۱۳۸۸-۰۸-۲۸

صدا نمی آد

مرد گوشی را برداشت و شماره گرفت.

چند لحظه بعد زن از پشت خط گفت:بفرمایید؟...الو؟!...الو؟!!...چرا حرف نمی زنی؟!!!

مکث کرد و با لحن ملایم تری ادامه داد:عزیزم!..بهنام!؟...تویی؟...

من که بابت دیشب عذر خواستم.خواهش می کنم با من حرف بزن.

بهنام جان؟!!!....

مرد با صدای لرزانی گفت:عزیزم،من ام،نادر.

زن با صدای بلند جواب داد:صدا نمی آد..نمی شنوم چی میگی..بلندتر حرف بزن.

مرد به دهنی گوشی نگاه کرد.نیش خند زد و آن را سر جایش گذاشت.

از باجه که بیرون آمد دوستش پرسید:به کی تلفن زدی؟!

مرد گفت:به همسر سابقم!!!!

هیچ نظری موجود نیست: