی مونه نمی مونه
آه ه
نمی مونه یادت نمی مونه
یادت هرگز نمی مونه
نمی مونه نمی مونه
بی تو
...
ترانه سرا : شایان جعفر نژاد
تنظیم : خشایار احمدیه
...
دو دریچه دو نگاه دو پنجره
دو رفیق دو همنشین دو حنجره
دو مسافر دو مسیر زندگی دو عزیز دو همدم همیشگی
با هم از غروب و سایه رد شدیم قصه ی عاشقی رو بلد شدیم
فکر می کردیم آخر قصه اینه جز خدا هیشکی ما رو نمی بینه
دو غریبه دو تا قلب در به در دو تا دلواپس این چشمای تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطه چین دوتا دور افتاده ی تنها نشین
عاقبت جدا شدن دستای ما گم شدیم تو غربت غریبه ها
آخر اون همه لبخند و سرود چشمای پر حسادته زمونه بود
دو غریبه دو تا قلب در به در دو تا دلواپس این چشمای تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطه چین دوتا دور افتاده ی تنها نشین
بی خیال
...
ترانه سرا : صفا لطفی
تنظیم : نیما وارسته
...
اشکایی که بی هوا روگونه هام میریزه
ابری که از همه خاطره هات لبریزه
دلی که میخواد بمونه تنی که باید بره
حرفی که تو دلمه اما ندونی بهتره
بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بیخیال قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیه
مثه تنهایی میمونه با تو همسفر شدن
توی شهر عاشقی بیخودی در به در شدن
حال و روزمو ببین تا که نگی تنها رفت
اهل عشق و عاشقی نبود و بی پروا رفت
بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بیخیال قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیه
فرشته
...
ترانه سرا : شبنم حکیم هاشمی
تنظیم : فرد میرزا
...
فرشته، اومدی از دور، چطوره حال و احوالت؟
یکم تن خسته ی راهی، غباره رو پر و بالت!
فرشته ،اومدی از دور، ببین از شوق تابیدم !
می دونستم می آی حالا، تو رو من خواب می دیدم!
چه خوبه اومدی پیشم، تو هستی این یه تسکینه !
چقدر آرامشت خوبه ، چقدر حرفات شیرینه !
فرشته ، آسمون انګار، خلاصه س تو دو تا بالت!
تو می ګی آخرش یک شب ، میان از ماه دنبالت !
میان، می ری ، نمی مونی ، تو مال آسمونایی !
زمین جای قشنګی نیست ، برای تو که زیبایی !
تو می ری...آره می دونم ! نمی ګم که بمون پیشم!
ولی تا لحظه رفتن، یه عالم عاشقت می شم !
خیلی ممنون
...
ترانه سرا : محسن شیرالی
تنظیم : مسعود فولادی
...
خیلی ممنون انقد آسون منو داغون کردی
واسه احساسی که داشتم دلمو خون کردی
تو که هیچ حسی به این قصه نداشتی واسه چی
منو به محبت دو روزه مهمون کردی
همه عالم می دونستن که بری میمیرم
اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی
خیلی ممنون واسه هرچی که آوردی به سرم
خیلی ممنون ولی من هیچ وقت ازت نمی گذرم
من حواسم به تو بود و تو دلت سر به هوا
با همین سر به هواییت منو ویرون کردی
من که با نگاه شیرین تو فرهاد شدم
مگه این کافی نبود که منو مجنون کردی؟
همه عالم می دونستن که بری میمیرم
اما رفتی و همه عالمو حیرون کردی
خیلی ممنون واسه هرچی که آوردی به سرم
خیلی ممنون ولی من هیچ وقت ازت نمی گذرم
الکی
...
ترانه سرا : افشین مقدم
تنظیم : خشایار احمدیه
...
من فقط عاشق اینم حرف قلبتو بدونم
الکی بگم جدا شیم تو بگی که نمیتونم
من فقط عاشق اینم بگی از همه بیزاری
دو سه روز پیدام نشه تا ببینم چه حالی داری
من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم.
من فقط عاشق اینم ، روزایی که با تو تنهام
کار و بار زندگیمو بزارم برای فردا
من فقط عاشق اینم وقتی از همه کلافم
بشینم یه گوشه ی دنج موهای تو رو ببافم
عاشق اون لحظه ام که .... پشت پنجره بشینم ،
حواست به من نباشه دزدکی تو رو ببینم
من فقط عااشق اینم عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم
من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم
اینقدر زنده بمونم تا به جای تو بمیرم
بن بست
...
ترانه سرا : زینب علاقه
تنظیم : رامون
...
من به بن بست نرسیدم راهمو کج کردم
با تو مشکلی ندارم با خودم لج کردم
دنبال راه فرارم از تو نه از اینجا
میدونی فایده نداره بسه دیگه رویا
تو چرا خسته نمیشی از من دیوونه
از منی که شب و روزام مث هم میمونه
تو چرا چیزی نمیگی این خودش کابوسه
قصه کم کم جون میگیره دل یهو میپوسه
من نمیتونم بسازم خونه رویاتو
حیف پای من بریزی همه دنیاتو
من خودم اسیر راهم تو اسیرم میشی
من نمیخوام توی سختی تو کنارم باشی
من به بن بست نرسیدم راهمو کج کردم
با تو مشکلی ندارم با خودم لج کردم
دنبال راه فرارم از تو نه از اینجا
میدونی فایده نداره بسه دیگه رویا
تو چرا خسته نمیشی از من دیوونه
از منی که شب و روزام مث هم میمونه
تو چرا چیزی نمیگی این خودش کابوسه
قصه کم کم جون میگیره دل یهو میپوسه
کلافه
...
ترانه سرا : ساحارا منادی
تنظیم : الیاس شیرزاد
...
برو اگه میخوای بری ،
دلت نسوزه واسه من !!
اینجوری که کلافه ای
بد تره خب ، دل رو بکن !!
بکن دل و از این همه خاطره های روی آب
فک کن ندیدی ما همو حتی یه بارم توی خواب
راحت برو یه قطره هم گریه نداره چشم من !!
اشکاشو پشت پای تو ، میخواد بریزه دل بکن ..
من که نمی میرم ،اگه بخوای تو از اینجا بری
چون میدونستم که تو از اول راه مســـافری !!
شاید نفهمیدی که من بی اونکه تو چیزی بگی
سپردمت دست خــدا ، که بی خدافظی نری
غصه ی راهمو نخور ، شاید همینجا بمونم
شاید به مقصد رسیدم خودم فقط نمیدونم
رحت برو یه قطره هم گریه نداره چشم من
اشکاشو پشت پای تو ، میخواد بریزه دلو بکن
شاید نفهمیدی که من بی اونکه تو چیزی بگی
سپردمت دست خــدا ، که بی خدافظی نری
غصه ی راهمو نخور ، شاید همینجا بمونم
شاید به مقصد رسیدم خودم فقط نمیدونم
سند ازدواج ايرانيان باستان
آغاز قرن دوم هجري، يکي از شهرهاي نزديک سمرقند
در آغاز قرن دوم هجري/ هشتم ميلادي، سپاه اسلام همچنان درگير فتح سرزمين*هاي شرقي ايران بود و به ويژه در سرزمين باستاني سُغد با مقاومت شديدي روبه*رو شد. اين سرزمين، در شرق ايران زمين قرار داشت و شهرهاي سمرقند و بخارا مراکز اصلي آن بودند. سغد در آن هنگام که مورد حمله اعراب قرار گرفت براي حدود دو هزار سال مرکز نگهباني از راه ابريشم و ترويج آيين*هاي ايراني در چين و ماچين بود و گرانيگاه فرهنگ ايراني محسوب مي*شد. سغد و خوارزم و بلخ و سرزمين*هاي پيرامون آن در دوران اسلامي در قالب خراسان بزرگ با هم ادغام شد. اين سرزمين که از طبرستان باستاني تا مرزهاي ترکمنستان و ازبکستان امروزين کشيده شده است، همان جايي بود که در زمان حمله اسکندر به هخامنشيان بيشترين مقاومت را از خود نشان داد، و در زمان قيام ابومسلم خراساني نيز نطفه خيزش ايرانيان براي راندن امويان در همين*جا بسته شد. نخستين شاعران بزرگ فارسي زبان- رودکي و شهيد بلخي و فردوسي و … در اين سرزمين زاده شدند، و اساطيري- مانند داستان رستم- را به نظم درآوردند که به ويژه در اين قلمرو رواج داشت. در آغاز قرن دوم هجري، زماني که آخرين جنگاوران سغدي در برابر اعراب مقاومت مي*کردند، مجموعه*اي از اسناد در جايي به نام کوه مغ در قلعه*اي پنهان شد، که پس از هزار و دويست سال در قرن گذشته کشف شد. از ميان اين متون، طولاني*تر از همه سند ازدواجي است که به خوبي گوياي تمدن ايرانيان کهن و نوع روابط ميان زن و مرد در ايران شرقي باستان است. برابري حقوق زن و مرد، و آزادي روشن و دادگرانه ميان اين دو شريک زندگي به همراه ذکر شرط و شروطي که آشکارا براي حفظ اين آزادي تدوين شده، چنان صريح در متن سند آمده که ما را از شرح اضافي بي*نياز مي*سازد. در اينجا متن سند ازدواج را با کمي ويرايش مي*خوانيد:
به تاريخ دهمين سال سلطنت شاه ترخون، در ماه مسواويچ (دي*ماه)، در آسمان روچ (آسمان روز) اوتکين ملقب به نيدن دختري به نام دغدغونچه ملقب به چته دختر ويوس را که تحت قيموميت چير فرزند و خزنک پادشاه نوکت است، خواستگاري کرد و او را به زني گرفت. چير، اين زن تحت قيموميت خود را بر اساس قانون و با شرايط زير به عقد او درآورد: بگذار اوتکين، چته را همچون همسري محبوب و محترم داشته باشد. به او خوراک و پوشاک، و تزئينات بدهد. او را با احترام و محبت در خانه خود به عنوان همسري با حقوق کامل نگهداري نمايد. همان*طور که يک مرد شريف يک زن شريف را همسر خود مي*سازد و چته نيز اوتکين را همچون شوهر محبوب و محترم بدارد. او بايد مواظب رفاه و سعادت او باشد چون که زن شريف را مرد شريف شوهر است.
در آينده چنانکه اوتکين بدون اجازه چته، زن، کنيز يا خانم ديگري را بدون رضايت چته به خانه بياورد. پس اوتکين شوهر بايد به همسرش چته مبلغ سي درهم دينار سالم و خالص بپردازد. بعد از آن بگذار که اين زن را نه به عنوان همسر و نه همچون کنيز نپذيرد و (چته) او را از نزدش براند. در آتيه چنانچه اوتکين تصميم بگيرد که اين چته را همچون زوجه ديگر نداشته باشد، در آن صورت بگذار که او را با خوراک، با کالا، و اثاثيه با خود گرفته*ام و مبلغ دريافتي*اش بدون هيچ*گونه تعهد آزاد کند و او را در قبال زوجه*اش هيچ*گونه تعهد ديگري نخواهد بود و او به پرداخت هيچ چيز ديگري متعهد نمي*گردد. سپس او مي*تواند با همان زني که مورد نظرش است ازدواج کند. همچنين اگر چته تصميم بگيرد که ديگر همسر اوتکين نباشد، پس بگذار که او را ترک نمايد. در آن صورت بگذار او پوشاک قابل استفاده، تزئينات و کالايي را که از اوتکين به او تعلق مي*گيرد، از شوهرش نگيرد. اما اموال خصوصي و دارايي استحقاقي*اش را بگذار با خودش ببرد. و او را در قبال شوهرش ديگر هيچ گونه تعهدي نخواهد بود و ديگر مديون به هيچ*گونه پرداختي هم نخواهد بود. بعد از آن او حق دارد با هر مرد ديگري که دلش بخواهد ازدواج کند.
اگر اوتکين مرتکب گناه يا اعمال زشت (جرمي) گردد خودش مسئول خواهد بود و بگذار خودش (جريمه) را بپردازد. چنانچه او به جهت غلام يا غلام بدهکار يا اسير به دست کسي گرفتار گردد يا تحت حمايت کسي برود (به موالي بپيوندد)، در آن صورت چته و فرزندان او بدون هيچ تعهدي بايد آزاد باشند. اما اگر چته مرتکب گناهي با رفتار زشتي (جرمي) گرديد بگذار خود او مسئول باشد. چنانچه او به حيث کنيز يا غلام بدهکار يا اسير به دست کسي گرفتار گرديد يا تحت حمايت کسي رفت، در آن صورت بايد اوتکين به همراه فرزندانش بدون هيچ*گونه قيد و شرطي آزاد باشند. به اين ترتيب يکي مسئول گناه و رفتار زشت ديگري نخواهد بود. سند عقد ازدواج حاضر در محل قوانين در حضور وخغوکان فرزند ورخنان منعقد گرديد و اشخاص زير حاضر بودند: سکاتچ فرزند شيشچ، چخرين فرزند رامچ، شاو فرزند ماخک، راقم سند رامتيش فرزند وغشفرن.
سند ازدواج ايرانيان باستان
(ازدواج) در ایران باستان
در ایران باستان و آیین زرتشت
تعدد زوجات روا نیست و گفته شده همانگونه که
یک زن نمی*تواند در یک زمان بیش از یک
شوهرداشته باشد مرد نیز نمی*تواند در آن واحد
دو یا چند زن داشته باشد.
اختیار زن دوم در شرایطی خاص و
سخت که در آیین نامه زرتشتیان آمده جایز است
نظیراینکه زن اول فوت شده باشد..
در ایران باستان تنها در صورتی
فرد می*توانست با وجود زن اول زن دیگر اختیار
کند که زن اول به تشخیص پزشک عقیم بوده و خود
موافقت خویش را برای این کار اعلام کند و
رضایت داشته
باشد هدف از این عمل نیز بقا نسل و پرورش
فرزندانی نیک برای دین و دنیاست...
در مورد انواع
پیوند زناشویی در ایران باستان گفتنی است که
زن و مرد زرتشتی به 5 صورت و تحت عناوین : پادشاه
زن ، چاکر زن ، ایوک زن ، ستر زن ، خودسر زن پیوند
زناشویی می*بستند که هر یک جداگانه به شرح زیر
است:
پادشاه زن : این
نوع ازدواج به حالتی گفته می*شد که دختری پس
از رسیدن به سن بلوغ با موافقت پدر و مادر خود
با پسری ازدواج می*کرد و پادشاه زن از
کاملترین حقوق و مزایای زناشویی برخوردار بود
و کلا همه دخترانی که برای نخستین بار و با
رضایت پدر و مادر ازدواج می*کردند، پیوند
زناشویی آنان تحت عنوان پادشاه زن ثبت می*شد
...
چاکر زن: این
نوع ازدواج به حالتی اطلاق می*شد که زنی بیوه
به عقد و ازدواج با مرد دیگری در می*آمد. این
زن با زندگی در خانه شوهر دوم خود حقوق و
مزایای پادشاه زن را در سراسر زندگی مشترک
دارا بود، ولی پس از مرگ آیین کفن و دفن و
سایر مراسم مذهبی اش تا سی روزه توسط شوهر دوم
یا بستگانش برگزارمی*شد. ولی هزینه های مراسم
بعد از سی روزه به عهده بستگان شوهر اولش بود،
چون معتقد بودند در دنیای دیگر این زن از آن
نخستین شوهر خود خواهد بود و به همین علت
پیوند دوم او تحت عنوان چاکر زن یاد می*شد.
حال برای برخی
ناآگاهان پیوند زناشویی از نوع چاکر زن را
اختیار کردن زن صیغه ای توسط پدران ما در
گذشته قلمداد کرده و پادشاه زن را زن عقدی
بیان می*کنند که صحت ندارد...
ایوک زن : این
نوع ازدواج زمانی اتفاق می*افتاد که مردی دختر
یا دخترانی داشت و فرزند پسر نداشت و ازدواج
تنها دختر یا کوچکترین دخترش تحت عنوان ایوک
ثبت می*شد و رسم بر این بود که اولین پسر تولد
یافته از این ازدواج به فرزندی پدر دختر در
می*آمد و به جای نام پدرش نام پدر دختر را بعد
از نامش می*آوردند و این نوع ازدواج باعث شده
که برخی
افراد غیر مطلع برچسب ازدواج با محارم را به
زرتشتیان و ایرانیان باستان بزنند و اظهار
کنند که پدر با دختر خود ازدواج می*کرده است.
اینک اشتباه
افراد ناآگاه کاملا مشخص شد و اتهام ازدواج با
محارم کاملا مردود است...
ستر زن : وقتی
که فرد بالغی بدون ازدواج در می*گذشت، پدر و
مادر یا خویشان این فرد موظف بودند به خرج خود
و به یاد فرد درگذشته دختری را به ازدواج پسری
در می*آورند. شرط این نوع ازدواج آن بود که
دختر و پسر متعهد می*شدند که در آینده یکی از
پسران خود را به فرزند خواندگی فرد درگذشته
بدون زن و فرزند درآورند ...
خودسر زن : اگر
دختری و پسری پس از رسیدن به سن بلوغ برخلاف
میل والدین خود خواستار ازدواج با یکدیگر
می*شدند و مصر بر این امر نیز بودند، با وجود
مخالفت والدین ازدواج آنها منع قانونی نداشت و
زیر عنوان خودرای زن ثبت می*گردید و در این
بین دختر از ارث محروم می*شد، مگر اینکه
والدینش به خواست خود چیزی به او می*دادند یا
وصیت می*نمودند که بدهند...
این نوع ازدواج ها در ایران
باستان انجام می*شد امروزه ازدواج ها تحت این
عناوین ثبت نمی*شود...
گفتنی است که طلاق در ایران
باستان وآیین زرتشتی مطرود و منفور است و تحت
شرایطی ویژه و در مواردی نادر و خاص طبق آیین
نامه زرتشتیان مجوز داده می*شود
در آغاز قرن دوم هجري/ هشتم ميلادي، سپاه اسلام همچنان درگير فتح سرزمين*هاي شرقي ايران بود و به ويژه در سرزمين باستاني سُغد با مقاومت شديدي روبه*رو شد. اين سرزمين، در شرق ايران زمين قرار داشت و شهرهاي سمرقند و بخارا مراکز اصلي آن بودند. سغد در آن هنگام که مورد حمله اعراب قرار گرفت براي حدود دو هزار سال مرکز نگهباني از راه ابريشم و ترويج آيين*هاي ايراني در چين و ماچين بود و گرانيگاه فرهنگ ايراني محسوب مي*شد. سغد و خوارزم و بلخ و سرزمين*هاي پيرامون آن در دوران اسلامي در قالب خراسان بزرگ با هم ادغام شد. اين سرزمين که از طبرستان باستاني تا مرزهاي ترکمنستان و ازبکستان امروزين کشيده شده است، همان جايي بود که در زمان حمله اسکندر به هخامنشيان بيشترين مقاومت را از خود نشان داد، و در زمان قيام ابومسلم خراساني نيز نطفه خيزش ايرانيان براي راندن امويان در همين*جا بسته شد. نخستين شاعران بزرگ فارسي زبان- رودکي و شهيد بلخي و فردوسي و … در اين سرزمين زاده شدند، و اساطيري- مانند داستان رستم- را به نظم درآوردند که به ويژه در اين قلمرو رواج داشت. در آغاز قرن دوم هجري، زماني که آخرين جنگاوران سغدي در برابر اعراب مقاومت مي*کردند، مجموعه*اي از اسناد در جايي به نام کوه مغ در قلعه*اي پنهان شد، که پس از هزار و دويست سال در قرن گذشته کشف شد. از ميان اين متون، طولاني*تر از همه سند ازدواجي است که به خوبي گوياي تمدن ايرانيان کهن و نوع روابط ميان زن و مرد در ايران شرقي باستان است. برابري حقوق زن و مرد، و آزادي روشن و دادگرانه ميان اين دو شريک زندگي به همراه ذکر شرط و شروطي که آشکارا براي حفظ اين آزادي تدوين شده، چنان صريح در متن سند آمده که ما را از شرح اضافي بي*نياز مي*سازد. در اينجا متن سند ازدواج را با کمي ويرايش مي*خوانيد:
به تاريخ دهمين سال سلطنت شاه ترخون، در ماه مسواويچ (دي*ماه)، در آسمان روچ (آسمان روز) اوتکين ملقب به نيدن دختري به نام دغدغونچه ملقب به چته دختر ويوس را که تحت قيموميت چير فرزند و خزنک پادشاه نوکت است، خواستگاري کرد و او را به زني گرفت. چير، اين زن تحت قيموميت خود را بر اساس قانون و با شرايط زير به عقد او درآورد: بگذار اوتکين، چته را همچون همسري محبوب و محترم داشته باشد. به او خوراک و پوشاک، و تزئينات بدهد. او را با احترام و محبت در خانه خود به عنوان همسري با حقوق کامل نگهداري نمايد. همان*طور که يک مرد شريف يک زن شريف را همسر خود مي*سازد و چته نيز اوتکين را همچون شوهر محبوب و محترم بدارد. او بايد مواظب رفاه و سعادت او باشد چون که زن شريف را مرد شريف شوهر است.
در آينده چنانکه اوتکين بدون اجازه چته، زن، کنيز يا خانم ديگري را بدون رضايت چته به خانه بياورد. پس اوتکين شوهر بايد به همسرش چته مبلغ سي درهم دينار سالم و خالص بپردازد. بعد از آن بگذار که اين زن را نه به عنوان همسر و نه همچون کنيز نپذيرد و (چته) او را از نزدش براند. در آتيه چنانچه اوتکين تصميم بگيرد که اين چته را همچون زوجه ديگر نداشته باشد، در آن صورت بگذار که او را با خوراک، با کالا، و اثاثيه با خود گرفته*ام و مبلغ دريافتي*اش بدون هيچ*گونه تعهد آزاد کند و او را در قبال زوجه*اش هيچ*گونه تعهد ديگري نخواهد بود و او به پرداخت هيچ چيز ديگري متعهد نمي*گردد. سپس او مي*تواند با همان زني که مورد نظرش است ازدواج کند. همچنين اگر چته تصميم بگيرد که ديگر همسر اوتکين نباشد، پس بگذار که او را ترک نمايد. در آن صورت بگذار او پوشاک قابل استفاده، تزئينات و کالايي را که از اوتکين به او تعلق مي*گيرد، از شوهرش نگيرد. اما اموال خصوصي و دارايي استحقاقي*اش را بگذار با خودش ببرد. و او را در قبال شوهرش ديگر هيچ گونه تعهدي نخواهد بود و ديگر مديون به هيچ*گونه پرداختي هم نخواهد بود. بعد از آن او حق دارد با هر مرد ديگري که دلش بخواهد ازدواج کند.
اگر اوتکين مرتکب گناه يا اعمال زشت (جرمي) گردد خودش مسئول خواهد بود و بگذار خودش (جريمه) را بپردازد. چنانچه او به جهت غلام يا غلام بدهکار يا اسير به دست کسي گرفتار گردد يا تحت حمايت کسي برود (به موالي بپيوندد)، در آن صورت چته و فرزندان او بدون هيچ تعهدي بايد آزاد باشند. اما اگر چته مرتکب گناهي با رفتار زشتي (جرمي) گرديد بگذار خود او مسئول باشد. چنانچه او به حيث کنيز يا غلام بدهکار يا اسير به دست کسي گرفتار گرديد يا تحت حمايت کسي رفت، در آن صورت بايد اوتکين به همراه فرزندانش بدون هيچ*گونه قيد و شرطي آزاد باشند. به اين ترتيب يکي مسئول گناه و رفتار زشت ديگري نخواهد بود. سند عقد ازدواج حاضر در محل قوانين در حضور وخغوکان فرزند ورخنان منعقد گرديد و اشخاص زير حاضر بودند: سکاتچ فرزند شيشچ، چخرين فرزند رامچ، شاو فرزند ماخک، راقم سند رامتيش فرزند وغشفرن.
سند ازدواج ايرانيان باستان
(ازدواج) در ایران باستان
در ایران باستان و آیین زرتشت
تعدد زوجات روا نیست و گفته شده همانگونه که
یک زن نمی*تواند در یک زمان بیش از یک
شوهرداشته باشد مرد نیز نمی*تواند در آن واحد
دو یا چند زن داشته باشد.
اختیار زن دوم در شرایطی خاص و
سخت که در آیین نامه زرتشتیان آمده جایز است
نظیراینکه زن اول فوت شده باشد..
در ایران باستان تنها در صورتی
فرد می*توانست با وجود زن اول زن دیگر اختیار
کند که زن اول به تشخیص پزشک عقیم بوده و خود
موافقت خویش را برای این کار اعلام کند و
رضایت داشته
باشد هدف از این عمل نیز بقا نسل و پرورش
فرزندانی نیک برای دین و دنیاست...
در مورد انواع
پیوند زناشویی در ایران باستان گفتنی است که
زن و مرد زرتشتی به 5 صورت و تحت عناوین : پادشاه
زن ، چاکر زن ، ایوک زن ، ستر زن ، خودسر زن پیوند
زناشویی می*بستند که هر یک جداگانه به شرح زیر
است:
پادشاه زن : این
نوع ازدواج به حالتی گفته می*شد که دختری پس
از رسیدن به سن بلوغ با موافقت پدر و مادر خود
با پسری ازدواج می*کرد و پادشاه زن از
کاملترین حقوق و مزایای زناشویی برخوردار بود
و کلا همه دخترانی که برای نخستین بار و با
رضایت پدر و مادر ازدواج می*کردند، پیوند
زناشویی آنان تحت عنوان پادشاه زن ثبت می*شد
...
چاکر زن: این
نوع ازدواج به حالتی اطلاق می*شد که زنی بیوه
به عقد و ازدواج با مرد دیگری در می*آمد. این
زن با زندگی در خانه شوهر دوم خود حقوق و
مزایای پادشاه زن را در سراسر زندگی مشترک
دارا بود، ولی پس از مرگ آیین کفن و دفن و
سایر مراسم مذهبی اش تا سی روزه توسط شوهر دوم
یا بستگانش برگزارمی*شد. ولی هزینه های مراسم
بعد از سی روزه به عهده بستگان شوهر اولش بود،
چون معتقد بودند در دنیای دیگر این زن از آن
نخستین شوهر خود خواهد بود و به همین علت
پیوند دوم او تحت عنوان چاکر زن یاد می*شد.
حال برای برخی
ناآگاهان پیوند زناشویی از نوع چاکر زن را
اختیار کردن زن صیغه ای توسط پدران ما در
گذشته قلمداد کرده و پادشاه زن را زن عقدی
بیان می*کنند که صحت ندارد...
ایوک زن : این
نوع ازدواج زمانی اتفاق می*افتاد که مردی دختر
یا دخترانی داشت و فرزند پسر نداشت و ازدواج
تنها دختر یا کوچکترین دخترش تحت عنوان ایوک
ثبت می*شد و رسم بر این بود که اولین پسر تولد
یافته از این ازدواج به فرزندی پدر دختر در
می*آمد و به جای نام پدرش نام پدر دختر را بعد
از نامش می*آوردند و این نوع ازدواج باعث شده
که برخی
افراد غیر مطلع برچسب ازدواج با محارم را به
زرتشتیان و ایرانیان باستان بزنند و اظهار
کنند که پدر با دختر خود ازدواج می*کرده است.
اینک اشتباه
افراد ناآگاه کاملا مشخص شد و اتهام ازدواج با
محارم کاملا مردود است...
ستر زن : وقتی
که فرد بالغی بدون ازدواج در می*گذشت، پدر و
مادر یا خویشان این فرد موظف بودند به خرج خود
و به یاد فرد درگذشته دختری را به ازدواج پسری
در می*آورند. شرط این نوع ازدواج آن بود که
دختر و پسر متعهد می*شدند که در آینده یکی از
پسران خود را به فرزند خواندگی فرد درگذشته
بدون زن و فرزند درآورند ...
خودسر زن : اگر
دختری و پسری پس از رسیدن به سن بلوغ برخلاف
میل والدین خود خواستار ازدواج با یکدیگر
می*شدند و مصر بر این امر نیز بودند، با وجود
مخالفت والدین ازدواج آنها منع قانونی نداشت و
زیر عنوان خودرای زن ثبت می*گردید و در این
بین دختر از ارث محروم می*شد، مگر اینکه
والدینش به خواست خود چیزی به او می*دادند یا
وصیت می*نمودند که بدهند...
این نوع ازدواج ها در ایران
باستان انجام می*شد امروزه ازدواج ها تحت این
عناوین ثبت نمی*شود...
گفتنی است که طلاق در ایران
باستان وآیین زرتشتی مطرود و منفور است و تحت
شرایطی ویژه و در مواردی نادر و خاص طبق آیین
نامه زرتشتیان مجوز داده می*شود
جلوگیری از اضافه وزن در نوروز
در حالی كه رعایت راهكارهایی ساده می تواند از اضافه وزنتان جلوگیری كند؛ راهكار هایی ساده مانند آنچه ما در این گزارش به آنها اشاره می كنیم.
چاقی یعنی انباشته شدن بیش از نیاز چربی در بدن. چربی ها زمانی در بدن ذخیره می شود كه كالری دریافتی بدن شما بیش از كالری ای باشد كه در طول شبانه روز مصرف می كنید.
چربی ها كه در خطرناك ترین شكل در اطراف شكم تجمع می كنند، سبب اضافه وزن می شوند و انواع بیماری ها مانند سكته ها، سرطان ها و بیماری های قلبی ـ عروقی، بیماری های قندی، آسیب دیدگی شدید غضروف ها، سایش مفاصل، بیماری های شدید كبدی و سنگ كیسه صفرا را به همراه می آورند.
دلیل این كه ما در این صفحه زیاد به بیماری چاقی می پردازیم، این است كه نه تنها امروزه این بیماری در میان بزرگسالان كشورمان فراوان شده، بلكه در میان كودكان نیز در حال گسترش است. همین اصل باعث شده ایسنا در گزارشی 10 روش معمول چاق شدن را بررسی كند. اینها همان روش هایی هستند كه ما ناآگاهانه در تعطیلات نوروزی آنها را بیشتر به كار می گیریم.
10 عادت چاق كننده نوروزی
بیشتر چاق ها در دوران كودكی نیز چاق بوده اند. پس چرا تصور می كنید چاقی كودكان بی اشكال است و در آینده خود به خود رفع می شود؟ كودكان چاق معمولا بزرگسالانی چاق می شوند و به همین دلیل باید از چاقی كودكان جلوگیری كرد. برای مثال بعضی از والدین كودكانشان را به میان وعده های غذایی ناسالمی كه باعث چاقی می شوند مانند چیپس و تنقلات گوناگون، شیرینی ها و بخصوص شكلات عادت می دهند و این تغذیه نادرست در نوروز به بهانه فراوانی شیرینی و شكلات بیشتر می شود. در حالی كه بهتر است میان وعده هایی سالم باارزش غذایی بالا مانند میوه ها، سبزی ها، شیر و دیگر لبنیات كم چرب، نان، پنیر، تخم مرغ و گردو را جایگزین آن كنند.
قرار نیست به بهانه تعطیلات نوروز و ماندن در خانه ناپرهیزی كنید و كنترلی بر مصرف غذاهای پرچرب، سرخ شده یا زیاد شیرین یا شور نداشته باشید.
لاغرها آرام غذا می خورند. هرچه سریع تر غذا بخورید، چاق تر می شوید. پس عادت كنید لقمه ها را برای مدت طولانی تری در دهان نگه دارید و حسابی بجوید.
چاق ها بشقاب های بزرگی را برای خوردن انتخاب می كنند پس اگر می خواهید لاغر بمانید یا وزنتان را كم كنید باید بشقاب غذایتان را هم كوچك كنید.
برنامه های نوروزی تلویزیون جذاب است؟ تعطیلات فرصتی برای كتاب خواندن است؟ همه اینها را قبول داریم اما لطفا كتاب و تلویزیون را هنگام غذا خوردن كنار بگذارید. چاق ها وقتی تلویزیون تماشا می كنند یا كتاب می خوانند، غذا هم می خورند در حالی كه در شیوه درست غذا خوردن باید برآنچه می خورید تمركز داشته باشید.
چاق ها قابلمه غذا را هم سر سفره می آورند، بنابراین اگر می خواهید لاغر بمانید همه غذای تهیه شده را در سفره قرار ندهید.
چاق ها همراه غذا،خوردنی های خطرناكی مانند چیپس، سس مایونز، شیرینی و نوشابه مصرف می كنند، اگر دنبال مخلفات غذا هستید یا می خواهید سفره تان رنگین تر شود از نوشیدنی هایی مانند آب یا دوغ بهره بگیرید و به جای چیپس و... سبزی های تازه و سالاد های بدون سس را مهمان سفره تان كنید.
چاق ها عاشق فست فود ها هستند و بخصوص در نوروز بهانه می گیرند كه فرصت برای پختن غذا كم است و به همین دلیل باید از كالباس، پیتزا، سیب زمینی های سرخ شده و انواع ساندویچ ها به عنوان غذا استفاده كنند، اما این بهانه برای كسی كه نمی خواهد ترازو ها شگفت زده اش كنند، كافی نیست.
چاق ها همراهی با دوست و آشنا را در غذا خوردن بهانه پرخوری شان می كنند، برای مثال هر لقمه ای كه دهان كودك شان می گذارند یكی هم دهان خودشان می گذارند یا برای آن كه با مهمان هایشان همراه باشند، سر سفره می مانند و به خوردن حتی پس از سیری ادامه می دهند، این نوع همراهی ها را كنار بگذارید!
چاق ها در نوروز بی حركت می شوند و این بی تحركی باعث افزایش وزنشان می شود، اما آنها كه مثل شما به تناسب اندامشان اهمیت می دهند، هر روز نرمش می كنند یا دست كم 3 روز در هفته، 30 دقیقه را به پیاده روی تند اختصاص می دهند.
منبع : salamatnews.com
چاقی یعنی انباشته شدن بیش از نیاز چربی در بدن. چربی ها زمانی در بدن ذخیره می شود كه كالری دریافتی بدن شما بیش از كالری ای باشد كه در طول شبانه روز مصرف می كنید.
چربی ها كه در خطرناك ترین شكل در اطراف شكم تجمع می كنند، سبب اضافه وزن می شوند و انواع بیماری ها مانند سكته ها، سرطان ها و بیماری های قلبی ـ عروقی، بیماری های قندی، آسیب دیدگی شدید غضروف ها، سایش مفاصل، بیماری های شدید كبدی و سنگ كیسه صفرا را به همراه می آورند.
دلیل این كه ما در این صفحه زیاد به بیماری چاقی می پردازیم، این است كه نه تنها امروزه این بیماری در میان بزرگسالان كشورمان فراوان شده، بلكه در میان كودكان نیز در حال گسترش است. همین اصل باعث شده ایسنا در گزارشی 10 روش معمول چاق شدن را بررسی كند. اینها همان روش هایی هستند كه ما ناآگاهانه در تعطیلات نوروزی آنها را بیشتر به كار می گیریم.
10 عادت چاق كننده نوروزی
بیشتر چاق ها در دوران كودكی نیز چاق بوده اند. پس چرا تصور می كنید چاقی كودكان بی اشكال است و در آینده خود به خود رفع می شود؟ كودكان چاق معمولا بزرگسالانی چاق می شوند و به همین دلیل باید از چاقی كودكان جلوگیری كرد. برای مثال بعضی از والدین كودكانشان را به میان وعده های غذایی ناسالمی كه باعث چاقی می شوند مانند چیپس و تنقلات گوناگون، شیرینی ها و بخصوص شكلات عادت می دهند و این تغذیه نادرست در نوروز به بهانه فراوانی شیرینی و شكلات بیشتر می شود. در حالی كه بهتر است میان وعده هایی سالم باارزش غذایی بالا مانند میوه ها، سبزی ها، شیر و دیگر لبنیات كم چرب، نان، پنیر، تخم مرغ و گردو را جایگزین آن كنند.
قرار نیست به بهانه تعطیلات نوروز و ماندن در خانه ناپرهیزی كنید و كنترلی بر مصرف غذاهای پرچرب، سرخ شده یا زیاد شیرین یا شور نداشته باشید.
لاغرها آرام غذا می خورند. هرچه سریع تر غذا بخورید، چاق تر می شوید. پس عادت كنید لقمه ها را برای مدت طولانی تری در دهان نگه دارید و حسابی بجوید.
چاق ها بشقاب های بزرگی را برای خوردن انتخاب می كنند پس اگر می خواهید لاغر بمانید یا وزنتان را كم كنید باید بشقاب غذایتان را هم كوچك كنید.
برنامه های نوروزی تلویزیون جذاب است؟ تعطیلات فرصتی برای كتاب خواندن است؟ همه اینها را قبول داریم اما لطفا كتاب و تلویزیون را هنگام غذا خوردن كنار بگذارید. چاق ها وقتی تلویزیون تماشا می كنند یا كتاب می خوانند، غذا هم می خورند در حالی كه در شیوه درست غذا خوردن باید برآنچه می خورید تمركز داشته باشید.
چاق ها قابلمه غذا را هم سر سفره می آورند، بنابراین اگر می خواهید لاغر بمانید همه غذای تهیه شده را در سفره قرار ندهید.
چاق ها همراه غذا،خوردنی های خطرناكی مانند چیپس، سس مایونز، شیرینی و نوشابه مصرف می كنند، اگر دنبال مخلفات غذا هستید یا می خواهید سفره تان رنگین تر شود از نوشیدنی هایی مانند آب یا دوغ بهره بگیرید و به جای چیپس و... سبزی های تازه و سالاد های بدون سس را مهمان سفره تان كنید.
چاق ها عاشق فست فود ها هستند و بخصوص در نوروز بهانه می گیرند كه فرصت برای پختن غذا كم است و به همین دلیل باید از كالباس، پیتزا، سیب زمینی های سرخ شده و انواع ساندویچ ها به عنوان غذا استفاده كنند، اما این بهانه برای كسی كه نمی خواهد ترازو ها شگفت زده اش كنند، كافی نیست.
چاق ها همراهی با دوست و آشنا را در غذا خوردن بهانه پرخوری شان می كنند، برای مثال هر لقمه ای كه دهان كودك شان می گذارند یكی هم دهان خودشان می گذارند یا برای آن كه با مهمان هایشان همراه باشند، سر سفره می مانند و به خوردن حتی پس از سیری ادامه می دهند، این نوع همراهی ها را كنار بگذارید!
چاق ها در نوروز بی حركت می شوند و این بی تحركی باعث افزایش وزنشان می شود، اما آنها كه مثل شما به تناسب اندامشان اهمیت می دهند، هر روز نرمش می كنند یا دست كم 3 روز در هفته، 30 دقیقه را به پیاده روی تند اختصاص می دهند.
منبع : salamatnews.com
۱۳۸۹-۱۲-۱۸
من از چشمات میترسم
من از چشمات میترسم
چشمات افسونگرو خاصته
چشمات انگار با چشمام
یه حس مشترک داره
چشمات و اون نگاهت آخر
منو از پا میندازه
نگو این حادثه است
حتما
نگاه تو غرض داره
غرض از عرض این شعرم
یه مطلب بینمون باشه
غرض و عرض و خمیازه
چشمات انگار با چشمام
یه حس مشترک داره
چشمات افسونگرو خاصته
چشمات انگار با چشمام
یه حس مشترک داره
چشمات و اون نگاهت آخر
منو از پا میندازه
نگو این حادثه است
حتما
نگاه تو غرض داره
غرض از عرض این شعرم
یه مطلب بینمون باشه
غرض و عرض و خمیازه
چشمات انگار با چشمام
یه حس مشترک داره
تست هوش استاندارد
شما باید به اتکای اطلاعات عمومیتان به آنها جواب دهید.
سوال اول: چطور یک زرافه را در یخچال جا میدهید؟
جواب درست: در یخچال را باز میکنیم، زرافه را در یخچال میگذاریم و بعد، در یخچال را میبندیم.
این سوال این مساله را آزمایش میکند که آیا شما چیزهای ساده را از راههای پیچیده انجام میدهید یا نه.
سوال دوم: چطور یک فیل را در یخچال جا میدهید؟
جواب درست: مثل بالایی جواب دادید؟
نه خیر! اول در یخچال را باز میکنیم، زرافه را در میآوریم، بعد فیل را میگذاریم آن تو، بعد در یخچال را میبندیم.
این سوال میبیند که آیا شما به نتایج کارهای خودتان توجه کافی دارید یا نه.
سوال سوم: شیر جنگل، همه حیوانات را به بیشه دعوت کرده تا در کنفرانس جنگل شرکت کنند. همه هستند غیر از یک نفر. کی؟
جواب درست: خب فیل! چون هنوز توی یخچال است.
این سوال حافظهتان را محک زد. اگر این سه تا سوال را تا به حال غلط جواب دادهاید به درست جواب دادن سوال بعدی خیلی امیدوار نباشید.
سوال چهارم: رودخانهای در همان جنگل هست که حتما باید از روی آن رد بشوید اما پر از تمساح است. چگونه این مساله را حل میکنید؟
جواب درست: باید شنا کنید. البته خطری ندارد چون همه تمساحها در کنفرانس جنگل هستند.
این سوال میخواست ببیند که شما چقدر سریع از اشتباهاتتان درس میگیرید!
سوال اول: چطور یک زرافه را در یخچال جا میدهید؟
جواب درست: در یخچال را باز میکنیم، زرافه را در یخچال میگذاریم و بعد، در یخچال را میبندیم.
این سوال این مساله را آزمایش میکند که آیا شما چیزهای ساده را از راههای پیچیده انجام میدهید یا نه.
سوال دوم: چطور یک فیل را در یخچال جا میدهید؟
جواب درست: مثل بالایی جواب دادید؟
نه خیر! اول در یخچال را باز میکنیم، زرافه را در میآوریم، بعد فیل را میگذاریم آن تو، بعد در یخچال را میبندیم.
این سوال میبیند که آیا شما به نتایج کارهای خودتان توجه کافی دارید یا نه.
سوال سوم: شیر جنگل، همه حیوانات را به بیشه دعوت کرده تا در کنفرانس جنگل شرکت کنند. همه هستند غیر از یک نفر. کی؟
جواب درست: خب فیل! چون هنوز توی یخچال است.
این سوال حافظهتان را محک زد. اگر این سه تا سوال را تا به حال غلط جواب دادهاید به درست جواب دادن سوال بعدی خیلی امیدوار نباشید.
سوال چهارم: رودخانهای در همان جنگل هست که حتما باید از روی آن رد بشوید اما پر از تمساح است. چگونه این مساله را حل میکنید؟
جواب درست: باید شنا کنید. البته خطری ندارد چون همه تمساحها در کنفرانس جنگل هستند.
این سوال میخواست ببیند که شما چقدر سریع از اشتباهاتتان درس میگیرید!
اشتراک در:
پستها (Atom)